تمام تلاش های سایت های کذاب رجوی این است که نشان دهند آمریکائی ها می گویند مذاکرات برجامی با ایران در ادامه امکان پذیر نخواهد بود! در همین راستا امروز چنین تیتر زدند:
” مقام آمریکایی: از جایی به بعد مذاکره با ایران امکان‌پذیر نیست…”
در ادامه نیز نوشتند:
” این مقام ارشد آمریکایی که نخواست نامش فاش شود، گفته است که چنانچه ایران اکنون پای میز گفت‌وگو ننشیند «مذاکره می‌تواند از جایی به بعد غیرممکن شود. چرا که پس از مدتی فرایند پیشرفت‌های هسته‌ای آنها برگشت‌ناپذیر خواهد شد و بازگشت به برجام، دیگر ممکن نخواهد بود.»”
اما ، در نقطه ی مقابل وزیر امور خارجه ی ایران گفت:
” امیرعبداللهیان در دیدار با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: دولت رئیسی بعد از مطالعه سوابق، مذاکرات را از سر خواهد گرفت… او در این دیدار گفت که «دولت رئیسی در چارچوب اصول، عملگراست، به دنبال نتیجه عملی در مذاکرات است و همانطور که قبلا گفته شده است، ما با جدیت در حال بررسی سوابق مذاکراتی هستیم و دولت جدید مذاکرات را از سر خواهد گرفت.»”
این همه ، حکایت از این دارد که عزم ایران برای از سرگرفتن مذاکرات برجامی جدی است و به کوری چشم رجوی ها، مذاکرات مجددا به روند طبیعی خود باز خواهد گشت.
اما اگر در دنیای سیاست به سود و ضررهای این توافق، برای سران فرقه ی رجوی بپردازیم، عدم توافق شاید سودهای اندکی برای وضعیت آینده ی فرقه داشته باشد – که با توجه به اصرار طرف های مقابل برای از سرگیری برجام، تابلوی عدم توافق ، بسیار دور از انتظار است – اما ضررهای ادامه نشست های برجامی برای فرقه ی رجوی ، بسیار بیشتر از عدم آن است، بدین ترتیب در آینده ی نزدیک شاهد منزوی شدن بیشتر فرقه ی رجوی و از دست دادن چند رشته ی باریک وصل به آمریکا، که با ادامه ی نشست ها و مذاکرات برجامی ته مانده های حمایتی آمریکا نیز از بین خواهد رفت، چرا که برای آمریکائی که با ایران دست به توافق جدیدی می زنند، میدان دادن به ایادی فرقه ی رجوی ، نتایجی زیانبار در مذاکرات را بهمراه خواهد داشت!
رهبران فرقه ی رجوی خیلی خوب می دانند که معنای نزدیکی آمریکا و اروپائی ها به برجام پیش رو، به معنای هرچه دورتر شدن مواضع آنها نسبت به فرقه ی رجوی خواهد بود!
همچنین اگر این امر مصادف شود با شروع روند دادگاه لاهه و رسیدگی به شکایت جداشدگان و به دادگاه کشانده شدن سران فرقه ی رجوی، دیگر آنموقع عرصه برای رجوی ها بسیار تنگ تر خواهد شد.
همچنانکه روند سالیان گذشته نشان می دهد، فرقه از منظر داخلی نیز با مشکلات عدیده ای ، دست به گریبان است، مشکل اول نبود مسعود رجوی است که هیچ توضیح و توجیه منطقی برای عدم حضور او وجود ندارد و مطالبات نیروها نیز بصورت فزاینده در این رابطه چشم گیر است، از طرفی بن بست های پی در پی فرقه و زمین گیر شدن مریم رجوی در آلبانی و تعطیل شدن نشست های سالیانه ی این فرقه در ویلپنت و …، میدان مانور و کلاهبرداری را برای فرقه تعطیل کرده است، مجموع این پارامترهای سیاسی ، نشان از در گل ماندن رهبران این فرقه در آلبانی است! اگر شرایط سیاسی موجود ، طبق روال منطقی خود پیش برود- که به احتمال زیاد چنین خواهد شد – باید در آینده ی نه چندان دور، شاهد علائم منفی سر باز کردن این معضل برای فرقه ی رجوی باشیم.
این فرقه در سراشیب سقوط محتوم خود ، با شیبی تند حرکت می کند، فرقه برای حیات خود نیاز به معجزه دارد، که بعید است چنین معجزه ای رخ بدهد! اکنون دیگر زمان مشخص خواهد کرد که تشکیلات فرسوده و از کارافتاده ی رجوی ها ، آیا توان سرپاماندن در قبال این تحولات را خواهد داشت یا نه ؟ . . .
فرید