پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مخاطبان بخش «شما بپرسید» با اشاره به یکی از مهمترین رخدادهای دهه 60 سوال خود را اینطور مطرح کرده است: «ماجرای جنگ سفارتخانهها در دهه شصت چه بود؟ آیا مجاهدین در آن جریانات نقش داشتند؟»
دکتر جواد منصوری از مسئولین وزارت خارجه در دهه شصت در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال گفت: در سال 1360 بعد از ضربات سنگینی که جریان ضد انقلاب از جمله بنیصدر و مجاهدین متحمل شدند به این نتیجه رسیدند که امکان ادامه فعالیت در ایران برایشان مهیا نیست و چه بسا اگر دیرتر اقدام کنند ممکن است کل مرکزیت ضد انقلاب از بین برود. در مرداد سال 1360 با همکاری سازمانهای اطلاعاتی کشورهای غربی علیالخصوص فرانسه شرایط فرار این افراد مهیا شد و به فرانسه رفتند.
بنیصدر و مجاهدین در این مقطع دائما میگفتند که تمام سفارتخانههای ایران متعلق به ماست. ما دولت قانونی هستیم و سفارتخانهها باید تعطیل شود و در اختیار ما قرار بگیرد.
وی با اشاره به همکاریهای مجاهدین و بنیصدر علیه نظام گفت: سران مجاهدین و بنیصدر در فرانسه مستقر شدند و در آنجا شورای ملی را تأسیس کردند. در پاریس برای اینکه به نوعی اعلان موجودیت کرده باشند و برای جمهوری اسلامی در اروپا مشکل ایجاد کنند و به نوعی جمهوری اسلامی را منزوی کنند، اقدام به حرکاتی علیه سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران در اروپا نمودند. اولین اقدام خرابکارانه ضد انقلاب و مجاهدین این بود که نیروهایشان که در سفارتخانهها مشغول به کار بودند اعلان پناهندگی کردند. بعنوان مثال کاردار ایران در سوئد و یا کاردار ایتالیا اعلان پناهندگی کردند. پس از اعلان پناهندگیها اقدام به مصاحبه علیه جمهوری اسلامی کردند.
منصوری درباره اهداف مجاهدین از راهاندازی جنگ سفارتخانهها خاطرنشان کرد: مجاهدین و ضد انقلاب بر این تصور بودند که با این کارها میتوانند پایگاه خود را قویتر کنند و از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی بحران ایجاد نمایند. اما در نهایت به این نتیجه رسیدند که با این حرکات راه به جایی نخواهند برد. مجاهدین تصمیم گرفتند به سفارتخانهها حمله کنند. این حملات امنیت کارمندان سفارتخانههای ما را به خطر میانداخت. بنیصدر و مجاهدین در این مقطع دائما میگفتند که تمام سفارتخانههای ایران متعلق به ماست. ما دولت قانونی هستیم و سفارتخانهها باید تعطیل شود و در اختیار ما قرار بگیرد.
منصوری ادامه داد: مجاهدین ضمن اینکه مسئولیت این حملات را برعهده میگرفتند، با رسانهها مصاحبه میکردند و میگفتند که سفارتخانهها باید در اختیار ما قرار بگیرد. ما نماینده ایران هستیم.
وی تصریح کرد: ضد انقلاب بیش از اینکه از حمله سفارتخانهها عایدی داشته باشد از موجسازی رسانهای بینالمللی به اهدافش میرسید. در این مقطع زمانی ما علاوه بر جنگ ایران و عراق، درگیر جنگ سفارتخانهها و دیپلماسی بینالمللی بودیم. اواخر سال 62 بود که جنگ سفارتخانهها متوقف شد و اروپاییها فهمیدند که ماندن مجاهدین در اروپا نفعی برایشان ندارد، تصمیم گرفتند تا مجاهدین را به تدریج به عراق بفرستند. (چون طبیعتا اقدامات سازمان علیه سفارتخانههای ایران در اروپا برای کشورهای اروپایی ایجاد مشکل میکرد و علاوه بر تخریب چهرهشان در سطح بینالملل باعث میشد که اقدامات متقابل در سفارتخانههای آنها در جاهای دیگر اتفاق بیفتد.) از سوی دیگر با خروج مجاهدین و عزیمتشان به عراق به نوعی برای صدام هم نیروی نظامی اعزام میشد. از دلایل دیگری که منجر به توقف جنگ سفارتخانهها شد اختلافات بین سرکردههای جریان ضدانقلاب بود.
مسعود خدابنده عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق که خود در جریان «جنگ سفارتخانهها» به دستور مرکزیت سازمان حضوری فعال داشت، در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره گفت: وقتی دستور سفارتگیری از طرف مرکزیت سازمان به ما ابلاغ شد، در لندن بودم. سفارتگیری از نقاط دیگر اروپا شروع شده بود و لندن آخرین نقطه بود. پلیس هم به سفارت، نامه کتبی داده بود که با توجه به حمله به سفارتخانههای ایران در نقاط دیگر، در سفارت ایران در لندن نیرو مستقر خواهد کرد.
هدف از سفارتگیریها منعکس شدن نام سازمان در مطبوعات خارجی بود تا زمینهای برای طرح نام مسعود رجوی و ابوالحسن بنیصدر در مطبوعات خارج از کشور فراهم شود. هدف دیگر سازمان، جذب نیرو در خارج از کشور بود.
عضو شورای ملی مقاومت ادامه داد: من با 51 نفر دیگر که مجموعه هواداران سازمان بودیم (از بچه شانزده ساله گرفته تا دانشجوی سال آخر دکترای مخابرات) مدت دو هفته در یک خانه با نردبان و غیره تمرین کردیم و در موعد مقرر با استفاده از 2 دقیقه فاصله بین دو گشت پلیس، با نردبان از طبقه سوم به سفارت ایران در لندن وارد شدیم. بعدا هر کدام یکی دو ماه زندان بودیم و سپس آزاد شدیم. سفارت اول شکایت کرد ولی بعد شکایتش را پس گرفت و من بعد از آزادی مستقیم به فرانسه رفتم.
مسئول مستقیم تیم حفاظت، استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی درباره اهداف سازمان از حمله به سفارتخانههای ایران در کشورهای اروپایی میگوید: هدف از سفارتگیریها منعکس شدن نام سازمان در مطبوعات خارجی بود (از امریکا و کشورهای اروپایی تا استرالیا) تا زمینهای برای طرح نام مسعود رجوی و ابوالحسن بنیصدر در مطبوعات خارج از کشور فراهم شود. هدف دیگر سازمان، جذب نیرو در خارج از کشور بود؛ یعنی با توجه به “عمل” در همه کشورها، امکان نیروگیری از جوانان خارج کشور بالاتر رفت؛ چون سران سازمان بدین شکل وعده سرنگونی و عمل را میدادند در حالی که باقی اپوزیسیون خارجنشین در حال جمع و جور کردن خودشان بودند. یعنی عملا مسئله “تسخیر” در فضای خارج از کشور به ویژه در بعد مطبوعات، به نوعی حاکی از قدرتنمایی سازمان بود.
خدابنده تصریح کرد: نکته جالب این است که از آن پنجاه و دو نفر که در جریان حمله به سفارت ایران در لندن فعال بودند، اکثرشان یا در جریان تصفیههای داخل سازمان یا در فروغ جاویدان کشته شدند. گروهی هم الان از سازمان جدا شدهاند ولی حاضر به صحبت در مورد آن بخش از زندگیشان نیستند.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی