فرجام مسعود رجوی ، با برجام ، یا بی برجام، سرانجامی شوم و عبرت آمیز خواهد بود…

باز هم آقای مرحوم رجوی! از سوراخ موش پیامکی کوتاه! بی ربط ! بی روح ! پوشالی و ابلهانه فرستاده است به این امید که برجام حکومت ایران را با فرجام سلطنت بهم مربوط نشان دهد!

امروز رجوی در پایان خط و بن بستی شوم قرار دارد که باید کلاه خودش را سفت بچسبد تا باد نبرد.

رجوی در پیامک خود ، از کرونا شروع کرده، به قیام مردم رسیده، دوباره به مانورهای اتمی ایران گذری زده، بعد از امتیازخواهی های ایران گفته ، یک سری هم به انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در ایران زده، از قدرت در ایران گفته و آخر سر هم از دق دلی خود در مورد معامله و مصالحه و قیام و فرجام و برجام گفته است و بی خداحافظی به سوراخ موش خود برگشته است !

این پیامک را هر کسی برایش تنظیم کرده یا خودش نوشته ، یک نوشته ی کوتاه آسمون و ریسمون بافی است که جملاتش هیچ ربطی بهم ندارند! این محمل بافی های بی سر و ته ، فقط از عقل ناقص رجوی ها برمی آید و بس. گویا کسانی که برای رجوی چپ و راست مشخص می کنند، او را ملزم کردند که فقط در دو سه خط ، باید سرو ته پیامچه اش را هم بیاورد.
اینکه برجام و مذاکرات پیرامون آن ، ربطی به انتخابات ریاست جمهوری آینده در ایران دارد یا نه ؟ موضوعی است که کمتر سیاستمداری در جهان ایندو را بهم ربط داده است !

قضیه از این قرار است که تحریم هائی ظالمانه ای بر علیه مردم ایران ، در جریان است. هدف هم تصاحب و به کنترل در آوردن ثروت های این کشور و دست یازیدن بر شاهراهی بسیار ارزشمند است که در استراتژیک ترین منطقه ی خاورمیانه قرار دارد! جلوگیری از ورود داروهای خاص برای بیماران ، چه ربطی به مسائل هسته ای و تحریم ها دارد؟ امروز بیش از هر زمانی دشمنی سران سلطه و در راس آنها دولت زورگوی آمریکا، علیه مردم ایران به تصویر کشیده شده است. کسانی هم که آب در این آسیاب تحریم می ریزند، دست در دست دشمنان مردم ایران دارند.

به روشنی مشخص است که آقای مسعود رجوی ، از چه موضوعی هراس دارد، او از هر مذاکره ای در راستای احقاق حقوق مردم ایران می ترسد، اگر تحریم های ظالمانه برداشته شود، اولین کسی که مذاکرات ایران با طرف های برجامی ، او را هر چه بیشتر به حاشیه خواهد راند، فرقه ی رجوی خواهد بود و شم ضدانقلابی مسعود رجوی این مطلب را زودتر از همگان می فهمد!

امروز مسعود رجوی ، پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در آمریکا و روی کار آمدن دمکراتها، بیشتر از هر زمانی از نوکری برای آمریکائی ها ، کنار گذاشته شده است ، اغلب کسانی که با دریافت دلارهای مفت رجوی، برایش موضع گیری می کردند، دیگر از مسند قدرت به زیر افتادند و کسی نیست که رجوی ها را روی دست بگیرد، امروز اگر سران فرقه ی رجوی ، رویای بر هم زدن میز مذاکرات در وین را در سر می پرورانند، از قهر و تضاد حاصل از آن ، می خواهند برای خود نمدی بدست آورده و کلاهی بدوزند!

این مطلب که چه کسی از توافقات برجام خارج شده است را نباید فراموش کرد، از همان روز اولی که آمریکایی ها برجام را امضا کردند علیرغم اینکه ایرانی ها به همه تعهدات خود عمل کردند، آمریکایی ها از اجرای تعهدات خود طفره رفتند.

از همان ابتدا هم همان دولت اوباما که آن زمان “بایدن” معاون اولش بود هم شروع کرد بهانه آوردن که چون برخی تحریم ها توسط کنگره اعمال شده دولت آمریکا نمی تواند آنها را لغو کند و به زمان نیاز دارد و تنها کاری که می تواند انجام دهند تعلیق موقت اجرای آنها تا زمانی که بتواند کنگره را مجاب کند تحریم ها را لغو کند.

شاید برخی به یاد داشته باشند که اوباما شروع کرد فرمان اجرایی سه ماهه برای تعلیق اجرای تحریم ها امضا کردن و این سنت به ترامپ هم منتقل شد.

از همان ابتدا هم همه شرکت های اروپایی که توافقهای اقتصادی با ایران امضا کرده بودند مدام اجرای توافقات را موکول به بعد از سه ماهه تعلیق تحریم ها می کردند تا ببینند چه خواهد شد.

در نهایت ترامپ هم آمد و رک و پوست کنده گفت که از برجام خارج می شود و هیچ کشوری از کشورهای ضامن اجرای تعهدات آمریکا در برجام هیچ واکنشی نشان نداد!

در مورد حواشی برجام هم باید گفت:

اگر بنا باشد بحث تسلیحات دفاعی ایران مطرح باشد قطعا باید بحث تسلیحات همه کشورهای منطقه هم مورد بحث قرار گیرد و نمی توان با وجود حضور آمریکایی ها در منطقه و مزدوران بیش از 84 کشور (به استناد گزارش سازمان ملل) در عراق و سوریه و لیبی و یمن و… و تسلیحاتی که در اختیار دیگر کشورهای منطقه هست فقط از ایران توقع داشت درباره تسلیحات خود وارد مذاکره و گفتگو شود.

درباره بحث نفوذ منطقه ای هم باید توجه داشت که نفوذ منطقه ای چیزی نیست که کشورها با لشکر کشی به دست آورده باشند بلکه به دلیل ارتباطات تاریخی ملت ها با یکدیگر این روابط ایجاد می شود و منافع مشترک ملت ها خود به خود موجب ایجاد این ارتباطات می گردد.

اگر مردم منطقه حاضر نیستند با آمریکا و متحدین آن همکاری کنند به این دلیل است که از آنها نفرت دارند و اگر با ایرانی ها همکاری می کنند به این دلیل نیست که ایران توان مالی و یا اقتصادی بالاتری برای تطمیع آنها دارد (تحلیلگر خبره نیاز نیست که با یک مقایسه ساده متوجه شود توان مالی ایران بیشتر است یا رقبایش در منطقه)، بلکه به این دلیل است که عقاید آنها با ایران نزدیک تر است.

به هر صورت با وجود همه این شرایط نمی توان از ایرانی ها توقع داشت با کشوری که هیچ اعتباری در زمینه انجام تعهدات خود ندارند و بی هدف بخواهند پای میز مذاکره بنشینند و به قول معروف نقد را بدهند و منتظر نسیه باشند.
اگر ایرانی ها بنا بود درباره مسایل دیگر غیر هسته ای مذاکره انجام می دادند با همان دولت آقای ترامپ مذاکره می کردند و منتظر نمی ماندند.

مساله اصلی این است که فعلا طرف قابل اطمینانی در مقابل ایرانی ها وجود ندارد و هیچ ضامنی برای تضمین اجرای تعهدات طرف مقابل وجود ندارد و به قول بازاری ها نه چک طرف مقابل ارزش دارد و نه سفته اش، فقط نقد.

سیاست ایران هم از این پس این است که نقد کار کند، یعنی نقد بگیرد و نقد بدهد.

امروز اگر آمریکا پیشنهاد مذاکره داده است، باید بهای اشتباهات دولت قبلی را نیز متقبل گردد، مردم ایران علیرغم فتنه گری های بیشمار امثال رجوی ها، باز هم التماس آمریکا را نخواهند کرد که به برجام بازگشته و تحریم های ظالمانه را لغو کند، همچنانکه سالها، شرایط ظالمانه ی تحریم های آمریکا را تحمل کرده اند، باز هم می توانند تحمل کنند، شرکای دیگر منطقه ای ایران ، آماده هستند تا در شرایط فرار مجدد آمریکائی از برجام، هم نفت ما را بخرند و هم در امر تجهیز زیرساخت های کشور ، سرمایه گذاری های کلانی انجام دهند.

این فرصت بدست آمده برای دولت جدید آمریکا، فرصتی استثنائی است که عقل سلیم حکم می کند، آنرا نباید از دست بدهد.

امروز آقای مسعود رجوی هم باید بداند که چه با برجام، چه بی برجام، در هر تابلوئی(به قول خودش)، بازنده ی میدان بوده و مردم هرگز در سمت او نخواهند بود. پاسخ مردم ایران همواره به رجوی ها یک ” نه ” تاریخی بوده است که در تمام سرفصل ها، داده شده است، اگر روزی روزگاری هم قرار باشد ، تابلوی دیگری درایران رقم بخورد، هرگز، حتی اسمی هم از مجاهدین و رجوی ها در آن وجود نخواهد داشت . . .

فرید

خروج از نسخه موبایل