سایت های رجوی از آغاز مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران ، همچنان خود را به آب و آتش می زنند که مناظرات را یک بی آبرویی بین المللی برای حکومت ایران نشان بدهند! این درحالی است که فرقه ی رجوی هرگز در عمر خود هیچ انتخاباتی را به چشم ندیده است ، چه برسد به اینکه مناظرات انتخاباتی داشته باشد!
مریم رجوی وقیحانه در سایت خود چنین نوشته است:
” مریم رجوی: سلاخی و حذف كاندیداهای نمایش انتخابات، نشانه فاز پایانی دیكتاتوری دینی و تروریستی… این کار خیزی است برای یکپایه کردن رژیم و حداکثر سرکوب و انقباض …”
اکنون فارغ از نحوه ی برگزاری مناظرات انتخاباتی در ایران، نگاهی به روند انتخاب مریم قجر عضدانلو(مریم رجوی) به عنوان رئیس جمهور شورای ملی مقاومت! بیاندازیم تا ببینیم ، کسانی که از “سلاخی و حذف کاندیداهای ریاست جمهوری درایران” دم می زنند، خود چگونه این روند را “دمکراتیک” طی کردند؟
مریم رجوی در سال ۱۳۷۲ به عنوان رئیسجمهور منتخب ! – بدون حضور هیچ رقیبی – توسط مسعود رجوی انتخاب شد! (به اعضای شورا قالب شد.)
مسعود رجوی ، همسری را که 8 سال با او هم بستر بود را به ریاست جمهوری شورا، منتصب کرد! این در حالی است که این زن و شوهر همواره به حکومت ایران خرده می گیرند که در جمهوری اسلامی خویشاوند سالاری بوده و مسئولین رده بالا، فامیل یکدیگر هستند. آیا در یک سازمان انقلابی که شوهر، زن را رئیس جمهور می کند، زن هم شوهرش را تائید می کند! این روند دمکراتیک و غیر خویشاوندی است؟ اعضای ابله شورای کذائی رجوی آنروز به چه چیزی رای دادند؟ مگر انتخاب دیگری هم بود؟ مگر رقیب دیگری هم در کار بود؟
خانم مریم رجوی، تک انتخاب مسعود رجوی برای ریاست جمهوری، همچنان یکه تاز و رئیس جمهوری است برای همه ی نسل ها!
فرقه ی مستبد و دیکتاتوری که همه ی مناسباتش ، انتصابی، استبدادی و تحمیلی است ، آیا شایسته است که به دیگران ایراد بگیرد و به گزافه گوئی بپردازد؟
اکنون نزدیک به 30 سال از انتصاب تحمیلی مریم رجوی در شورای کذائی مسعود رجوی می گذرد، یعنی تا کنون هیچ زن شایسته ای در بین زنان فرقه ، پیدا نشده است که از نظر مسعود صلاحیت تصاحب این مسند مهم! را داشته باشد؟
جواب این سئوال البته که نه است ، چرا که خود مریم رجوی در همان نشست شورا، در سال 1372 در جمع شورایی ها گفت:
«شما (مسعود) تا بهحال هر چه از من خواسته بودید، هیچوقت «نه» نگفتهام.(!) نمیدانم، شاید اولین بار است که میخواهم «نه» بگویم. میفهمم خیلی بد است، اما متأسفانه نمیتوانم این جا جواب مثبت بدهم. اگر چه برای دلایلی که شما در رابطه با ضرورت این کار میآورید، منطقاً جوابی ندارم…”(ناز کردن آن حیوان نجیب در محضر شورائی ها )!
پرواضح است مریم رجوی از همان زمانی که همسر مهدی ابریشمچی بود و یک دختر از او داشت و همزمان رئیس دفتر مسعود رجوی در پاریس بود، به هیچ درخواست او “نه ” نگفته بود، اینچنین است که صلاحیت کسب این جایگاه را کسب نمود! چرا که محصول معاشقه های این دو ، طلاق مریم از مهدی ابریشمچی و عقدش با مسعود شد! همان زمان ، بسیاری از اعوان و انصار رجوی در مقابل این فضاحت اخلاقی این ، ساکت نماندند و از حواشی و متن این فرقه دور شدند و برای همیشه ننگ در کنار مسعود بودن را نپذیرفتند!
حال چه چیزی عوض شده است که این زن، مناظرات کاندیداها در ایران را سلاخی شورای نگهبان می نامد؟ سلاخ اصلی خود مسعود رجوی است که آنزمان دست به دیکتاتوری ترین انتصاب زد و جالب هم اینکه مشتی مزدبگیر که خود را سیاستمدار هم می نامیدند! شاهد و ناظر این کثافتکاری در راس یک فرقه بودند و همه خفه خون گرفته بودند!
پس از فرقه ای که شاخص صلاحیت در آن، هم آغوشی بوده و اینکه هرگز “نه” نگویند، بیشتر از این هم انتظاری نیست . . .
فرید