خیمه شب بازی مصاحبه تلویزیونی، خانواده ها را مصمم تر خواهد کرد

سالیان طولانی است که خانواده اعضای گرفتار در فرقه رجوی، بدنبال رسیدن به حداقل حقوق انسانی یعنی امکان ملاقات و تماس آزادانه با فرزندان می باشند. اما رجوی ها در مقابل این خواسته انسانی، از یک سو با شقاوت مانع از انجام ملاقات و تماس و ارتباط بین اعضای فرقه با خانواده های شان شده و از سوی دیگر با تهدید یا توهین می خواهند این خانواده ها را حتی از ابراز و بیان خواسته های شان منصرف کنند.

برای اجرای این سیاست ضد انسانی، رجوی ها حتی در قلب اروپا ضمن محدود کردن اعضای فرقه در چهاردیواری مقرشان و منع نمودن آنها از دسترسی آزادانه و بدون کنترل به وسایل ارتباطی، برای مقابله با خانواده ها نیز، حالا که همچون قرارگاه جهنمی اشرف در عراق امکان سنگ پرانی و پرتاب آهن های تیز شده به سوی آنان و مجروح نمودن شان را ندارند، از طریق کارهای تبلیغاتی می خواهند به هر شکل ممکن خانواده ها را مایوس نموده و در نتیجه اعضای گرفتار در فرقه را در چمبره مناسبات فرقه ای و به دور از ارتباط با جهان خارج از فرقه در اسارت و بردگی خود نگهدارند تا به واسطه آنان ادعای داشتن تشکیلات نموده و از بابت آن از اربابان شان کسب درآمد کنند.

اخیراً دستگاه تبلیغاتی رجوی ها دست به یک اقدام نفرت انگیز دیگر زد و چهار تن از اعضای گرفتار به نام های مرتضی قدیمی، علیرضا جعفری، حسن شعبان پور و مسعود افضلی را به یک برنامه تلویزیونی کشاند تا بر علیه خانواده های شان صحبت کنند!

در این شوی تلویزیونی همچون گذشته اعضای به صحنه آورده شده حرف های خوش آیند رجوی ها را تکرار نمودند. هر چند تجربه سالیان نشان داده صحبت های انجام شده حرف اعضای گرفتار نیست و آنها این حرف ها را تحت فشار تشکیلاتی و یا مغزشویی مستمر انجام می دهند. چرا که همان اعضای مصاحبه کننده به محض اینکه امکان یافتند، 180 درجه بر خلاف صحبت های شان در مصاحبه های تشکیلاتی، نه تنها از تشکیلات فرقه جداشده و به دامن پر مهر خانواده های خود بازگشته اند، بلکه دست به افشاگری درباره مناسبات فرقه زده و حقایق را بازگو نموده اند.

در نمایش فوق الذکر، رجوی ها و دیگر سران این فرقه، اعضای گرفتار را وادار نمودند تا به خانواده خود بی احترامی نموده و آنها را «نامادری»، «نابرادری»، «بی سواد» و یا «مزدور» خواندند!

اما نکته مهم اینجاست. چرا که بسیاری از واقعیت ها در این چند کلمه مشخص می شود. برای مثال مشخص می گردد که :
– رجوی ها و فرقه مجاهدین خلق حتی در بین خانواده اعضای فرقه نه تنها از حمایت برخوردار نیستند بلکه خانواده ها بدلیل ظلمی که رجوی ها بر آنان روا داشته اند، همچون دیگر اقشار مردم ایران، از رجوی ها متنفرند.

– رجوی ها در مقابل استقامت خانواده ها بر خواسته های به حق شان به عجز افتاده اند. چرا که اگر به خواسته به حق آنان گوش دهند، فرقه شان فرو می پاشد و اگر همچنان که تاکنون کرده اند، در مقابل این خواست های به حق ایستاده و حقوق انسانی خانواده ها و اعضای فرقه را از بین ببرند، در مقابل چشم جهانیان افشا شده و چهره حقیقی شان رو خواهد شد.

– رجوی ها قسی القلب اند و حتی به مادران و پدران پیر هم رحم نمی کنند.

– تنها روشی که رجوی ها بلدند این است که به طرف مقابل با شدت حمله کرده و سعی می کنند با شدیدترین توهین ها که در این مورد به صورت بیان «نامادری» یا «نابرادری» یا اطلاق کلمه «مزدور» است، طرف مقابل را از صحنه خارج کنند.

نکته دیگری که در این مصاحبه ها وجود داشت این بود که اعضای شرکت کننده مجبور بودند در مصاحبه های خود بگویند چون فلان فرد از خانواده شان مزدور است، آنها حاضر به ارتباط برقرار کردن با او نیستند. اما برای اینکه دست رجوی ها رو شود باید یادآوردی نمود که به دستور رجوی، اعضای فرقه اجازه تماس و ارتباط و ملاقات با اقوام خود چه در داخل ایران و چه در کشورهای دیگر را ندارند.

مگر در مواردی استثناء که کسی از خانواده در ارتباط با فرقه رجوی باشد.

برای اثبات این حرف کافی است از خانواده های قدیمی، جعفری، شعبان پور و افضلی بپرسید، کدامیک از اعضای خانواده شان به غیر از کسانی که این چهر نفر بالاجبار در مصاحبه خود آنها را مزدور خوانند، تاکنون موفق به برقراری تماس یا انجام ملاقات با این چهار نفر شده است؟ شک نکنید پاسخ این سوال منفی است. چرا که اگر مثبت بود قبل از همه ما، دستگاه تبلیغاتی فرقه آن را به عنوان سند و مدرک رو میکرد.

بنابراین حرف رجوی ها این نیست که اعضای فرقه نمی توانند با اقوامی که آنان را مزدور می خوانند ملاقات و تماس داشته باشند، بلکه حرف آنها این است که اعضای فرقه حق ملاقات یا تماس با هیچ کس و منجمله با خانواده خود را ندارند. مهمترین گواه این حقیقت ممنوع بودن خانواده در مناسبات فرقه مجاهدین است. چرا که رجوی برای پیشبرد اهداف فرقه ای خود، خانواده را کانون فساد نامید.

دلیل محکم دیگر محدود بودن اعضای فرقه در آلبانی است که نه اجازه دارند از مقرشان در قلب اروپا خارج شده و نه کسی اجازه ورود به مقرشان را دارد.

در پایان باید به رجوی ها گفت، خیمه شب بازی هایی همچون مصاحبه تلویزیونی، نه تنها خانواده ها را ناامید نخواهد کرد بلکه آنها با فهم اینکه فرزندان شان گرفتار و بازیچه دست کسانی هستند که مجبور شان می کنند مادرشان را «نامادری» بخوانند، مصمم تر از قبل بر خواسته های انسانی خود که همانا در خواست ملاقات و انجام تماس آزادانه است پافشاری نموده و دیر یا زود کاری خواهند کرد که اعضای گرفتار در فرقه طعم آزادی را بچشند.
صالحی

خروج از نسخه موبایل