پاسخی برای تاریخ ونه از جانب خودم

سایت رسوای موسوم به ایران افشاگر فرقه رجوی که در حقیقت افشاگر ماهیت پلید وعملکرد ضدانسانی  ایدئولوژی رجوی است  در بخش نامه های وارده که توسط عوامل پشت پرده خیانتکارش وبه اسم اعضای گرفتار وقربانی منتشر می کند نامه ای را از قول رفیق دهقان  برعلیه من وانجمن نجات خوزستان واعضای جداشده در البانی منتشر کرده است .

نامه هایی هم با همین مضمون که در حقیقت ناشی از کپی برداری ناشیانه  وتقلب از روی دست یکدیگر را تداعی می کند  طی هفته های گذشته  از طرف اشخاص دیگر منتشر کرده بود.

البته من در اینجا به هیچ وجه پاسخم به این افراد نیست چرا که آنها بمثابه اجیرشدگان وقربانیانی هستند که تحت تاثیر شرایط نامناسب اقتصادی ونیاز مبرم به مستمری ماهیانه وگذران زندگی فاجعه بار مجبور به اتخاذ چنین موضع گیری هایی هستند وگرنه همانند امثال منصور براهویی باید برای تکه ای نان زباله گردی کرده ودست نیاز بسوی شهروندان البانیایی دراز نموده وشب ها بخاطر نداشتن سرپناه در کف اسفالت خیابانها ویا غارهای اطراف تیرانا شب را صبح کنند.

البته صدشرف به غیرتش وچه گدایی شرافتمندانه ای ودرود بر او که رنج دربدری وگرسنگی وتحقیر را بر فروختن دوستانش ترجیح داد و به چند هزار لک ها ویوروهای رجوی تف انداخت .

البته نباید از همگان بطور یکسان توقع داشت خیلی ها راحتی ومنافع فردی خود را بر روابط وحقوق وشرف انسانها ترجیح میدهند وخودرا آلوده می سازند. جالب اینجاست این نامه از طرف کسانی نگارش ومنتشر شده است که اگر همگی آنها را سالها بسیج وتوجیه کنی یک سطر آن را نمی توانند بنویسند و تا انجایی که من نسبت به این اشخاص شناخت دارم سواد آنها دوم وسوم ابتدایی است ودر تشکیلات فاکت های آنها را برای خواندن درنشست های سرکوب گرایانه عملیات جاری دیگر اعضا برایشان می نوشتند ودر همان نشست هم برایشان می خواندند.

انچه در این دست نوشته ها بطرز عجیب خودرا بارز می کند ترس ووحشت سران این فرقه از تاثیر گذاری انجمن نجات خوزستان وشخص من به روی اعضای جداشده وفضای حاکم بر البانی است. البته من هیچ تکلیفی برای دوستان جداشده مشخص نکرده وارتباط آنچنانی وفعال هم نداشتم. ولی همانند دیگر اعضای جداشده تلاش کردم که تجربه ام را درخصوص چگونگی حل وفصل موانع ومشکلات پیش رو وراه حل های رسیدن به یک زندگی آزاد وشرافتمندانه والبته درمنتهای صداقت وشفاف در اختیار آنها قرار دهم.

زیرا بدلیل زندگی سالیان با آنها باهمه تلخی های ان خودم را مدیون آنها دانسته ومی دانم ووجدان انسانی ام به من نهیب میزد ومی زند که درقبال گرسنگی وآوارگی ودربدری آنها ساکت وبی تفاوت نباشم واگر بزعم سردمداران بی حیا وبی شرف فرقه این جرم است به ان با تمام وجود افتخار می کنم.

من چگونه خودم را دوست سابق آنها بنامم وقتی در قبال بیماری ها ،مرگ، آوارگی ودربدری وتحقیر دوستان سابقم ساکت وخاموش باشم. چطور بی خیال سربر بالین بگذارم وقتی می شنوم یکی از دوستان سابقم بعداز تلف کردن سالیان سرمایه عمر وزندگی بخاطر قطع مستمری ماهیانه اش توسط عناصر فاقد شرف وانسانیت رجوی مجبور میشود در زباله های شهروندان البانیایی دنبال تکه نانی باشد؟ وشب ها جسم خسته ومجروح خود به غارهای اطراف تیرانا بسپارد؟

ای لعنت برشما وشرف نداشته تان. شما که در اراجیف تان ما را متهم به فروش شرف مان می کنید. خوب است که شما به داشتن شرف در وجود ما اعتراف می کنید. شما که فاقد هرگونه شرف هستید وسالیان ان را به تاراج  سرویس های جاسوسی صدام واسراییل وامریکا وشیوخ سعودی  گذاشته اید؟

شما که رهبرتان در مقابل دیدگان هزاران نفر از اعضا اعلام کرد حاضراست برای کسب قدرت دامن هم به تن کند.اگر نشاندن لبخند برلبان پدران  ومادران پیر درقبال رساندن خبری از عزیزشان بعداز سالیان خیانت وجاسوسی است من به این جرم افتخار می کنم.اگر تلاش برای وصل کردن عضو جداشده درالبانی که در چمبره مشکلات گرفتار است وراهی هم برای خروج از البانی بخاطر لابی سران فرقه با دولت دست نشانده امریکایی البانی برایش متصور نیست به خانواده اش در ایران و فراهم کردن شرایط کمک خانواده به او مزدوری است!

من به این مزدوری افتخار می کنم.ما خواسته هایمان را از مردممان تمنا می کنیم .کسانی بروند شرم کنند که از بیگانگان ودشمنان قسم خورده مردم ارتزاق می کنند . آنهایی که با سلاح های دشمن متجاوز به خاک میهن وقلب سربازان مدافع میهن را شکافتند.آنهایی که بر سر راه جانبازان شرف وناموس وخاک میهن کمین گذاشتند و آنها را اسیر وبه دشمن تسلیم کردند تا درقبال شکنجه آنها اطلاعات کسب نمایند.

آنهایی شرم کنند که با اطلاعات دروغ سخت ترین شرایط وتحریم های کشنده را برمردم تحمیل کردند. آنهایی شرم کنند که سالیان بهترین جوانان این میهن را به گروگان گرفته وحتی یک تماس با خانواده را بر آنها مجاز ندانستندو درنهایت آنهایی شرم کنند که مرگ دردناک دهها پدر ومادر پیر در فراق دیدار عزیزانشان هیچ احساس ترحمی در آنها ایجاد نکرد.

در اخر بحال این فرقه باید افسوس خورد و گریست. سازمانی که روزی به دوستی و مبارزه مشترک با امثال چریک فدایی شهید بهروز دهقان افتخار می کرد اکنون باید برای ادامه حیات خفیف خائنانه اش به امثال رفیق دهقان روی بیاورد که بیچاره برای تامین  مشروب و رفع نشئگی اعتیاد و تامین روابط نامشروع چند سطری برای آنها بنویسد تا ادامه رندگی نکبت بار فرقه را مشروع جلوه دهد.

امثال رفیق دهقان که این چنین با فراهم نمودن بساط عیش ونوشش برعلیه دیگر جداشدگان که حاضر به فروش شرف شان نیستند بکار گرفته میشوند درخقیقت خودشان قربانیان اصلی این فرقه هستند که باید برای نجات آنها بصورت مضاعف تلاش کرد .

کلام اخر اینکه مرز خیانت وشخص خیانتکار را مردم وبخصوص خانواده های شرافتمند اعضا مشخص می کنند. همان خانواده هایی که طی این سالیان خانه های گرم وصفا وصمیمیت واغوش پر مهرشان پذیرای ما بوده است . حال هر چه می خواهید در سایت های خود هرزنامه منتشر کنید . جز عزت واحترام ما نزد مردم ایران وخانواده ها چیزی عاید شما نمیشود.

خیالتان را هم  برای همیشه راحت کنیم که ما جا نخواهیم زد. هرچه بیشتر برعلیه ما لجن پراکنی کنید عزم ما بدرستی راهمان جزم تر خواهد شد.  آینده از ان کسانی است که رنج بیشتری برده اند. درود برشرف تمامی اعضایی که تمامی وجود خود را روشنایی  مسیر ونجات دوستان خود کرده اند.

اکرامی

خروج از نسخه موبایل