مردم ایران نیاز به قیم و وصی ندارد

سالهاست که آقای مسعود رجوی ، هر شش ماه اعلام سرنگونی می کند! از خرداد سال 1360 و حتی قبل تر از آن ، اعلام سرنگونی کرده است! اگر دو دو تا چهار تا حساب کنیم، از سال 60 تا همین امسال ، 80 بار باید جمهوری اسلامی سرنگون می شد!

از طرفی ، خود مسعود رجوی هم، جنایتی نمانده است که انجام نداده است، از وطن فروشی و جنگ رو در رو با سربازان ایرانی از سمت جبهه ی عراق ، تا قتل و کشتار مردم عراق و سرکوب درون فرقه ای و دستورات خودسوزی و زندان و شکنجه و غارت اموال مردم عراق و تجاوز به اعضاء ، رقص رهائی و معراج جمعی و …

حال با چه رویی، بعد از سالها فرار و غارنشینی و سکنی گزیدن در سوراخ موش، درباره ی ایران و ایرانی حرف می زند، جای تعجب و شگفت است!

مسعود رجوی با چه عقبه ی افتخارآمیزی ، از طرف مردم ایران حرف می زند که هنوز بعد از سالها نگارنده از آن بی خبر است . اینکه شقه و شکاف در حاکمیت مهار کردنی نیست! که اگر این حرف درست می بود، الان باید شاهد حاکمیت دیگری می بودیم، پس، اسم این امر ، “شقه یا شکاف” نیست، شاید بتوان به آن اختلاف نظر یا تشتت آراء گفت، بهر روی فعلا از” احتضار ” و “لرزه های سرنگونی” خبری نیست!

جامعه ی ایران ، جای فرصت طلبان و مفت خوران نیست. مردم ایران هرگز دنبال خشونت و قیام های خشونت آمیز نیستند، چرا که ثبات و آرامش در سایه خشونت بدست نمی آید. دو سال قبل بنزین گران شد ! مردم اعتراض کردند ، دولتمردان هم شنیدند، همه ی دنیا دید که تحریم های ظالمانه آمریکا علت اصلی این گرانی بنزین است . اگر تحریم ها نبود ، اگر شیطان صفتی های آمریکا و ایادی اش نبود ، عقل سلیم حکم می کرد برای بقای حکومت خود هم که شده ، مردم را باید در رفاه نگه داشت ، اما مگر طمع سران سلطه ی جهانی می گذارد که آب خوش از گلوی مردم ایران پائین برود؟ شرایط به دولت و سران قوا تحمیل کرد که بنزین را گران کنند. در وضعیت های سخت و بحرانی باید تصمیمات دشوارتر گرفت و یا باید تسلیم شد! آیا تحمل شرایط سخت بهتر است یا ننگ تسلیم به بیگانگان ؟ مردم ما در دوران های سخت، خاک و ریشه ی درختان را خوردند ، اما خاک ندادند! اکنون شرایط زندگی خیلی سخت شده است ، ما در محاصره اقتصادی هستیم ، ما تحریم های چندین ساله را پشت سر گذراندیم و اکنون هم بدترین و ظالمانه ترین آنها را بر روی سر خود داریم، چه باید کرد ؟

باید در جهت بهبود وضعیت معیشتی مردم و گسترش تولید ملی کوشید ، تلاشی که کم یا زیاد ، در حال انجام است. علیرغم تمایل رجویست ها و سایر آشوب طلبان، مردم ما هرگز کشور خود را دو دستی تقدیم وطن فروشان و بیگانگان نخواهند کرد…

علیرغم کوبیدن بر طبل خشونت و آتش زدن و آشوب و بلوا از سوی رهبران مجاهدین در سالهای گذشته و طراحی انواع و اقسام نقشه های شیطانی و شوم ، مردم ایران خواهان ثبات بازار اقتصادی ، مهار تورم ، افزایش آزادی های اجتماعی، بهبود وضعیت معیشت و یک زندگی توام با آرامش از راههای مسالمت آمیز و مدنی هستند.

اگر به سایت های مجاهدین که از هزاران کیلومتر آنطرف تر با دستورات دیگران تنظیم می شود، توجه کنیم ، آخر حرفهایشان کشیدن پاشنه های مردم و لنگش کن از دور است ! اگر جامعه ی ایران اینقدر آماده ی قیام سراسری و خشونت آمیز است ، پس مجاهدین کجای این قیام قرار دارند؟ اگر قرار باشد مردم قیام کنند ، مردم خون بدهند ، مردم کشته بشوند، مردم سخت ترین شرایط را در بحران، بگذرانند، دیگر چه نیازی به آقابالاسری مثل مجاهدین است که از گرد راه رسیده و همه چیز را در دست بگیرند؟!
مردم ایران هرگز دست در دست دشمنان مردم ایران نخواهند داد.

الان کار اول و آخر رهبران ابله مجاهدین شده دامن زدن به اعمال خشونت طلبانه و آشوب و تروریسم! اگر اینقدر وضعیت حکومت ایران متزلزل شده و در سرازیری سرنگونی است ، پس بهترین موقع برای هجوم لاشخورانی مثل مجاهدین است که سر سفره آماده آمده و از خود پذیرائی کنند! بهترین زمان برای چیدن محصولات قیام است !

اگر مجاهدین مردم را تشویق به اعتراضات خشونت طلبانه و قیام سراسری می کنند و اینقدر وضعیت خراب است، چرا خودشان نمی آیند تا کار را تمام کنند؟ چرا آن ” پیشتازان و گوهران بی بدیل ” دستمال نوکری را در راهروی های بیگانگان آس و پاس بدست گرفته و مشغول عو عو کردن هستند تا بلکه نظری به آنان افکنده شود؟!

چرا امروز برای در سکوت نگه داشتن دهها و صدها جداشده در آلبانی به آنها مستمری و حق السکوت و … می دهند؟
نتیجه اینکه، بهتر است آقای مسعود رجوی در حال “احتضار و سرنگونی”، کلاه خودش را محکم بچسبد تا باد نبرد، سرنگونی و حرف های بزرگتر از دهانش پیشکش . . .

فرید

خروج از نسخه موبایل