یکی از مریدان سینه چاک رجوی ، با تکرار مکررات خواسته است که حرفی نو زده و به نوعی سورپرایز کرده باشد.
درنوشته ی او که در رسانه های رجوی منتشر شده، چنین گفته میشود:
” تا وقتی از نظام جمهوری اسلامی بطور کامل سلب قدرت نشود و بساطش برچیده نگردد، لحظه ای از این شیوه کوتاه نمی آییم: «آتش جوابِ آتش». با صراحت تمام می گویم: اگر کسی مدعی کسب آزادی و برابری حقوق شهروندی و جدایی دین و دولت در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و اجرای قانون اساسی آن است، یا حالیاش نیست چه میگوید یا دروغ میگوید!”
اقلا از خرداد 1360 کار شما آتش بازی و ترور بوده و ما و شما از این روش هیچ نتیجه ی ملموسی را جز وارد شدن خسارات جانی مالی به خودتان ومردم ایران نگرفته ایم.
مردم ایران مشکلاتی عمدتا غیر از آنچه که شما مطرح کرده اید دارند و توجه خاصی به این آرزوهای شما که عملا مذهب را بنفع سیاست بکار میگیرید و کردار وگفته هایتان متناقض است ، ندارند و میدانند که با وجود جدایی دین از دولت در تعداد زیادی از کشورها ، مردم آن کشورها هم مشکلات عدیده ای دارند و هنوز هم که هنوز است ، به خوشبختی نرسیده و ثابت کرده اند که مشکلات اصلی جوامع ، منشآ دیگری دارند که بحث و فحص اش از حوصله ی این یادداشت کوتاه خارج است.
البته درمیان قاطبه ی اهالی ایران، مقوله ی عدالت اجتماعی بالاتر از آزادی ودموکراسی صوری دنیای غرب است و خارج نشینان ما باید متوجه این نکته ی حساس باشند.
بعبارت دیگر، از روحیات مردم داخل نشین ایران ابدا نمیتوان بدین نتیجه رسید که آنها حاضرند برای بدست آوردن این آزادی های صوری ، اینهمه هزینه کنند و مثلا بر روی همدیگر یا حکومت آتش بگشایند.
دوباره :
” امّا امروز با کاشکی و اگر و مگر و ملامت و دریغ و درد گفتن، نمیشود از شرّ این نظام رهید. باید این درخت پلید را بطور کامل از ریشه درآورد. چگونه؟ پاسخ را مسعود رجوی از چهل سال پیش به روشنی و بی هیچ گژی و کاستی ارائه کرده است: سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی”.
با توجه به توازن قوای موجود، اگر به فرض محال هم جمهوری اسلامی ایران سرنگون شود، چیزی جز هرج ومرج وجنگ های بی پایان داخلی وبرادر کشی نصیب ملت ایران نخواهد شد وبنابراین هیچ انسان عقلمند وبا شرافتی دراین اقدام خطرناک شرکت نمیکند ومیمانید شما، فرشگرد ها، شورای گزار وسلطنت طلبان که ابدا قدرت انجام این کار را ندارید و ندارند.
بخصوص اینکه اختلافات موجود دربین ارباب ها ، کار شما براندازان حقیر و ضعیف را غیر ممکن ساخته است.
بازهم:
” چرا تاکنون امر سرنگونی محقق نشده است؟ زیرا نمیشود نشست و به فرجام رساندن این ضروری ترین و حیاتی ترین کار برای ایران را تنها از یک سازمان انتظار داشت و خواست! اگر سرنگونی این نظام ضد ایرانی و دشمن بشری خواست همگانی است، تحقق آن هم با مشارکت جدّی و فعال همگانی شدنی است !”
شما ها که تا چند روز پیش ادعا داشتید که یگانه آلترناتیو نظام حاکم برایران ، خودتان هستید، حال چه شده دست گدایی بسوی دیگرانی که شما را قبول ندارند، دراز کرده اید؟
نکند اختلافات اخیر بین اربابان شما و درمقابل پیوستن ایران به پیمان همکاری شانگهای که بمنزله ی خارج کردن خود از انزوا ومحاصره است ، وحشت زده ی تان کرده است؟
مثل همیشه بشما گوشزد میکنم که علیرغم تمام دل چرکینی ها و دشواری های موجود ، مسئله ی سرنگونی حکومت در دستور کار اکثریت قاطع مردم ایران نیست و بنابراین شما همکاری در بین آنها نخواهید یافت و بنابراین عاجل ترین وظیفه ای که فعلا فراروی خود دارید ، قبول وضعیت خود و ساییدن کشک تان است!
نوید