عید فطر همواره یادآور رهایی انسان از قید و بندهاست و از اعیاد بزرگ اسلامی است که از جایگاه و حرمت فوق العاده ای برخوردار است، عید سعید فطر ، پاداش مومنان و روزه دارانی است که پس از یک ماه روزه داری، قلب و جان خود را پاک و نورانی کرده اند و از تمامی فیوضات ماه مبارک رمضان بهترین بهره را دریافت کرده اند. عید فطر جشن عبادات مومنان و پاداش بندگی بندگان خوب خداست.
اما در فرقه ی رجوی ، عید فطر مثل بقیه ی اعیاد ، مملو از خاطرات اسارت و برده داری است. همیشه در این روز ها فقط از اعضای سازمان بیشتر و بیشتر کار می کشند و همه را آنقدر مشغول کار می کنند تا مبادا به فکر خانواده و خانه بیافتند!
طنز روزگار هم این است که مریم رجوی باز با دجال بازی و سوءاستفاده از مذهب قصد عوام فریبی نموده است – گرچه طبق معمول نوشته ای را جلوی او گذاشتند و او مشغول روخوانی است – از روی نوشته می گوید:
“نیکی و خوبی که پیامبر اسلام شاخص آن است رحمت و آزادی است. دانش آموزان در چند شهر ایران به اعتراض برخاسته‌اند. همین پیروزی و همین عبور سرفرازانه از آزمایش اراده‌ها، این پیام را دارد که پیروزی انسان بر سرنوشت تیره و تار هم حتمی است. بارخدایا بین ما و این رژیم همیشه مرزهای سرخ آتشین و فروزان را برقرار نگه دار… ”
مریم رجوی عجوزه ی پیر هزار رنگ ، هزار انگ است ! این زن یک رهبر فرقه ای است که از سال 1364 در کنار مسعود رجوی جنایتکار مقیم زیر پرچم صدام حسین ، شروع به جنایت کرد. مگر ما جداشدگان از این فرقه لعنتی ، فراموش می کنیم عربده های مستانه ی مریم در اشرف را که دیوانه وار فریاد می زد: شما یک مشت مفت خور هستید که سر سفره ی آماده ی مسعود نشستید و قدرناشناسی می کنید!
انقلابی که او آورد و سبب جدائی صدها زوج و آواره شدن صدها کودک شد، پاسخی به بحران های درونی فرقه بود و نه ضرورتی برای سرنگونی! انقلابی که فقط برای اعضای رده پائین مثل ما بود ! او و مسعود در پس پرده اعمالی می کردند که دهها سال بعد قسمت های بسیار کوچکی از آنها ، با آزادی اولین زنان از اسارت ، افشاء شد!
” خطبه های عقد” ی که مسعود با همکاری این زن در تاریکخانه ها جاری می کرد را هنوز فراموش نکردیم. ” درآوردن لباس شرک و جاهلیت” مگر از جملات مشهور مریم رجوی خطاب به زنان نبود؟
” رقص رهائی ” و معراج جمعی ” و” زن های مسعود ” و “اینجا حوض شورای رهبری است ” و ” ذوب ایدئولوژیک زنان ” و ” محرمیت ایدئولوژیک ” و… مگر از سخنان تاریخی و زن فریبانه ی مریم رجوی در اشرف نیست ؟!
انسان شرم می کند از این همه بی حیائی یک زن !!!
اما چند نکته برای تهیه کنندگان این دست نوشته:
– بدلیل اپیدمی کرونا ، بیش از یکسال است که مدارس تعطیل است و اعتراض دانش آموزان در حالی که مدارس تعطیل است کمی اغراق آمیز و دور از عقل و منطق است!
– این ” آزادی ” که از آن دم می زنید، چرا در مناسبات شما وجود ندارد؟
– سالهاست که خود را ” پیروز ” هر میدانی اعلام می کنید، اما همیشه شکست خورده و مغلوب هستید!
– در دست نوشته ی مریم گفته شده که :” پیروزی انسان بر سرنوشت تیره و تار هم حتمی است” پس آزادی اسیران فرقه از اشرف 3 نزدیک است . اگر قرار باشد انسان ها بر سرنوشت تیره و تار ، پیروز شوند ، بی شک شما اولین مغلوب این میدان خواهید بود و مریم و مسعود باید اول از همه بساط شامورتی بازی، دوز و کلک و شعبده بازی خود را جمع کنند!
– کسانی که در روز عید هم به دنبال آتش و فروزان نگه داشتن آن هستند ، یقینا از مفهوم عید و فطر چیزی نمی دانند…
برای ما ، اعضای سابق سازمان ، تا بوده و هست، عید نبود، بلکه عزا بود، چرا که هر سال در ایام نزدیک به اعیاد، برنامه های مفصلی برای کار و بیگاری ما در فرقه تدارک دیده می شد، تمام این کارها برای پر کردن اوقات ما بود تا مبادا به خانواده و پدر و مادر و … فکر کنیم!
کادر رهبری مجاهدین و شخص مریم رجوی، نه تنها پای هیچکدام از خطاهای خانمان سوز و استراتژیکی ، سیاسی ، ایدئولوژیکی و اخلاقی و…. خود هرگز نیامدند، بلکه همچنان در توهمات ابلهانه و خود فریبی و خود شیفتگی سیر می‌کنند و خود را در اوج ابرها و عقل کل و عاری از هر گونه خطایی می بینند! تاریخ ثابت کرده است که هرگز دنیا بر وفق مراد هیچ دیکتاتوری رقم نخورده است، تاریخ مصرف ((EXPIRED، این شعبده بازها ، به سر آمده است . . .
فرید
