گروهک های تروریستی متعددی که از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی راه خود را از مردم ایران جدا کرده بودند، همواره با هدایت و پیشتیبانی دشمنان مردم، تلاش کرده اند امنیت عمومی کشور را هدف گرفته و با انجام جنایت های خونبار، انتقام عدم همراهی با خواسته های نابحق سرکردگان شان را از مردم بگیرند. ماحصل این جنایات، ترور بیش از ۱۷۰۰۰ نفر از اقشار مختلف مردم در فاصله سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۰ است.
طبق پژوهش های صورت گرفته توسط بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور)، بیش از ۹۰۰ نفر از این شهدا در دهه ۷۰ شمسی توسط گروه های مختلف تروریستی به شهادت رسیده اند که سهم اصلی جنایات در این دهه متوجه فرقه تروریستی رجوی (سازمان مجاهدین خلق) است که آن را با وقاحت تمام و با صدور بیانیه ها و اطلاعیه های مختلف در نشریات خود بر عهده گرفته است.
فرقه رجوی که در سال های میانی دهه ۶۰ با نمایشی تمام عیار از یک خیانت بزرگ علیه هموطنان خود و در بحبوحه جنگ تحمیلی، به صورت آشکار به دامن صدام پناهنده شده بود، برای تحریف واقعیت، ادعا می کرد که دلیل الحاق آنان به ارتش بعثی صدام، پایان دادن به جنگی است که ایران تمایل به ادامه آن دارد اما این راهبرد مزورانه دیری نپایید و با حمله رسمی به مرزهای ایران در سال ۶۷ در چند سلسله عملیات نظامی، روی اصلی سکه جنایت و خیانت آنان برای مردم ایران نمایان شد و دشمنی آنان برای همیشه در ذهن مردم ایران تثبیت شد و این گزاره حتمی آن زمانی در ذهن مردم ایران عمق بیشتری پیدا کرد که دیگر جنگی بین ایران و عراق در جریان نبود و آنها همچنان به انجام عملیات های تروریستی خود در اقصی نقاط کشور اصرار داشتند و در سال های متمادی پس از پایان جنگ تحمیلی همچنان شاهد فعالیت شبکه ترور فرقه رجوی در داخل کشور بودند.
اوایل دهه ۷۰ است و جنگ پایان یافته و مردم پس از گذران بیش از یک دهه سخت که با تروریسم خشن و جنگ تحمیلی دست و پنجه نرم کرده اند وارد دوران آرامش و سازندگی و آبادانی شده اند اما فرقه رجوی، خود را در وضعیتی یافت که حتی اندک پایگاه مردمی ای در ایران ندارد و برای ادامه حیات، حفظ قدرت و اثبات سرسپردگی برای دشمنان ایران، تلاش دارد این آرامش را برهم بزند. از آغازین روزهای دهه ۷۰ عملیات های کور تروریستی جنایتکاران شروع شد و تا پایان این دهه نیز مناطق متعددی از کشور آماج حملات تروریستی ای شد که تیم های آموزش دیده مسلح و مجهزی که از پادگان اشرف در عراق اعزام شده بودند مرتکب آن می شدند.
عناصر فرقه رجوی پس از آموزش و سازماندهی برای انجام اقدامات تروریستی در ایران به گروه هایی با عنوان «تیم» تقسیم و هر تیم ۳نفره عهده دار یک عملیات می شد. عناصر تروریست قبل از عملیات خود در ایران چندین ماه در قرنطینه یا پانسیون به سر می بردند تا از لحاظ ایدئولوژیک و نظامی تحت آموزش های سخت قرار بگیرند.
مروری بر گزیده خونبارترین عملیات های تروریستی فرقه رجوی در دهه ۷۰ نشانه های آشکاری از فقدان عقبه استراتژیک این عملیات ها را آشکار می کند. اقدامات تروریستی که هدف اصلی آن ریشه های اعتقادی مردم و افراد و نهادهای خدمتگزار مردمی بودند اما از سوی فرقه طوری وانمود میشد که اهداف نظامی و امنیتی را هدف گرفته اند.
عاشورای رضوی
فرقه رجوی با کنار زدن پرده نفاق و در اقدامی ددمنشانه و ضددینی با همکاری برخی عناصر فریب خورده ارتجاع در منطقه، ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۳ مصادف با روز عاشورا بمبی را در حرم امام رضا (ع) منفجر کردند که منجر به شهادت ۲۷ تن و مجروحیت ده ها تن دیگر شد. با همکاری مردم مومن مشهد، عامل اصلی و عوامل پشت صحنه این اقدام مذبوحانه تروریستی در فاصله چند روز پس از آن شناسایی و دستگیر شده یا به هلاکت رسیدند.
ترور مرد پولادین انقلاب
شهید اسدا… لاجوردی پس از خاتمه پرونده فرقان و پیشگیری از ادامه ترورها توسط این فرقه، مسئولیت دادستانی انقلاب تهران را در طول سالهای ۶۰ تا ۶۳ برعهده گرفت. لاجوردی با توجه خاص به اهداف مجاهدین که روی احساسات جوانان سرمایهگذاری کرده بودند، مردم را متوجه ایدههای التقاطی سازمان میکرد و باعث توبه و ندامت تعداد زیادی از عناصر سابق سازمان شده بود. عناصر فرقه بارها کمر به ترور او بستند ولی هر بار ناکام بودند تا این که در روز اول شهریور ۱۳۷۷ توسط علی اصغر غضنفرنژاد و علی اکبر اکبری از اعضای فرقه، در حالی او را مورد ترور قرار دادند که در بازار تهران به شغل تولید و فروشندگی روسری مشغول بود و هیچگونه حفاظتی از او نمی شد.
ترور قهرمان مرصاد
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش به سزایی داشت و پس از پیروزی انقلاب، در بحبوحه غائله سال ۱۳۵۸ ضدانقلاب در کردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در پاکسازی کردستان به همراه شهید دکتر چمران نقش مهمی ایفا کرد. او قهرمان پایان دادن به غائله حمله رجوی به خاک ایران بود و سازمان کینه عمیقی از وی در دل داشت. همچنین بخاطر نقش وی در ضربات موثری که عراق در طول جنگ تحمیلی دریافت کرده بود دستور ترور وی بارها توسط سازمان استخبارات عراق به مجاهدین داده شده بود. سرانجام، بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ عوامل تروریست رجوی در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونیاش در تهران و در برابر دیدگان فرزندش او را ترور کردند.
تروریسم ضدخلق
در اواخر آبان ماه سال ۱۳۷۸ بود که دستور اجرای عملیات تروریستی در خاک ایران توسط رجوی صادر و به قرارگاه هفتم فرقه در خاک عراق یعنی حبیب (واقع در بصره) جهت اجرا ابلاغ گردید. اولین تیم سه نفره فرقه با همکاری استخبارات رژیم بعث صدام از مرز عبور کرده و وارد شهر اهواز شده و با جاسازی و استقرار یک قبضه خمپاره انداز ۸۲ در محل پارک حجاب این شهر در روز چهارم آذر ۱۳۷۸، با پرتاب پنج گلوله خمپاره بی هدف و کور به داخل اهواز، دست به یک جنایت علیه مردم بی دفاع این شهر زدند. در اثر این عملیات تروریستی ناجوانمردانه یک معلم اهوازی به نام محمدسعید جلیزاوی شهید و ۱۱ زن و کودک بی دفاع نیز به شدت مجروح شدند که در میان مجروحان نام خانواده ۵ نفری یک شهروند اهوازی به نام عبدالنبی بیتسالم به چشم می خورد؛ برخلاف ادعای فرقه تروریستی رجوی که هدف حملات خمپاره ای خود را مراکز نظامی و حکومتی در اهواز اعلام کرده بود، مشخص شد محل اصابت گلوله های خمپاره نظامی نبوده و افراد حاضر در محل اصابت نیز، هیچ یک نظامی نبوده، بلکه همگی مردم عادی بودند.
همچنین وقایع تروریستی مشابهی در سال ۷۷ و ۷۸ در استان های ایلام، تهران، اهواز، کرمانشاه و لرستان توسط مجاهدین صورت گرفت که ده ها شهید و مجروح برجای گذاشت.
محمدمهدی میرزائی -روزنامه قدس