هادی ثانی خانی یکی از اعضای فرقه رجوی بود که مدتی بعد از ورود فرقه به آلبانی از آن جدا اما سه سال بعد در تاریخ 4/2/2019 طی نامه ای که به سایت نجات یافتگان آلبانی فرستاد رسما جدایی خود را از فرقه رجوی اعلام می کند .
هادی در همان نامه عنوان می کند که در سال 81 یکی از همسایگانش او را به بهانه تفریح به ترکیه می برد اما بعدا متوجه می شود که وی کار قاچاق انسان را برای فرقه انجام می داده! درنهایت هادی در ترکیه در دام عوامل فرقه افتاده و به بهانه انتقال به اروپا او را به عراق می برند.
وی در ادامه نامه اش نوشته بود : بخدا قسم بعد از ورود به کمپ اشرف احساس کردم که وارد جهنم شدم. وقتی متوجه شدم فریب خوردم به مسئولین گفتم می خواهم با همان زنی که در ترکیه با من صحبت کرد وگفت اگر نخواستی بمانی تورا به اروپا می فرستیم صحبت کنم چون دیگر نمی خواهم نزد شما بمانم که فهیمه اروانی از مسئولین فرقه به من گفت : ما کسی را به خارج نمی فرستیم واگر نخواستی نزد ما بمانی دو راه داری!
راه اول : دو سال در خروجی می مانی تا اطلاعات تو بسوزد و راه دوم : اینکه تورا تحویل استخبارات بدهیم که درآن صورت چند سال بخاطر ورود غیرقانونی به عراق زندانی خواهی شد .
هادی در ادامه از ظلم و ستمی که فرقه طی 15 سال براو روا داشته سخن گفته و توضیح داده بود که درعراق بدلیل ترس مجبور به ماندن در فرقه شدم ولی وقتی به آلبانی رفتیم چون احساس کردم آلبانی یک کشور آزاد است راحت تر توانستم جدا شوم اما چون ترسیدم که دوباره مرا به زور نگاه دارند تصمیم به فرارگرفته و نزد کمیساریا رفتم که آنها هم مرا به هتلی برده و گفتند طبق توافق سازمان مجاهدین باید حقوق شما را بپردازند که وقتی به مسئولین فرقه برای گرفتن حقوق مراجعه کردم تنها جوابی که ازآنها شنیدم این بود که گفتند شما مزدورید چون دراطراف سفارت تردد داشتید !
در نهایت من هم درجواب به آنها این شعررا خواندم : من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی ولی با خواری ذلت پی شبنم نمیگردم.
هادی درانتها نوشته بود از اینکه اعلان رسمی جدایی خود از فرقه را تا سه سال پس از جدایی به تعویق انداختم پشیمانم . همان زمان سرکردگان آبروباخته فرقه رجوی درسایت خود طبق معمول بجای پاسخ منطقی به نامه هادی جار وجنجال زیاد راه انداخته و با دروغپردازی، تهمت زنی، فحش و ناسزا و تهدید سعی کردن هادی را مجبور به سکوت کنند .
اما متاسفانه این گلبرگ مغرور بعد از مدت ها نتوانست در مقابل فشارها وتهدیدات فرقه تحمل کند وبه یکبار پژمرده شد وچند روز بعد بطرزمشکوکی نامه ای منتسب به او درسایت فرقه علیه دیگر اعضای جدا شده و درحمایت از فرقه منتشر شد و بلافاصله برای مدتی از نظرها محو شد که این موضوع نگرانی خانواده اش را در پی داشت.
بعد از پیگیریها و ارسال نامه به دولت آلبانی سرکردگان فرقه رجوی از ترس بی آبرویی و به منظور عقده گشایی علیه افشاگریهای اعضای جدا شده ای که حاضر نشدند شرف خود را به دلارهای کثیف فرقه بفروشند از جانب هادی ثانی خانی در 14 آوریل نامه ای منتشرکردند که درآن از قول هادی لاف و گزاف کردند که چنین وچنان می کنیم اما همین فرقه به نامه های متعددی که خانواده هادی به مقامات آلبانی و کمیساریا ارسال و در آن خواهان دریافت خبر سلامتی فرزندشان شده بودند اشاره ای نکرد و یا نگفتند که چطور همین هادی بعد از جدایی از فرقه آزادی عمل داشت تا هرطور که دوست داشت زندگی کند اما از وقتی که به زعم فرقه دست از مزدوری برداشت به یکباره برای مدتها ناپدید شد؟
مگر همین هادی بعد از جدایی به پدرش نگفته بود که علت جدایی اش از فرقه ممانعت سران فرقه از ارتباط او با خانواده اش بوده حالا آیا این مانع برای برداشته شده ؟
بنابراین به عقیده من با خود هادی است که انتخاب کند کماکان دراسارت فرقه باشد و یا اینکه انتخاب کند در بیرون فرقه زندگی آزاد و شرافتمندانه ای داشته باد .
اما فرقه رجوی را بنگرید که درآلبانی چنان درفلاکت فرورفته وبا بحران بی آبرویی مواجه شده که سعی می کند اعضای جدا شده را ابتدا با تهدید و بعد با دادن وعده پرداخت دلار، اعزام به اروپا و رفع مایحتاج زندگی واداربه سکوت کند تا شاید بتواند جلوی افشای ماهیت فریبکارانه و ضدانسانی خود را نزد افکار عمومی بگیرد !
برای اطلاع سرکردگان درمانده فرقه می گویم که شما آنقدر مفلوک ، بیچاره ، آبروباخته و در منجلاب خود فرو رفتید که دیگر قدرت ادراک برای فهم این موضوع را ندارید که بدانید دیگر نمی توانید با این اقدامات رذیلانه ماهیت پلید خود را پوشانده و مسیرحرکت خود به سمت فروپاشی کامل را تغییر دهید .
حمید
