چرا شورا تنها جایگزین دمکراتیک و مستقل؟

بالاخره خیمه شب بازی دو روزه ی شورای کذائی رجوی ساخته ی از هم پاشیده و مضمحل! تمام شد! گرچه شروعش هم نوبری نبود. مفت خوران انگشت شمار وطن فروشی که در این سیرک هر از چندی برای چند دلار اهدائی و خون آلود، دور هم جمع می شوند ، این بار هم با تکرار صحبت های مکرر و بیهوده آن را به پایان رساندند. باز هم این شورای بی سر! بی سرتر از همیشه، با تشکلی مجازی و غیرواقعی در 40 سالگی خود عقیم تر و ابترتر از همیشه بود!

اما مریم رجوی که هرگز سیاسی نبوده و عروسک خیمه شب بازی مسعود برای نمایش وجه فمینیستی سازمان بود ، تا سازمان را یک سازمان دمکراتیک که به حقوق زنان هم احترام می گذارد نشان بدهد! این بار هم طبق معمول با گاف و گوف های زیاد به میدان آمد!

 

نکته ی مهم این بود:

” خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت،(!!!) برای دوران انتقال حاکمیت ۴۰ساله شدن شورا را به‌عنوان تنها جایگزین دمکراتیک و مستقل به همهٔ ایرانیان آزاده و به دور از دیکتاتوری‌های شیخ و شاه، تبریک گفت و خاطرنشان کرد سرفرازی و افتخار این مقاومت با پرداخت سنگین‌ترین بهای خونین در تاریخ معاصر ایران به‌دست آمده است…”

مریم هرگز نفهمیده و باز هم در جهالت کامل سیاسی، صحبت از تنها جایگزین می کند! این دهن کجی آشکار به همه کسانی است که داعیه ی اپوزیسیونی و حقوق بشری دارند، اما این دم خروس، دیدگاه دیکتاتورمابانه و مستبدانه ی رهبران فرقه ی رجوی را بخوبی و وضوح تمام نشان می دهد.

مگر می شود ادعاهای دمکراسی خواهانه سر داد و روی دیگر سکه، خود را تنها! جایگزین دمکراتیک دانست؟

این خوی خودخواهی و خودستایانه ی رهبران این فرقه، امر جدیدی نیست، سالها قبل مسعود رجوی در نشستی که خود نگارنده هم حضور داشته است، بارها و بارها تاکید می کرد که هر کس با ما (با مسعودرجوی ) نیست ، لاجرم با دشمن ماست! این تئوری زهوار دررفته مسعود رجوی طی سالیان ، همه را از او دور کرد و حتی در درون خود سازمان اندیشه های دیگر در مسیر سرکوب کامل قرار گرفتند و در شورای کذائی رجوی نیز ، نیروهای بعضا تکی که بعنوان شخصیت مستقل  به شورا آمده بودند را فراری داد! ریزش گسترده ی درونی و بیرونی سازمان که حاصل این سیاست های ابلهانه ی مسعود رجوی بود، امروز سازمان و بخصوص شورا را ، به یک تشکل فرقه ای مستبد و تنها با تعداد اندکی نیروی چشم و گوش بسته تبدیل کرده است که فقط و فقط به نوکری برای اسرائیل و عربستان و … مفتخرند!

البته صحبت های مریم رجوی ، همیشه این نوید و این پیام مثبت را مخابره کرده است که فرقه ی رجوی هنوز هم در قعر جهالت فرقه ای و قرون وسطائی خود بسر می برد و استحاله و دگرگونی مثبت هرگز در این فرقه رقم نخورده  و نخواهد خورد! خود این خبر فرقه را تنهاتر و تنهاتر خواهد کرد و میلیون ها سال نوری دیگر هم از مردم دور خواهند شد و تمام این خبرها میمون و مبارک است.

حماقت مریم رجوی ، یعنی انجام کاری یکسان که بارها و بارها انجام می دهد  و انتظار دستیابی به نتیجه ای متفاوت! را دارد.

یکبار که با یکی از دوستان جداشده در هلند صحبت می کردم ، سئوال کردم آیا در آن کشور ، ایرانی ها با سازمان و مجاهدین آشنائی دارند و هوادار سازمان هستند؟

دوست عزیزم چنین پاسخ داد:

” در کشور هلند و حتی تمام کشورهای اروپائی که من رفت و آمد داشتم ، سازمان مجاهدین پدیده ای شناخته شده است، اما بعنوان یک پدیده ی شوم و فرقه ای ! این سازمان در همه ی کشورها، ایزوله و تنها است، هر ایرانی که با نفرات مغزشسته ی این فرقه جائی مواجه شود، فوری راه خود را کج کرده و بسرعت از آنها فاصله می گیرد! هرگز هیچ ایرانی آگاه و سیاسی ، به این گروه نزدیک نمی شود، همچنانکه درداخل ایران این سازمان مارک وطن فروشی و نوکری بیگانگان را خورده است، در خارج کشور هم این سازمان هیچ خریداری ندارد و همیشه با نفرت از این وطن فروشان یاد می شود که هزاران ایرانی را به سرنوشت های شومی دچار کرده است… ”

حال مریم رجوی با چه رویی سخنان تکراری خود را بازنشخوار می کند، جای تعجب و حیرت دارد، که البته از مغزی معیوب و فاسد ، انتظاری بیش از این نیست.

امروز دیگر دوران اندیشه ای بسته ، سکتاریستی و غیرمتمدنانه به سر آمده است ، گروههائی نیز که از این اندیشه های ضد ملی و ضد مترقیانه پیروی می کنند محکوم به شکست و نابودی هستند که نمونه ی بارز این امر ، همین فرقه ی رجوی است  . . .

فرید

خروج از نسخه موبایل