تروریست‌های مدافع حقوق بشر

برخوردهای دوگانه در قبال تروریسم از سوی مدافعین دروغین حقوق بشر، یکی از مهم‌ترین موانع مبارزه با تروریسم تلقی می‌شود؛ چراکه مقابله با تروریسم باید از نظمی منطقی پیروی کند تا بتواند تهدیدات ناشی از آن در نیل به جهانی عاری از هرگونه ناامنی و تهدید مرتفع سازد.

تروريسم در نیم‌قرن گذشته، به‌عنوان پد‌يده‌اي سیاسی در میان کشورها قد علم كرده و به چالشی بزرگ برای جامعه بین‌المللی درآمده است. اگرچه در ادبیات سیاسی، تروریسم به معنای از میان برداشتن رقیب به ‌منظور رسیدن به هدف‌های سیاسی محسوب می‌شود، اما تروریسم در عمل دچار تغییراتی شده است و دیگر تنها ارعاب، قتل‌ و کشتار و… مصادیق ترور محسوب نمی‌شوند؛ بلکه اشکال جدید ترور همانند تروریسم دولتی، خرابکاری، آدم ‌ربایی و هواپیماربایی و… در گستره این پدیده شوم قرار می‌گیرد. امروزه ترور به ابزار فشاری در دست کشورهای سلطه‌جو که مخالف با سیاست‌های کشورهای مستقل هستند، تبدیل شده است و هرگاه نتوانند با راهکارهایی چون تعامل و جنگ به هدف‌های خود برسند به شکل غیرمستقیم و ناعادلانه یعنی ترور برای دستیابی به اهداف سلطه‌جویانه خود دست می‌زنند.

جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که از نخستین روزهای وقوع پیروزی انقلاب اسلامی و برهم خوردن معادلات غربی، آماج اکثر روش‌های مرسـوم تـرور علیـه شخصیت‌های مهم سیاسی، علمی و نظامی، مردم عادی و… قرار گرفته است. گواه این مدعی وجود ۱۷ هزار شهید ترور است که ایران را در ردیف بزرگ‌ترین کشورهای قربانی تروریسم جای داده است. جمهوری اسلامی ایران ضربه‌های زیادی از پدیده تروریسم خورده و بدین شکل بسیاری از نیروهای کارآمد و طراحان فکری خود را از دست داده است، این پدیده خطری بزرگ برای این مرزوبوم به شمار می‌رود که فجیع‌ترین نمونه آن ترور سردار حاج قاسم سلیمانی به ‌وسیله یک پهباد و به دستور رئیس‌جمهوری آمریکا (دونالد ترامپ) می‌باشد.

مهم‌ترین چهره‌های ضد بشری و تروریستی که حامیان فرمایشی و دروغین مبارزه با تروریسم هستند، در سه ضلع محورهای غربی-عبری-عربی قابل تقسیم‌بندی است. این محورها تاکنون اقدامات تروریستی متعددی را در جای‌جای کشورهای جهان حمایت کرده‌اند، گذاشتن نام حرکت مسلحانه بر برخی حرکت‌های تروريستی، تقسيم تروريسم به خوب و بد، شناساندن تروریست‌های تحت استخدام با عنوان نمايندگان اسلام، همراهی با مجاهدین ، حمايت از اقدامات تروريستی رژيم صهيونيستی و حمايت از تروریست‌های داعش از جمله اقدامات این محورها می‌باشد. حمایت‌های این گروه به اینجا ختم نمی‌شود و در دو سطح قابل اهمیت دسته‌بندی می‌شود:

حمایت مالی
تأمین منابع مالی تروریسم و تشکیل گروه‌های تروریستی دور از مرزهای حامیان آن‌ها، توسط این سه ضلع محور فوق صورت می‌گیرد. روزنامه نیویورک ‌تایمز سال ۲۰۱۷ در گزارشی به این نکته اشاره کرد که تحلیل‌گران وزارت خزانه ‌داری آمریکا حدس می‌زنند منشأ پرداخت مبالغ بالا به سیاستمداران حاضر در تجمعات مجاهدین ، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی است. البته حضور برخی اعضای برجسته خاندان پادشاهی سعودی از «جمله ترکی الفیصل» در اجلاس سالانه مجاهدین ، این یقین را به وجود آورده که حمایت دولت عربستان سعودی از این گروه قطعی است. «ژورژ مالبرونوت» دیپلمات فرانسوی با افشای فعالیت‌های گروه مجاهدین و رشوه‌های آن به سیاستمداران آمریکایی و فرانسوی نوشت: «گروه مجاهدین خلق در ارتباطات خود بسیار فعال عمل می‌کند. این گروه در جشن‌هایش که در نزدیکی شهر پاریس برگزار می‌شود، به هر سخنران آمریکایی ۲۵ هزار دلار و به سخنرانان فرانسوی ۱۲ هزار و پانصد دلار پرداخت می‌کند.»

حمایت رسانه‌ای
رسانه‌های معاند، تروریسم را ابزاری می‌بینند که می‌توانند به ‌وسیله آن مطامع و منافع خود را در سطح داخل مرزها و حدود منطقه استراتژیک منطقه تأمین و تضمین کنند. به‌جز عربستان که رسماً از داعش و گروه ‌های مستقر در مرزهای شرقی ایران حمایت می‌کند و برخی اخبار نیز از کمک‌های مالی آن‌ها به جریان تروریستی الاحوازیه حکایت دارند، امروز اروپایی‌ها که همیشه داعیه مبارزه با تروریسم داشته‌ اند، نیز میزبان و حامی تروریست‌ها هستند.

در میان این سه محور، رژيم آمريکا، شرترين دستگاه تروريستی، بانی بيشترين ترورها و پشتیبانی‌ کننده خطرناک‌ ترین تروریست‌هاست. اقدامات رژيم آمريکا را در ايجاد سازمان‌های تروريستی، سازمان‌دهی تروریست‌ها، حمايت از شرکت‌های تروريستی نظير «بلَك واتر» و پشتيبانی از اقدامات تروريستی و… بر کسی پوشیده نیست. علاوه بر این نیز سررشته ترور‌ها در منطقه، در دست سرویس‌های امنیتی مستکبران است و گروه‌های تروریستی در منطقه با پول و سلاح آمریکا و رژیم صهیونیستی و وابستگان از آن‌ها تغذیه می‌کنند. آمریکایی‌ها حامی اصلی تروریسم در منطقه می‌باشند. آن‌ها بیش از 12 هزار نیرو در افغانستان را باهدف تبدیل کردن این کشور به پایگاهی جهت آموزش و تربیت گروه‌های تروریستی برای حضور در افغانستان داشتند تا بتوانند به اهداف تروریستی خود دست پیدا کنند. حضور آن‌ها در افغانستان برای ایجاد ناامنی در منطقه بود اما اکنون که دیدند اقداماتشان صرفاً موجب از دست رفتن منابع شده و به صلاح نیست از خاک این کشور خارج شدند!

در پایان باید گفت غربی‌ها در برخورد با پدیده تروریسم استانداردهای دوگانه ‌ای را پیروی می‌کنند. غربی‌ها به‌ ویژه دولت آمریکا چشمان خود را بر روی کشتار مردم بی‌گناه یمن توسط ائتلاف عربی به رهبری آل سعود بسته‌اند. رفتار ددمنشانه رژیم صهیونیستی با مردم فلسطین و اشغال سرزمین آن‌ها را نه ‌تنها مصداق اقدامات تروریستی نمی‌دانند، بلکه همواره آن را تأیید می‌کنند. آن‌ها نه ‌تنها به دنبال محاکمه گروه ‌های تروریستی نیستند بلکه درصدد تطهیر جنایات این گروه تروریستی به‌خصوص گروه مجاهدین نیز می‌باشد. نکته جالب توجه آنکه هرچند آمریکا و اتحادیه اروپا در مقاطعی، به‌ ناچار تسلیم برابر افکار عمومی جهان شدند و نام مجاهدین را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دادند، اما در سال‌های بعد، نام آن‌ها را از این فهرست خارج کردند. بنابراین وجود برخوردهای دوگانه در قبال تروریسم از سوی مدافعین دروغین حقوق بشر، یکی از مهم ‌ترین موانع مبارزه با تروریسم تلقی می‌شود؛ چراکه مقابله با تروریسم باید از نظمی منطقی پیروی کند تا بتواند تهدیدات ناشی از آن در نیل به جهانی عاری از هرگونه ناامنی و تهدید را مرتفع سازد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر
ساناز گودرزی، پژوهشگر حقوق بشر

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا