در سال 2013 در پی بسته شدن قرارگاههای مجاهدین خلق در عراق و اخراج آن ها از خاک این کشور، انتقال اعضای مجاهدین خلق به کشور آلبانی آغاز شد. این انتقال نتیجه توافق سه جانبه ای بود که میان دولت آمریکا، دولت آلبانی و کمیسیاری عالی پناهندگان سازمان ملل، رخ داد. روند انتقال چند هزار نفر عضو سازمان مجاهدین خلق تا سال 2016 به طول انجامید. همه این افراد بتدریج در مجموعه ای آپارتمانی در تیرانا پایتخت آلبانی اسکان داده شدند.
پس از مدتی، سران تشکیلات موفق شدند که ملکی در شمال تیرانا در جوار شهر کوچک مانزا تهیه کنند و ساخت و سازها برای پایگاه جدیدشان در جامعه آلبانیایی را آغاز کنند. همچنین با ترک زندگی آپارتمانی در تیرانا –که امکان نظارت بر اعضا را کاهش میداد—زندگی جمعی در کمپ مانزا که «اشرف سه» نام گرفت، را از سر گرفتند. استقرار مجاهدین خلق در قلب اروپا طبیعتا آنها را به زیر ذرهبین رسانهها و روزنامهنگاران اروپایی به ویژه آلبانیاییها آورد.
علاوه بر شواهدی که درباره گذشته تاریک و ساختار فرقهای مجاهدین خلق وجود داشت، پایگاه مجاهدین خلق در مانزا به عنوان «مزرعه اوباش توییتری» در میان روزنامه نگاران به بدنامی شهرت یافت. در سپتامبر 2018، لیندسی هیلسوم دبیر بخش بین الملل شبکه تلویزیونی کانال چهار انگلستان گزارشی از دیدارش از بیرون حصارهای کمپ اشرف سه منتشر کرد __ چرا که گاردهای امنیتی مجاهدین خلق به او اجازه ورود به کمپ را ندادند. هیلسوم و تیم همکارش با خشونت مواجه شدند، اجازه فیلمبرداری نیافتند و رسانههای مجاهدین خلق آنها را تروریست و جاسوس جمهوری اسلامی خواندند.
کمی بعد الجزیره، گزارشی مبسوط از وضعیت مزرعه اوباش مجاهدین خلق منتشر کرد که در آن اذعان کرد؛ سران مجاهدین خلق با استفاده از این امکان توانستهاند در سطح گستردهای فضای شبکههای اجتماعی را دستکاری و آلوده به اخبار کذب کنند.
در نوامبر 2018، آرون مرات در گاردین مقاله تحلیلی و پر جزئیاتی از موارد نقض حقوق بشری که در کمپ مجاهدین رخ می دهد نوشت و پوشش دقیقی از تلاشهای بی نتیجه مصطفی محمدی و همسرش برای دیدار با دختراشان سمیه که در کمپ مجاهدین خلق گروگان گرفته شده است، داد.
آرون مرات در این باره می نویسد: «مجاهدین خلق با حضور محمدیها در آلبانی با مهربانی کنار نیامده است. آن ها مصطفی و هر عضو سابقی که علیه مجاهدین خلق صحبت کند را متهم میکنند به پول گرفتن از “حکومت آخوندها”. در 27 جولای مصطفی پس از آنکه از سوی 4 تن از اعضای مجاهدین خلق مورد ضرب و شتم قرار گرفت که ویدئوی آن توسط همسرش ضبط شد، در بیمارستان بستری شد. حملهکننده ها که محمدی را “تروریست” خطاب میکردند چند ساعتی توسط پلیس آلبانی بازداشت شدند اما پس از آنکه یک دسته از اعضای مجاهدین خلق در اداره پلیس حاضر شدند مردها آزاد شدند.»
در روزهای آغازین سال 2019، برزو دراگاهی در روزنامه ایندیپندنت تحلیلی درباره مجاهدین خلق نوشت و آن ها را «عزیز واشنگتن» توصیف کرد که « دولتی در درون دولت آلبانی» ایجاد کرده اند. این گزارش همچنین شواهدی از ماهیت شدیدا سرکوبگر سران مجاهدین خلق ارائه کرد.
نمونه های بالا تنها شمار اندکی از پوششهای رسانهای است که پس از حضور مجاهدین خلق در آلبانی و درباره تهدید این تشکیلات برای منطقه، منتشر شدند. فهرست روزنامه نگاران و تحلیلگران غربی که درباره سوابق تروریستی و ماهیت فرقه ای مجاهدین خلق کنجکاو هستند، طولانی است اما در این میان، نام دو آلبانیایی بیش از همه شنیده میشود: دکتر اولسی یازجی تاریخ نگار و رونامه نگار مسلمان و جرجی تاناسی روزنامه نگار مسیحی.
طبیعی است که رسانه های مجاهدین خلق این دو نفر را مامور جمهوری اسلامی مینامند که برای اعتراضات و انتقاداتشان علیه مجاهدین خلق از وزارت اطلاعات ایران دستمزد میگیرند. با این وجود، این اتهامات معمولا کارگر نمی افتد و این دو فعال آلبانیایی هر چه بیشتر مورد حمله مجاهدین قرار میگیرند با شدت بیشتری به انتقادات خود از مجاهدین خلق ادامه میدهند.
یازجی و تاناسی به تازگی در گفتگویی که در یوتیوب منتشر کردند به بررسی نرخ بالای مرگ و میر مجاهدین در کمپ اشرف سه پرداختند. آن ها این موضوع را به عنوان مسئلهای که ایمنی و امنیت شهروندان منطقه مانزا را نیز تهدید میکند مورد بررسی قرار دادند. آن ها دولت آلبانی ، شهرداری منطقه دورس و پلیس آلبانی را برای نادیده گرفتن قانونشکنیهای مجاهدین خلق مورد انتقاد قرار دادند.
بنابر گزارشات منتشر شده در رسانههای خود تشکیلات مجاهدین خلق، بیشتر افرادی که اخیرا در این تشکیلات جان دادند به ویروس کوید 19 مبتلا بوده اند. در پی مرگ و میرهای اخیر، طی مدت کوتاهی شمار دفعات تردد مجاهدین خلق در گورستان منطقه و برگزاری مراسم تدفین برای اعضای درگذشته، افزایش یافته است. همین امر موجبات اعتراضات شهروندان منطقه مانزا را فراهم کرد. اعتراضکنندگان نگران اشغال بخش زیادی از گورستان منطقه توسط اجساد مجاهدین خلق، آلوده به ویروس کوید 19، بودند. علاوه براین، فرماندههان مجاهدین خلق ملزم به گزارش کردن آمار مبتلایان به ویروس کوید و مرگ و میر اعضایشان به هیچ نهادی در کشور آلبانی نیستند. چنانکه دکتر اولسی یازجی میگوید: « مقامات آلبانی پیگیر مرگهایی که در درون کمپ مجاهدین خلق رخ میدهد نیستند.»
به نظر میرسد که تشکیلات مجاهدین خلق در آلبانی کاملا فراقانونی عمل میکند. جرجی تاناسی دراین باره میگوید: « این آپارتاید است. شکستن قوانین آلبانی برای مجاهدین خلق مثل آّب خوردن است.» با اشاره به زندگی جمعی که شیوه زندگی عادی در تشکیلات مجاهدین خلق است، یازجی بیان می کند که « این افراد فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند و این نقض قوانین آلبانی است». در حالیکه به نقل از تاناسی پلیس آلبانی حتی اجازه نمیدهد مردم عادی با بیش از ده نفر تشکیل اجتماع دهند.
هنگامیکه این دو فعال آلبانیایی مرگ اعضای مجاهدین خلق در درون کمپ اشرف سه را با قتل جمال خاشقچی در سفارت عربستان مقایسه میکنند، شاید بهترین نتیجهگیری را از همه گزارشها و مستنداتی که درباره ساختار فرقه ای و خطرناک مجاهدین خلق وجود دارد ارائه میکنند. تاناسی می گوید: «چنین افزایش ناگهانی در نرخ مرگ و میر نشان میدهد در کمپ مجاهدین خلق مرگ مثل صبحانه یا ناهار خوردن است.» آنها تاکید میکنند که میدانند که بسیاری از اعضای مجاهدین خلق دستشان به خون کسی آلوده نیست و تنها « افراد بیچارهای هستند که سی سال یا بیشتر از عمرشان در تشکیلات هدر رفته است».
بنا به گفته های این دو روزنامه نگار و همچنین شواهدی که تا کنون به دست آمده است، تشکیلات مجاهدین خلق برای مقامات آلبانی منطقه ممنوعه خبری و ترافیکی تلقی میشود. اعضای درون مجاهدین خلق افرادی فراموش شده هستند که مسئولیت احقاق حقوق فردی، سلامت و رفاهشان بر عهده سران تشکیلات و مقامات دولت آلبانی است که به هیچ عنوان وظایف خود را درست انجام نمیدهند.
مزدا پارسی