این فرقه به هزار دلیل ، دیگر آن سازمان نیست

دگردیسی در سازمان مجاهدین خلق امری پوشیدنی و انکار پذیر نیست! اما هستند کسانی که برای رسیدن به قدرت و حکومت ، هر ننگی را قبول کرده و به هر خفتی تن می دهند! برای درک بهتر از مطلب به دو نمونه اشاره کرده و امید اینکه روشنگری کوتاهی که در ادامه می آید، چراغ راهی برای درک بهتر از فرقه ها به ما بدهد:

محمد حنیف نژاد اصلی ترین بنیانگذار سازمان در سال 1344 بود و شاخصه های شخصیتی بسیاری داشت که دیگران را قانع کند که توان و صلاحیت رهبری یک سازمان را دارد و در سر بزنگاه بر سر مواضع اش ایستاد و عاقبت نیز سر به دار شد.

همچنین مهدی رضائی نیز در 20 سالگی ، شاخصه های ممتازی در مبارزه را از خود نشان داد و او نیز سر بر مرام و مسلکش داد و اشتهار یافت.

این دو در تاریخ ماندگار شدند و بسیاری نیز با دنبال کردن مرام و مسلک مبارزاتی آنان ، پا در رکاب مبارزه و انقلابی گری گذاشتند.
اما آیا نیستند کسانی که از اسم این دو سوءاستفاده کرده و بسیاری دیگر را نیز فریب داده و منحرف کردند؟

این دو مبارز تاریخ معاصر ایران، هرکدام برادری داشتند که با موج سواری راه خیانت و وطن فروشی را پیش گرفتند.
احمد حنیف نژاد و ابوالقاسم رضائی، هر دو از اصلی ترین مهره های سرکوب و شکنجه در فرقه رجوی هستند! هر دو از اسم و عنوان برادر سوءاستفاده کرده و در فرقه ی رجوی به مقام و منصب و کرسی رسیدند و برای ماندن در این پست و مقام ها، دهها و صدها عضو فرقه را به شکنجه گاههای رجوی و کام مرگ فرستادند!

شاعر چه خوب می فرماید که :
” گیریم پدر تو فاضل ، از فضل پدر تو را چه حاصل؟”

احمد حنیف نژاد و ابوالقاسم رضائی ، در برهه های مختلف تصمیم گیرنده های دادگاههائی بودند که سرنوشت و زندگی بسیاری را نابود کرده است، کجا بنیانگذاران سازمان مجاهدین ، به شما مجوزی دادند که وطن فروشی کنید و جنایت پیشه کنید؟

آیا امروز اگر برادران این دو جنایتکار زنده بودند، تف به صورت و شرف این دو نمی انداختند که این چه رسم مبارزه ای است؟ این وطن فروشی ها چیست؟ این هرزه گی های سیاسی چیست؟

چطور خجالت نمی کشید که نام انقلابی را بر خود گذاشتید و صدها و هزاران انسان بیگناه را سالیان است که در پشت حصارهای تو در توی فرقه ای خود اسیر نگه داشتید و شکنجه می کنید؟ با چه مجوزی اعضای اسیر سازمان را دادگاهی می کنید و در بیدادگاههای خود ، رای مرگ و قتل صادر می کنید؟

این انقلاب کذائی (انقلاب درونی مجاهدین) را که خود می دانید برحق نیست! چرا ترویج می کنید؟ این دو شخص آبروی برادران خود را نیز بردند و نام آنان را نیز خدشه دار کردند! آیا شما وجدان دارید؟ در کدام کشور جهان، در کدام مبارزه برای آزادی ! انسان ها را به بند می کشند و در اسارت نگه می دارند و از اولیه ترین حقوق انسانی محروم می کنند؟ کی و کجا شما آمده و به مسعود رجوی انتقاد کردید که فلان کارت اشتباه است و جای انتقاد دارد؟ چرا با بردن مسعود به اعلی درجات غیرانسانی ، راه برای هرگونه انتقاد به او را بستید! شما در فردای قیامت از پاسخگوئی نمی هراسید؟ چطور مروج و پرچمدار کسی شده اید که در وطن فروشی و جنایت هیچ مرز و حرمتی را نگه نداشته است؟ آیا شما به مسئولیت های انسانی تان در طی دهه های گذشته قیام کرده اید؟ چقدر دروغ ، چقدر فریب تحویل مردم می دهید؟

احمد حنیف نژاد، در بیدادگاههای غیررسمی و غیرقانونی رجوی، بیشمار بیشمار رای به جهالت و ظلم داده است که خود بهتر از همه می داند که چه کثافتکاریهایی انجام داده است!

احمد حنیف نژاد و ابوالقاسم رضائی ، مفت خورانی هستند که از خون جوانان این مرز و بوم ارتزاق کردند و حتما در دادگاه عدل الهی باید پاسخگو باشند، جرم امثال این دو ، بیشتر از بقیه است و دیر نیست که در محکمه ی خلق ، محاکمه خواهند شد!

جنایاتی که به نام برادران خود در فرقه ی رجوی انجام دادند، آنقدر زیاد است که در دادگاه کیفری بین المللی لاهه ، براحتی مواخذه شده و مجازات شوند، شرم بر چنین کسانی که از خود هیچ ندارند و با نام برادر به مناصب ظلم و کفر رسیدند، وای بر آنان که هزاران نفرین و ننگ همواره همراه شان است و شب وقتی سر بر بالین می گذارند، وحشت از روز جزا سراسر وجودشان را فرا می گیرد ، با ذکر این دونمونه ، اندکی روشن می شود که این فرقه ی ضدمردمی و وطن فروش ، دیگر آن سازمان نیست و سرنوشت شوم امثال این خیانتکاران ، هیچ ربطی به بنیانگذاران پاکباز سازمان نداشته و ندارد . . .
فرید

خروج از نسخه موبایل