وسوسه های شیطانی
گناهی دیگر برمعاصی « سالومه »
« همین طور اگر زنی از شوهر خود جدا شود و با مرد دیگری ازدواج کند، مرتکب – زنا – شده است » ( انجیل شریف،- مرقس – فصل دهم )
میترا یوسفی، بیست و نهم ژانویه 2007
در انجیل شریف- فصل آزمایش ها – آمده است که عیسی پر از روح القدس از رود اردن بازگشت و روح خدا او را به بیابان ها برد و در آنجا « ابلیس » اورا مدت چهل روز با وسوسه ها آزمایش می کرد…
عکس تبلیغاتی رسواترین زن جهان در حضور کشیش مظلوم، « آبه پیر» تداعی وسوسه های شیطان برسر راه پیامبر محاط بر جهان، حضرت عیسی مسیح است که حضرتش به نیروی ماوراء از دام شیطان رست. متاسفانه به جبر انسان بودن، نه دامان معصوم « آبه پیر»!! بلکه آنان که روح خود را به غنیمت دزدهای بغداد فروخته و با اطلاعات غلط او را به ملاقات با شیطان واداشتند، گرفت.
نویسنده ی این سطور و آنچنان که می دانم برادرقهرمانم « ادوارد ترمادو» پیرو عیسی مسیح در صدد دسترسی به « آبه پیر » فقط برای نمودن مشتی از خروار حقایق و پاره یی از شخصیت این زن شیطانی و اعمالی که به خصوص بر علیه تعالیم عیسی مسیح و راهی که « آبه پیر » برگزیده است، برآمدیم. فقط شرح وقایع، خارج از هرگونه توضیح و تفسیر هم شده! متاسفانه راه در حلقه ی مشاوران ارزان قیمت و مادی پرست، بسته بود. هربار بیماری و کهولت پدرروحانی را بهانه قرارداده و از تعیین ملاقاتی سرباز می زدند و به تلخی لختی بعد آثار نفوذ دیگربار شیطانه ی رسوا با بوق و کرنا در سایت های شیطانی ظاهر می شد.
در این مورد تلاش هایی از قبیل تماس با رادیو فارسی زبان فرانسه و شکایت از وضع موجود و هم چنین آقای « لاهیجی » وکیل معروف به حقوق بشری که گویا سازمانی در این راه درفرانسه تشکیل داده است، گرفته شد و دریغا دری گشوده نگشته و حقی مسلم- امکان ملاقات « آبه پیر » – پایمال شد.
در این قضیه تلخ ناکام گذاشتن کشیش از دریافت حقیقت، هرکسی که می توانست کمکی کند و نکرد، مقصر است. به خصوص مشاوران!( به تجربه دریافته ایم که مشاوران شخصیت های شناخته شده، به یمن زرق و برق حاتم بخشی، عاشقان سینه چاک شیطان و شیطانه ها هستند. در حقیقت آنها به فکر آتیه و کیسه بازنشستگی چندان اهمیتی به هتک حیثیت کارفرمایشان نمی دهند. خوشبختانه ما در غالب موارد، بر این مشکل غلبه کرده ایم، شخصیت حقیقی شیطانه را هم نزد مسیحیت فاش کرده ایم و « آبه پیر» به قول مشاورانش بهای کهولت و تنهایی اش را پرداخت. پدر روحانی به سنت کاتولیک از دین مسیحیت، همسر و فرزندی نداشت و قطعا خواهران و برادرانی اگر داشت، به رحمت ایزدی پیوسته بودند ولاجرم ایشان در توطئه رجوی ها و مشاوران که بیشتر سیاسی و تجارتی بودند تا مذهبی، تنهای تنها ماند در حالی که به مثابه یک انسان، لطمه پذیر و به هرحال نیاز به رویت حقایق داشت تا از دام شیطان بگریزد.
به سنت دیرینه و در ره مظلوم نمایی رجوی ها سفره ی کثیف مرده خواری شان را هم در خانه ی بدنام شان در حوالی پاریس پهن کردند، در غیبت جبوبانه رجوی که جغد صفتانه در شهادت « پدرطالقانی » ضجه و گریه می کرد، شیطانه و دستیارانش معرکه یی داشتند. ابلیس در هفت قلم بزک و کت و دامن سیاه زردوزی! برای تماشاچی ها، تارعنکبوت هجو می تند و شایعه می سازد: «… شاید شنیده باشید که دشمن به نحو مشمئز کننده یی از درگذشت آبه پیر اظهار خوشحالی کرده است… ».
یکی از رجاله های تروریست و رسوای رجوی ها « هلن » مویه می کند که از وطن دور مانده، کدام وطن؟ منظورش الجزایر است یا عراق صدام حسین؟( در اینجا خاطره ی مضحکی بیاد می آورم، اواخر سال های 1980، روزی پلیس فرانسه باندی از اعانه بگیرهای غیرقانونی مجاهدین را در پاریس دستگیر کرد که من و هلن را هم شامل می شد. به علت شرایط خانوادگی الجزایری که زبان فرانسه را با لهجه صحبت می کرد، درون اتومبیل دستگیری پلیس، یکی از آنها با طعنه و در گیجی پرسید : کجایی هستی؟ هلن گردن برافراشت که : فرانسوی! ظاهرا چون خزنده یی بنام « آفتاب گردک » به رنگ شرایط در می آید. این خاطره همچنین روشنگر تضاد دیگریست بین رجوی ها و « آبه پیر» وسازمان خیریه اش! با حضور منافقانه در معابر شهرهای اروپایی و آمریکایی و اخاذی به وسیله فریب عابرین با سازمان های خیریه ساختگی، قسمتی از سهمی که انسان های نیکوکار برای کمک به نیازمندان کنار گذاشته اند، به یغما می رود که دقیقا سهمی از کودکان و نوجوانان آفریقاست. یکی از مهمترین شاخه های فعالیت سازمان « امایوس » که « آبه پیر » بنیاد نهاد.)
برده ی حلقه به گردن شیطانه، افشین علوی، برای از دست دادن حامی سالومه صفت، بغض می گیرد. ننگ بر او که همه ی اصول مسیحیت را با پشت کردن شیطانی به فرزندان معصومش و آلودن مرتبه ی « پدری » شکسته و به مسخره گرفته است. کاش « آبه پیر » می دانست چه شیاطین و دیوهایی در اطرافش می لولند و مسیحیت را به منزله معاند اسلام، به بازی گرفته اند.
ما قربانیان شیطان فتنه گر به همراه فرزندانمان لطمه ی بسیار خورده از اعمال پلید شیطان، آگاه از وضعیت پدرروحانی، ایشان را می بخشیم و می دانیم روح پاکش حال آزاد بر حقایق آگاه است و نفرین معصومیت او را بر شیطانه و همدستانش در این تلخکامی می طلبیم.