این جامعه شناس رجوی، لاطائلاتش را بشکل زیر ادامه میدهد:
” ازجمله تاکتیکهای جنگ نرم برچسب زدن که هدف از آن این است که واژههای منفی در محکومیت مخاطب به کار گرفته شود. این اقدامات در اساس شامل نامهنگاری، ارسال پیام و کلیپ به اسم خانوادههای مجاهدین در سایتهای زنجیرهای وزارت است که هدف همه آنها شایعهپراکنی، انتشار اخبار کذب و دروغ، جنگ روانی و تبلیغاتی علیه تشکیلات مجاهدین است.”
پس مفهوم جدیدی برای ” برچسب زدن ” درنظر گرفته شده و بموجب این برداشت ، هرنوع اقدام خانواده ها برای برقراری تماس با فرزندان خود ، شایعه پراکنی و … نام دارد؟!
البته از آنجا که رجوی بزرگترین خط قرمز خود را ارتباط اعضای اسیر یا برده هایش با خانواده ی خود تعیین کرده و مانند دیوی است که نشکستن این شیشه ی عمرش را در قطع این ارتباطات قرار داده، حق دارد که کوچکترین تحرک خانواده ها را که مخرج مشترک تمامی این اقدامات انجام ملاقات و تماس تلفنی بوده ، جنگ روانی تلقی کند!
دوباره :
” اوایل سال ۱۳۹۹ و بخصوص پس از شروع پاندمی کرونا و افشاگریهای مستمر و روزانه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین، رژیم آخوندی به دور جدیدی از جنگ روانی و شیطانسازی علیه سازمان مجاهدین روی آورد. یک نمونه آن طوماری بود که در کارگاههای وزارت اطلاعات بههمبافته شده بود و مدعی بود ۸ هزار نفر از خانوادههای مجاهدین در آلبانی از تهران (فقط از تهران) خطاب به نخستوزیر آلبانی فرستادهاند. این طومار که بعداً به ۱۱ هزار! امضا هم رسید با تیتر درشت «فرزندان ما اسیر دست تروریستها در کشور آلبانی هستند» در رسانههای حکومتی درج شد”.
شما که به هرمناسبت مربوط و نامربوط ، شبانه روز در رسانه ی صوتی- تصویری و وبسایت هایتان الم شنگه بپا میکنید ، حق ندارید که به دیگران بگویید که برای حرف حساب شان طومار امضاء نکنند و نامه نگاری ننمایند.
این خانواده های فلک زده و حامیانشان درمیان مردم ، چاره ای جز دست زدن به این کارهای کاملا معمول و ابتدائی ندارند.
این خسران دیده ها، کاری میکنند که کاملا مدنی بوده و در سراسر جهان مقبول است و تقصیر شماست که بخاطر نگرش تان به انسان های غیر خودتان ، این حقوق را برای آنها قایل نبوده و از این بابت اقدام خانواده ها و فامیلان مربوطه در این عرصه را دشمنی با خود ( که دراصل این طومارها ونامه نگاری ها بنفع همین اعضای تشکیلات رجوی میباشد) ، تلقی کنید!
ونیز :
” مثلاً میگویند مقاومت خشونتگرا است، خودشان را شکنجه میدهند، اعدامهای مخفی، طلاقهای اجباری، رهبران آن جوانان را فریب داده و به کشتن دادهاند، خائن و در جنگ هشتساله همدست صدام بودند و…”.
با اینهمه ترور، کشتن سربازان مدافع مرزهای کشور، سربه نیست کردن اعضای ناراضی در درون تشکیلات ، انتظار دارید که نگویند باند رجوی خشونت گراست ؟!
ضمنا کسی نگفته است که مجاهدین خودشان را شکنجه کرده ومیکشند.
چرا که کسانی که این مطلب را مطرح میکنند ، اعتقادی ندارند که مجاهدی وجود ندارد وآنچه که هست ومنتقدین برآن اصرار دارند، رجوی با هزاران برده واسیر خودش است که هروقت دست داده، این اسرا را هم کشته وهم شکنجه کرده است!
دوباره :
“…بهطور مثال با درج سندسازی جعلی، تبلیغ میشود که مسعود رجوی در زندان با ساواک شاه همکاری کرده و یاران را لو داده است.”
این مسئله را خود عباس داوری و زمانی که هنوز در پاریس بود و مشت آهنین صدام بالای سرش نبود ، صراحتا اذعان کرده و لو دادن های رجوی را حتی بدون خوردن یک سیلی مطرح کرد.
مدارک ارائه شده درمورد نظر مثبت ساواک نسبت به مسعود رجوی کاملا واضح است و هیچ جعلیاتی درکار نیست.
همینطور:
” بیش از چهل سال است که شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران، درنبردی نفسگیر و بیامان و با فدیه صد و بیست هزار قهرمان ملی و آرمانخواه در مسیر رهایی خلق از زنجیر اسارت ارتجاع دینی، عزم خود را جزم کرده تا اشغالگران ایران را از صحنه روزگار محو کند..”.
این 120 هزار نفر را از کجا ساخته اید برکسی معلوم نیست.
البته که باند رجوی تلفاتی داده است اما این جان دادن ها ، صرفا وصرفا در راستای منافع نامشروع وضد بشری مسعود رجوی بعنوان دشمن قسی القلب مردم ایران بوده و شما از این بابت نمیتوانید توقعی ازمردم داشته باشید.
من بنوبه ی خود ازاین مفت جان دادن های فریب خوردگان رجوی متاسفم واین اظهار تاسف سودی برای این جان باختگان و خانواده های آنها ندارد و رجوی هم برای مدت زیادی نخواهد توانست ازخون آنها ارتزاق کند.
ضمنا، علیرغم تمام نارسائی های موجود ، فعلا اشغالگری در کار نیست و این شما هستید که در کنار دیگر گروه ها و شخصیت های خائن ، آماده ی لیسیدن چکمه های سربازان آمریکائی واسرائیلی در ایران هستید.
اشغالگرانی که ممکن نیست موفق شوند وکام مدام تلخ شما را شیرین کنند!
حمید