سید رضا قزوینی غرابی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره رویکرد کشورهای غربی درخصوص گروه تروریستی مجاهدین اظهار کرد: رفتار کشورهای غربی در رابطه با پروندههای حقوق بشری و تروریسم نشان داده است که رفتار آنها به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی است. غربیها متاسفانه در برخورد با پروندههای حقوق بشری و تروریسم مرتبط با کشورهای ضعیف تر یا کشورهایی که از نظر سیاسی با آنها روابط پرچالشی دارند، استانداردهای دوگانهای اعمال میکنند.
وی با بیان اینکه سوابق جنایی و ضدحقوق بشری فرقه مجاهدین خلق یا به تعبیر مردم مجاهدین ، برای سازمان های اطلاعاتی غربی پوشیده نیست، افزود: این موضوع در گزارشهای منتشر شده توسط دولتهای غربی بارها مورد اذعان قرار گرفته است اما چه میشود که مجاهدین در سال ۲۰۰۲ وارد لیست تروریستی اروپا می شوند اما در سال ۲۰۰۹ از آن حذف می شوند؟! چرا آنها در سال ۱۹۹۷ در لیست تروریستی آمریکا قرار میگیرند اما ۱۵ سال بعد حذف میشوند؟! مگر این گروه همان گروهی نیست که دهها گزارش بینالمللی درباره تروریسم، نقض حقوق بشر و پول شویی از سوی آنان منتشر شده است؟
این پژوهشگر حوزه تروریسم گفت: متأسفانه این رویه غرب در تعامل با پروندههای تروریسم، اعتبار اقدامات آنها را زیر سؤال برده است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سالهای اخیر یکی از قربانیان تروریسم بودهاند بنابراین انتظار میرود به دور از سیاست زدگی و تنها در چارچوب معیارهای انسانی، رویکردی قاطع در برابر تروریستها از جمله گروه تروریستی مجاهدین اتخاذ کنند.
مجاهدین از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ حدود ۱۱ میلیون دلار هزینه سخنرانی پرداخت کردهاند
قزوینی غرابی با اشاره به حضور سران کشورهای غربی در نشستهای سالانه مجاهدین اظهار کرد: اینکه می بینیم مقامات غربی و حتی برخی کشورهای دیگر تا این حد خود را در اختیار این گروه تروریستی قرار دادهاند و ادبیات سخیف و ادعاهای فریب کارانه سران این گروه را بدون کمترین بررسی تکرار میکنند، جای تاسف بسیار دارد.
وی یادآورشد: در سخنرانیهای شخصیتهای خارجی در تجمعات مجاهدین در سالهای گذشته شاهد بودیم که متن سخنرانی این افراد کاملا شبیه به یکدیگر بود و از کلید واژههای مشابهی استفاده می کردند. حتی شخصیتهای درجه چندم برخی کشورهای بی تأثیر در مناسبات بینالمللی که سمت آنها هیچ تناسبی با موضوعات مرتبط با سیاست خارجی یا مسائل ایران نداشته است، با همان واژگان مشترک و ادبیات، سخنرانی میکنند.
این پژوهشگر حوزه تروریسم گفت: روشن است که این سخنرانیها و اظهارنظرها، عموما هدایت شده است. از سالها قبل حتی برخی مطبوعات آمریکایی و شبکههای تلویزیونی مانند msnbc و … از پرداخت مبالغ چند دههزار دلاری توسط مجاهدین به سخنرانان در قبال چند دقیقه سخنرانی حمایتآمیز به نفع این گروه و تخریب ایران گزارشهایی را منتشر کردند. برخی روزنامهنگاران تحقیقی آمریکایی از پرداختهای ۳۰ هزار دلاری به ازای یک سخنرانی ۱۰ تا ۱۵ دقیقهای هم گفتهاند.
قزوینی غرابی ادامه داد: براساس برآوردهای مرکز مطالعات تروریسم هابیلیان، مجاهدین میان سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ نزدیک به ۱۱ میلیون دلار هزینه سخنرانی به سخنرانان خارجی پرداخت کردهاند. این پرداختهای سنگین که اتفاقا منابع تأمین آن هیچ وقت توسط مجاهدین شفاف سازی نشده است به خوبی پرده از انگیزه این اشخاص و مقامات از حضور در تجمعات مجاهدین پرده برمیدارد.
مجاهدین برای بقای خود، تاکتیکهای متعارضی اتخاذ میکنند
این تحلیلگر مسائل منطقه درباره دلایل غلتیدن گروه مجاهدین به عنوان یک گروه چپ مارکسیست به دامن امپرالیسم و لیبرالیسم غربی بعد از پیروزی انقلاب گفت: کلیدی ترین راهبرد سازمان مجاهدین حفظ حیات خود و بقا به هر شیوه ممکن بوده است. به همین دلیل است که مجاهدین در هر دورهای و متناسب با شرایط سیاسی موجود، رفتارهای متفاوتی را در پیش میگیرند.
وی خاطرنشان کرد: تا پیش از بهار سال ۲۰۰۳، مجاهدین یک گروه ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی بودند. آنها چند هفته قبل از جنگ عراق، تمامی اسناد ضدآمریکایی خود را در عملیاتی که نام آن را «آف سازی» گذاشته بودند از بین بردند تا در صورت سرنگونی رژیم صدام، این اسناد در اختیار آمریکاییها قرار نگیرد.
قزوینی غرابی ادامه داد: چند هفته پس از سرنگونی صدام، رویکرد مجاهدین به کلی تغییر یافت به گونهای که حتی بعدتر در سال ۲۰۱۳ یک دفتر به نام دفتر لابیگری در واشنگتن تأسیس کردند. یک سال پیش از آن نیز از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا حذف شده بودند و از سال ۲۰۱۴ به بعد، یک سوم مهمانان خارجی آن در تجمعات سالانه و متفرقه، آمریکایی و اکثرا از اعضای کنگره آمریکا بوده و هستند. بنابراین مجاهدین برای بقای خود، تاکتیکهای متعارضی را اتخاذ میکنند و نباید به مجاهدین خلق به عنوان گروهی صاحب اصول و گفتمان نگریست.
وی درباره استاندارد دوگانه غرب در قبال تروریسم و حقوق بشر نیز گفت: متاسفانه فهرستهای تروریستی و انتشار آنها وسیلهای برای تحت فشار قرار دادن کشورها، گروهها و افراد شده است. این نهادهای بینالمللی و کشورها، فهرستی از گروههای تروریستی جهانی و مورد نفرت افکار عمومی بینالمللی را منتشر میکنند اما با اهداف سیاسی، نام برخی گروههای خاص را به این لیست اضافه یا کم میکنند.
بهرهگیری از مجاهدین فقط نفرت ایرانیها از غرب را تشدید خواهد کرد
این پژوهشگر حوزه تروریسم با بیان اینکه ایران در چهار دهه اخیر از بزرگ ترین قربانیان تروریسم در سطح جهان بوده است، خاطرنشان کرد: ایران در یک دهه اخیر از پیشگامان مبارزه با تروریسم در سطح منطقه و جهان بوده است اما متاسفانه برخی کشورهای غربی نه تنها ایران را به عنوان حامی تروریسم معرفی میکنند بلکه حقوق بازماندگان قربانیان ایرانی ترور توسط این کشورها و نهادها نادیده گرفته میشود به گونهای که شاهد وجود دفاتر رسمی یا غیر رسمی گروههای تروریستی ضدایرانی در این کشورها هستیم. استانداردهای دوگانه کشورهای غربی در مواجهه با تروریسم ناشی از خصومت آنها با نظام سیاسی حاکم بر ایران است.
قزوینی غرابی درباره شکست سیاستهای ضدایرانی غرب علیه ایران نیز گفت: سیاست فشار حداکثری بر ایران در دوره دونالد ترامپ رییسجمهوری سابق آمریکا نتیجهای نداشت و اکنون تنها راه واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی در قبال تهران، تعامل سازنده و احترام به اراده مردم ایران است. ایران در حال حاضر یک کشور اثرگذار و قدرتمند منطقه ای است و هر گزینه دیگری از جمله بهره گیری از گروههای تروریستی و مزدور، نفرت شهروندان ایرانی را از حامیان این گروهها بیشتر خواهد کرد.
وی افزود: بیش از ۱۷ هزار شهروند ایرانی قربانی گروههای تروریستی شدهاند که اکنون این گروهها مورد حمایت برخی کشورهای غربی هستند. در عمل، ایالات متحده، بهرهگیری از این گروه ها را تجربه کرده است و به هیچ نتیجه ای نرسیده است.
شتاب جدایی اعضا با رفتن مجاهدین به آلبانی تشدید شده است
این کارشناس ارشد مسائل منطقه درباره امکان ادامه حیات مجاهدین با وجود اضمحلال ایدئولوژی این گروه تروریستی مجاهدین گفت: مجاهدین در سالهای اخیر متحمل ضربات سختی شدهاند. یکی از این ضربات، جدایی پرشتاب بسیاری از اعضای گروه است. این روند با انتقال آنها به آلبانی حتی سریع تر از دوران پس از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ است. وعدههای تکراری و همیشگی سرکرده گروه درباره سرنگونی جمهوری اسلامی و ناکامی مستمر آن، به اعتماد و روحیه اعضای آن ضربه وارد کرده است و هر ماه شاهد جدایی و فرار تعدادی از اعضای آن در آلبانی هستیم واین مسائل شرایط را برای مجاهدین سخت کردهاست.
قزوینی غرابی تصریح کرد: مجاهدین بهترین راهحل برای فرار از این مشکلات را سرویس دهی و مزدوری به برخی کشورهای متخاصم با ایران میداند. یکی از نمونههای آن در معرفی دست اندرکاران و دانشمندان برنامه صلحآمیز هسته ای ایران و ترور آنها توسط سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل بوده است. با این حال تردیدی نیست که هر گروه مزدور، تاریخ مصرف مشخصی دارد و سنت تاریخ نشان داده است که این گونه گروهها و افراد در نهایت توسط پدیدآورندگان یا حامیان از بین میروند.
وی از احتمال فروپاشی کامل گروه تروریستی مجاهدین خبر داد و گفت: به دلیل شرایط نامناسب در داخل این گروه از جمله اختفای سرکرده آن و تبدیل شدن این موضوع به عنوان یک پرسش برای بسیاری از اعضای عادی و همچنین روند ریزشها و ناتوانی گروه در تأمین نیازهای عاطفی اعضا، به نظر میرسد مجاهدین در آینده نزدیک با شرایط بحرانی دست به گریبان شوند.
مجاهدین از همکاری با دشمنان دیرینه مردم ایران ابایی ندارند
این پژوهشگر حوزه تروریسم درباره دلیل اتحاد صهیونیسم اسرائیلی، وهابیسم عربستانی و مارکسیسم رجوی علیه جمهوری اسلامی نیز گفت: طبیعی است که هر جا پای منافع مشترک میان دشمنان وجود داشته باشد، نیروهای شرارت، راه حل را در تجمیع قوای خود برای ضربه زدن به مردم ایران ببینند. مجاهدین به ویژه در سالهای اخیر نشان دادند که به یک ایدئولوژی یا گفتمان مشخصی حتی مارکسیسم اعتقاد ندارند و آبشخور آنها، شرایط و اقتضائات زمان و منافع درون گروهی آنهاست. مجاهدین در هر موج که تشخیص دهند میتوانند از آن برای ضربه زدن به کشور سواری بگیرند، وارد عمل می شوند و از همکاری با دشمنان دیرینه مردم نیز ابایی ندارند.
قزوینی غرابی با یادآوری نقش مجاهدین در ترورها و خرابکارهای داخلی ایران اظهار کرد: مجاهدین سالها در ایران زندگی کردند و متأسفانه برخی از اعضا یا هواداران آن نیز در کشور حضور دارند. تخلیههای تلفنی یا نفوذ و جاسوسیهای آنها را نمی نادیده گرفت. همچنان که اصرار سرکردگان آن بهویژه در دوران ترامپ برای افزایش تحریمها علیه کشور که دود آن به چشم شهروندان ایرانی رفت نیز بخشی از خباثتها و خرابکاریهای این گروه ضد میهنی و خائن به شمار میرود.
وی با اشاره به خیانتهای مجاهدین علیه مردم عراق در سالهای اخیر گفت: مجاهدین از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۲، یعنی نزدیک به دو دهه در نقاط مختلف عراق حضور و تردد آزادانه داشتند و با بافت اجتماعی و جغرافیای عراق آشنایی کامل دارند و پس از آن نیز با آنکه محدود شدند اما ارتباطات خود را با بخشهایی از جریانها و افراد حفظ کردند. این موضوع به ویژه در دوران ورود القاعده و جنگجویان خارجی آن به عراق که با این کشور آشنایی چندان و نزدیکی نداشتند به ویژه در استانهایی مانند دیالی، همکاریهای مشترکی میان آنها رقم زد که مورد اذعان عشایر مثلا همین استان دیالی و دیگر مناطق قرار گرفته است. بنابراین مجاهدین در هر نقطه ای که بتوانند، خدمات مزدوری خود را ارائه می دهند تا همچنان به حیات رو به زوال خود ادامه دهند.
سیدرضا الغرابی