حامد جعفر / صوت الحریة
آورده اند كه دزدی سنش بالا رفت و جسماش ضعیف شد و دیگر قادر نبود كه برای سرقت منازل از دیوار بالا رود و وقتی نتوانست به كار شرافتمندانهاش! بپردازد تا لقمه نان حلالی! بهدست آورد، چارهای برای رفع گرسنگی و سد جوع نداشت جز اینكه قطعه نانی را از نانوا میدزدید یا اینكه در زبالههای ثروتمندان چیزی را پیدا میكرد و میخورد. در گوشهی دیگری از این شهر مستمندی بود كه او نیز بدشانس بود زیرا كه قوی هیكل و قبیحالمنظر بود و دل هیچكس بهخاطر وی نمیسوخت و هر وقت به مردم نزدیك میشد او را طرد میكردند و او را ملامت میكردند و به او میگفتند تو در صحت و سلامت بهسر میبری، چرا كار نمیكنی و از عرق جبینت نمیخوری؟!
روزی از روزها دزد و گدا در مكانی همدیگر را دیدند و هر دو از بدشانسی خویش شكایت میكردند تا اینكه دزد پیر به گدا گفت: اگر با من همكاری كنی، من فكری دارم كه هر دوی ما را از این تنگنا نجات میدهد. گدا گفت: من در خدمتم. دزد گفت: فلانی كشاورز مسنی است و داخل مزرعهاش اسب اصیلی دارد، با هم به آنجا میرویم، تو در میزنی و او را سرگرم میكنی و از او خواهش میكنی به تو كمك كند، اگر تو را بیرون كرد باز هم اصرار كن و دست از سرش بر ندار حتی اگر تو را زد، اینجاست كه فرصت برای من فراهم میشود تا وارد باغش شده، اسبش را سوار شوم و بگریزم. وقتی كار تمام شد، اسب را در فلان روستا میفروشیم و پولش را تقسیم میكنیم.
توافق كردند و روز بعد به سوی مزرعهی كشاورز رفتند و همانطور كه قرار بود، دزد در كنار باغ مخفی شد و گدا شروع به التماس كردن به كشاورز نموده و از بدبختی و گرسنگی خویش ناله و زاری كرد. از بدشانسی دل كشاورز به رحم آمد و سریع رفت تا نان و طعامی برای این فقیر بیاورد، بهمحض برگشتن چشمش به دزد افتاد كه افسار اسب را باز میكرد تا او را بدزدد، چماقش را برداشت و به طرف دزد پیر رفت و با چوب و مشت و لگد او را حسابی تحویل گرفت، دزد پا به فرار گذاشت و جان سالم به در برد، كشاورز فهمید كه گدا نیز با او همدست است، سریعاً به نزد او رفت و او را آنقدر زد كه استخوانهایش له شد، او نیز در حالی كه خون از دست و پایش سرازیر شده بود پا به فرار گذاشت.
وضعیت عدنان الدلیمی و دوستان مجاهد خلق او مثال همین دزد و گدا است و الدلیمی از اعمال فریبكارانهاش چیزی جز بدبختی و شكست عایدش نخواهد شد. عملكرد او (حمایت از مجاهدین خلق در اروپا) نشان داد كه او یك بعثی صدامی است زیرا مجاهدین خلق همپیمانان صدام و بعثیان جانی بودند و هستند.
این سرزنش دامن دولت و پارلمان ما را نیز در برمیگیرد، اگر آنان عدنان الدلیمی را بهخاطر اظهارات فرقهایاش در تركیه و اقدامات تروریستی و نیز كوچاندن شیعیان از محلههای العدل، الجامعه، العامریه، الجهاد و الغزالیه و موشكباران مناطق شیعی مورد بازخواست قرار میدادند، دیگر جرأت نمیكرد كه به اعمال پستاش ادامه دهد.
در هر صورت او بر اسب مرده شرط بندی كرده و چیزی عایدش نخواهد شد.