پدر هادی ثانی خانی، جداشده از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی، با ارسال نامه ای به دبیر کل ملل متحد و دیگر ارگان های بین المللی و اروپایی و همچنین مقامات دولت آلبانی مراتب نگرانی فزاینده نسبت به ناپدید شدن اجباری فرزندش در کشور آلبانی را از جانب خود و همسرش اعلام نمود و خواهان رسیدگی به این موضوع گردید.
متن نامه به شرح زیر است:
عالیجناب آنتونیو گوترز، دبیرکل محترم ملل متحد
با عرض سلام و تقدیم احترام
من پدر “هادی ثانی خانی” مقیم تهران ایران هستم. پسرم که متولد 1980 می باشد در سال 2003 جهت کاریابی همراه با یکی از دوستانش عازم ترکیه گردید. او قصد داشت برای یافتن شغل و درآمد بهتر به اروپا رفته و زندگی جدیدی را آغاز نماید. او سیاسی نبود و کمترین آشنایی با مجاهدین خلق نداشت. در ترکیه همچون برخی جوانان دیگر با نیرنگ و فریب به عراق و مقر مجاهدین خلق کشانده شد و گرفتار گردید.
بعد از مدتی که خبری از او نداشتیم مطلع شدیم که وی در پادگان اشرف در عراق به سر می برد. من به همراه مادر هادی به عراق رفته و به مقر مجاهدین خلق مراجعه کردیم. در آنجا به صورت خیلی محدود توانستیم با هادی دیدار داشته باشیم. در همه حال چهار نفر از مسئولین مجاهدین خلق همراه ما بودند و ما را در هیچ شرایطی تنها نمی گذاشتند. آنان ما را تا بیرون از پادگان بدرقه کرده و سپس به صورت غیر محترمانه ای گوشزد نمودند که بعد از این هرگز اقدام به دیدار با پسرمان نکنیم. این آخرین دیدار ما با هادی بود.
بعد از آن دیگر هیچ خبری از هادی نداشتیم و هیچگونه ارتباطی با ما نگرفت. تا اینکه در سال 2016 جزو آخرین نفراتی بود که از عراق به آلبانی منتقل گردید و فورا از سازمان جدا شد و با ما ارتباط گرفت. بعد از آن طی این چهار سال هرگز تماس او با ما قطع نشده بود. او دلیل اصلی جداشدنش را اجازه نداشتن برای ارتباط با خانواده در درون سازمان ذکر می کرد. او می گفت که دیگر هرگز عدم ارتباط با خانواده را تحت هیچ شرایطی نخواهد پذیرفت.
در تمامی تماس هایش طی این مدت مدام علیه مجاهدین خلق صحبت می کرد و نمونه های متعددی از خیانت ها و جنایت های آنان را بازگو می نمود. او از افرادی مانند احسان بیدی و حسن حیرانی و غلامرضا شکری و دیگران که کمک کار او بوده اند تعریف می کرد و می گفت آنان برای وی درست مانند برادر و حامی بوده اند.
او تا مدت کوتاهی مستمری پناهندگی خود را از طریق مجاهدین خلق می گرفت تا اینکه به گفته خودش به او پیشنهاد جاسوسی و همکاری دادند و زمانی که حاضر نشد تن به چنین کاری بدهد مستمری اش را قطع کردند و کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان هم پولی به وی نمی داد و لذا با مشکلات جدی مالی روبرو شد.
در زمانی که یک یورو معادل 40 هزار ریال ایران بود من در چندین نوبت مانند برخی دیگر از خانواده ها برایش پول فرستادم که به گفته خودش از این پول به دیگران هم کمک می کرد. متأسفانه طی نزدیک به دو سال اخیر به دلیل شدت تحریم ها و شرایط جدید اقتصادی در ایران و بالا رفتن بیش از حد نرخ ارز و محدودیت های ایجاد شده برای انتقال پول نتوانستم وجهی برایش بفرستم. او در تنگنای شدید مالی بود. در آخرین تماسش در حدود یک ماه پیش بسیار نگران و مضطرب به نظر می رسید.
هادی می گفت که در یک کافه به عنوان پیشخدمت 14 ساعت در روز در تمامی روزهای هفته کار می کند تا بتواند امرار معاش نماید. او از ابتدا خواهان بازگشت به ایران بود اما ظاهرا دولت آلبانی به خواست مجاهدین خلق با این موضوع موافقت نمی کرد. او بعد از چهارسال اقامت در آلبانی هنوز مدارک هویتی و اجازه کار نداشت. همچنین او می گفت که جداشدگان مدام از جانب عناصر وابسته به مجاهدین خلق مورد تهدید و اذیت و آزار قرار می گیرند.
در حالیکه به شدت نگران بودیم که چرا دیگر هادی مدت طولانی است با ما تماس نمی گیرد و چرا حتی تلفنش هم جواب نمی دهد مطلع شدیم که سازمان مجاهدین خلق نامه ای منتسب به وی را که محتوای آن کاملا مغایر با هرآنچه که این مدت چهارسال در تماس هایش به ما می گفت بود منتشر کرده است. این موضوع نگرانی ما را دو چندان نمود چرا که بارها از جانب عناصر سازمان تهدید شده بود.
درخواست من و همسرم، که از شدت نگرانی بیمار شده، اینست که به صورت عاجل اقدام نموده و خبری از فرزند ناپدید شده اجباری من در آلبانی بدست آورید. دولت آلبانی در این خصوص باید پاسخگو باشد. من بی صبرانه منتظر جوابی از جانب شما هستم تا از دولت آلبانی استعلام نمائید که هادی ثانی خانی اکنون کجاست و در چه وضعیتی بسر می برد.
با تشکر فراوان
احمد ثانی خانی از جانب خانواده “هادی ثانی خانی”