در پی حضور مجازی شماری از سیاستمداران آمریکایی در گردهمایی سالانه مجاهدین خلق، موجی از انتقادها در رسانههای این کشور به راه افتاد. یکی از با صلابتترین نقدها به رفتار سخنرانان غربی در گردهمایی مجاهدین خلق را مایکل روبین روزنامهنگار و محقق حوزه خاورمیانه در نشریه واشنگتن اگزمینر نوشت. روبین سفر سالانه برخی سیاستمداران سرشناس آمریکایی به فرانسه یا آلبانی برای سخنرانی در حمایت از مجاهدین را به مانند «ماه عسلی» دانست که در عصر کرونا در نرم افزار «زوم» برگزار میشود. او دستمزدهای پنج شش رقمی که سخنرانان برای سه تا چهار دقیقه سخنرانی از مجاهدین دریافت میکنند را معامله ای پر سود دانست.
روبین با ارائه فهرستی از سرشناسترین سخنرانان آمریکایی در این به اصطلاح «اجلاس» نوشت: « اجلاسی در کار نیست. این گروه شاخه سیاسی مجاهدین خلق است که پایههای آن در دهه 1960 در مخالفت با شاه گذاشته شد.» او سپس لینک تاریخچه کوتاهی از سیر تحول مجاهدین خلق از اسلامگرایی مارکسیستی تا ادعای دمکراسی خواهی امروزشان را در دسترس مخاطب قرار میدهد و نهایتا به این نکته میرسد که «مسعود و مریم رجوی گروه را با مشت آهنین اداره میکنند.»
روبین ادبیات مجاهدین خلق را دارای ظاهری فریبنده میداند که «در واقعیت به هیچ منبع مستندی نمیرسد و پر از نکات نامربوطی است که خالی از اصالت و اعتبار هستند». این روزنامهنگار ادعای مجاهدین خلق مبنی بر برخودار بودن از حمایت مردم ایران را «تخیلی» میخواند و تاکید میکند که ایرانیان عادی از مجاهدین خلق متنفر هستند. وی مینویسد: « بسیاری از مردم ایران از تروریسم مجاهدین خلق متنفر هستند چون آنها به همان اندازه که مقامات حکومت را هدف قرار دادند مردم بیگناه را نیز کشتند.»
نویسنده مقاله واشنگتن اگزمینر ظاهرا با چند تن از شخصیتهایی که در مراسم شرکت کردهاند صحبت کرده است و در باره آنها مینویسد: «رویکردشان شک برانگیز است. حرف یکی از آنها را نقل به مضمون میکنم: اگر رژیم سقوط کند، مردم ایران مسائل را رتق و فتق میکنند، آن وقت چه کسی اهمیت میدهد که ما چقدر دستمزد برای شرکت در مراسم گرفتیم؟» روبین در ادامه میگوید که البته قطعا رجویها میدانند که هر سخنران چقدر پول گرفته است، بنابراین سوالی مطرح میکند: «چرا انقدر اصرار دارند که چنین دستمزدهای هنگفتی بپردازند ؟ برای آن ها چه دارد؟»
در پاسخ به این سوال مهم، مینویسد: « شاید رجوی ها هم مانند بسیاری از رهبران فرقهها، در واقعیت مجازی زندگی میکنند، یا شاید آنها معتقدند که ارج و قرب مشروعیتی که از ساییده شدن بازوانشان به بازوی مقامات بالا بدست میآید، ارزشش را دارد.»
در ادامه، روبین حمایت از مجاهدین خلق را به دستگاه سنجش فساد در واشنگتن تشبیه میکند. او تصریح میکند: «همکاری با مخالفان آزادی و دمکراسی به قیمت گرفتن چک چهار هزار دلاری، نمادی است از بدترین جنبه های فرهنگ واشنگتن.» او خواندن از روی نوشته های مجاهدین خلق که نام یک سیاستمدار آمریکایی بالای آن درج شده است را نشان از حرص و طمعی دانست که حاضر است اصول آزادی را به سادگی بفروشد .
مایکل روبین، در سطور پایانی مقاله رودی جیولیانی را نمادی از سیاستمدارانی دانست که فساد سنجشان خیلی پیش از این علائم هشدار را داده بود. او یادآوری میکند که اگر امروز شهردار سابق نیویورک به چهرهای مضحک بدل شده است باید شخصیت واقعی او را از اولین دفعاتی که در مراسم مجاهدین خلق شرکت کرد، حدس میزدند.
نویسنده مقاله خود را با این جمله به پایان میبرد: « افراد هر دو حزب باید به همین روش، شرکت در گردهماییهای آینده مجاهدین خلق را به مثابه فسادسنج بدانند و هیچ جمهوری خواه و دمکراتی نباید آن را بپذیرید.»
ترجمه انجمن نجات فارس