طی یک مراسم سوری و فرمالیستی که بمناسبت هفتم مرگ سرهنگ بهزاد مُعزی در مقر فرقه رجوی گرفته شده بود همه حاضر شده بودند بجز خانواده متوفی!
در این مراسم که طبق گفته سرکرده فرقه رجوی در ستودن مقام سرهنگ بهزاد معزی تشکیل شده بود و به شکل ویدئو کنفرانس برگزار گردید تعدادی از اعضای شورای ملی مقاومت حضور داشتند که هر کدام دقایقی صحبت کرده و در یاد سرهنگ معزی نکات یا خاطراتی گفتند. اما این مراسم یک کمبود جدی داشت. سرهنگ معزی همسر داشت، فرزندانش هنوز هم هستند ( یک پسر و دو دختر)، ولی هیچ اسم و خبری از آنان در مراسم رجوی نبود.
در این مراسم غیبت خانواده سرهنگ معزی کاملا احساس می شد. فقط کافی بود یکی از اعضای خانواده سرهنگ معزی در مراسم فرقه رجوی می بود، آنوقت این مراسم وزن دیگری پیدا می کرد ولی از طرف خانواده سرهنگ معزی هیچ کس نبود و صحبتی هم از آنان نشد. گویی سرهنگ بهزاد معزی هیچ خانواده و بستگانی نداشت.
واقعیت اینست که خانواده و بستگان سرهنگ معزی حاضر نشده بودند در مراسم فرقه رجوی شرکت کنند زیرا آنان بشدت با این فرقه مخرب مخالف بوده و هستند.
دختر سرهنگ معزی در یکی از نوشته هایش عنوان کرده بود که پدرش را در حصار نگه داشته اند و او اجازه هیچ کاری بدون اجازه سازمان ندارد. حتی او اجازه نواختن ویلون خودش را هم نداشت که به آن خیلی علاقه داشت، اجازه تماس با فرزندان و همسرش را هم نداشت و در یک تاریک خانه محصور نگهداری می شد.
محدودیت های بسیاری بر وی اعمال می گردید که باعث شده بود تا خانواده سرهنگ معزی در این مراسم فرمالیستی و مسخره که رجوی ترتیب بود شرکت نکنند. با توجه به برگزاری مراسم بصورت ویدئو کنفرانس، فرزندان سرهنگ معزی براحتی می توانستند شرکت کرده و بالاخره در یادبود پدرشان حداقل برای یک دقیقه صحبت کنند و نامی هم از مجاهدین خلق نبرند یا حمایتی از رجوی انجام ندهند. ولی آنان حتی حاضر نشدند با این شرایط هم در این مراسم شرکت کنند زیرا این کار را کسر شأن خود میدانستند و نمی خواستند همان حصارهای فکری و ذهنی که گریبان پدرشان را گرفته بود گریبان آن ها را هم بگیرد.
این مراسم یاد بود یک فضاحت و آبروریزی برای مریم رجوی بود و اگر رجوی فکر میکند که کسی متوجه این فضاحت نشد سخت در اشتباه هست. فرقه مخرب رجوی ضدیت با خانواده را در این مراسم هم به عیان نشان داد.
چه کسی نمی داند که رجوی حاضر بود در این مراسم هیچ کس حاضر نمی شد ولی یکی از فرزندان سرهنگ معزی حتی شده پنج ثانیه شرکت میکرد و در جلوی دوربین ظاهر می گشت. ولی فرزندان سرهنگ معزی با این کارشان (عدم حضور در مراسم رجوی) انتقام پدرشان را از مسعود رجوی که ارتباط او با خانواده اش را قطع کرده بود گرفتند و داغ شرکت در مراسمی که رجوی براه انداخته بود را بر سینه اش گذاشتند.
فرقه رجوی برای گرفتن مراسم سرهنگ معزی در واقع زیر منگنه قرار داشت زیرا او را عضو شورای ملی مقاومت معرفی میکرد. اعضای همین شورا میخواستند ببینند که رجوی چگونه با یکی از اعضای شورا که فوت کرده است برخورد خواهد کرد و یادش را گرامی خواهد داشت. نحوه برخورد رجوی با فوت سرهنگ معزی بیانگر این بود که با سایرین هم بعد از فوتشان چه برخوردی خواهند کرد. لذا رجوی به صورت فرمالیستی این مراسم را بالاجبار برگزار نمود ولی قیمت سیاسی و آبروریزی آن برایش بیشتر بود تا اینکه بخواهد چند نفر را بلحاظ فکری و روحی پاسخ بدهد.
در واقع مریم رجوی بین بد و بدتر گیر کرده بود. برای او بهتر بود ولو به بهانه کرونا که بسیار بهانه خوبی بود این مراسم را اجرا نکند. ولی با توجه به وضعیت سیاسی موجود به نفعش نبود که از مراسم یادبود سرهنگ معزی درگذرد.
در هرحال یک آبروریزی بود تا یک مراسم و گرامیداشت موفق، و این را بهتر از هر کسی خودشان می فهمیدند ولی به این حساب گذاشتند که شاید دیگران یا حداقل اعضای سازمان متوجه نشوند که طبق معمول همه متوجه این فضاحت شدند.
بخشعلی علیزاده