خانم رجوی شفقت و انسانیت را معنا کنید

مریم قجر در پیام اخیرش در کمال وقاحت گفت: “راه و رسم ما شفقت و انسانیت است”!
برای ما جداشدگان که از نزدیک شاهد مناسبات فرقه جهنمی رجوی ها بودیم شنیدن چنین دروغ ها و چنین توصیفاتی که رجوی ها درباره خودشان می کنند بسیار چندش آور است. اولین چیزی که از ذهنم می گذرد این است که رجوی ها در وقاحت حد و اندازه ای ندارند و به هیچ سقفی در دروغگویی متوقف نمی شوند.

من تنها بخشی کوچک از آنچه که خود شاهد آن بوده و یا در مناسبات فرقه، ساری و جاری است را می نویسم تا مشخص شود که حقیقت «راه و رسم» رجوی ها چیست.

* ازدواج در فرقه تروریستی رجوی برای اعضاء ممنوع می باشد. رجوی خانواده را «کانون فساد» می داند و به همین دلیل تشکیل خانواده را ممنوع کرده است.
* سرکوب غرایز و عواطف اعضاء با ممنوع کردن ازدواج

* جداکردن کودکان خردسال و نوجوان از پدران و مادران شان و سپردن آنها به دست دیگران، بطوری که بسیاری از این کودکان دچار مشکلات مختلف شده اند.
* پدر یا مادر این بچه ها که عضو فرقه بودند از تماس با فرزندان شان ممنوع شدند. رجوی ها حتی آنها را از فکر کردن به فرزندان شان نیز منع کردند.

* کشتن عاطفه و اعلام اینکه عاطفه به یکدیگر یک عنصر بورژوازی است و هر عضو فرقه فقط باید نسبت به رجوی و مریم قجر عاطفه داشته باشد.
* ممنوع کردن ارتباط با جهانِ خارج از فرقه برای اعضاء و محصور نگه داشتن آنها برای سالیان در یک مقر بسته و محدود.

* ممنوع کردن دسترسی اعضاء به وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی همچون تلویزیون، رادیو، اینترنت و …
* رفتار برده وار با اعضای فرقه با اعلام اینکه خون اعضاء متعلق به رجوی است (یعنی او تعیین می کند که اعضاء چطور کشته شوند) و نفس اعضاء متعلق به مریم قجر است (یعنی او تعیین می کند که اعضاء چه کاری بکنند).
* ممنوع کردن استفاده از وسایل ساده بهداشتی و آرایشی همچون ادکلن در این فرقه ممنوع است.
* بیگاری کشیدن از زنان در زیر آفتاب داغ عراق به منظور اینکه چهره آنها تخریب شده و به خیال رجوی ها دیگر تاثیری در جنس مخالف نداشته باشد.

* خرد کردن شخصیت اعضاء با مجبور کردن آنان به شرکت در نشست های مختلفِ تفتیش عقاید همچون «عملیات جاری» ، «دیگ» و … که در آنها هر فرد باید روزانه از خودش دهها انتقاد می نوشت و مورد تف و لعنت بقیه شرکت کنندگان در نشست قرار می گرفت.

* مجبور کردن اعضا به ماندن در فرقه با ابلاغیه رجوی موسوم به «خروج ممنوع» و تابو کردن درخواست جدایی از فرقه
* خرد کردن شخصیت اعضاء با مجبور کردن آنان به شرکت در نشست های ضد اخلاقی با نام «غسل هفتگی» که اعضاء در آن مجبور بودند فاکت های جیم (فاکت های مسائل جنسی) را در برابر دیگران بازگو کرده و بخوانند و سپس به اتهام داشتن مشکل جنسی مورد توهین و تحقیر بقیه قرار بگیرند تا شخصیت همه خرد شود.

* بیگاری کشیدن های مستمر از اعضاء با کارهای بیهوده و یا تکراری تنها با هدف پر کردن وقت اعضاء که نتوانند فرصت فکر کردن داشته باشند.
* مجبور کردن اعضاء به اینکه درباره دیگر اعضاء جاسوسی کنند با یک ابلاغیه رجوی موسوم به «سی هفتاد». بر اساس این ابلاغیه هر عضو مجبور بود نه تنها روزانه دهها فاکت انتقادی از خودش بنویسید بلکه این فاکت ها سی درصد کار او در این رابطه محسوب می شد و می بایست هفتاد درصد ذهنش معطوف به جاسوسی از دیگر اعضای فرقه بوده و درباره آنها گزارش بدهد.

* به رسمیت نشناختن بیماری اعضاء با ابلاغیه رجوی موسوم به «مجاهد بیمار» نداریم. همچنین محرومیت اعضاء از دسترسی آزادانه به پزشک و در نتیجه آزار و شکنجه اعضاء که در بسیاری موارد به مرگ منجر شد.
* هیچ عضوی در فرقه حق انتخاب نوع و رنگ لباس خود را ندارد. در واقع هیچ حقی ندارد. اعم از اینکه چه بپوشند، چه بخورند، چکار بکنند، با کی صحبت بکنند و .. در این فرقه همه چیز توسط سران فرقه تعیین می شود و اعضاء مثل ربات تنها موظف به اجرا هستند.

* سرکوب ، توهین و تحقیر اعضاء در نشست های موسوم به «طعمه» و متهم کردن تمام اعضاء به اینکه «طعمه وزارت اطلاعات ایران هستند» و باید جواب پس بدهند.
* ممنوع کردن صحبت و ارتباط دوستانه بین اعضاء با این قانون رجوی که گفته بود «محفل شعبه سپاه پاسداران است». تعریف رجوی از محفل این بود که هر حرفی که اعضاء می زنند باید آن چیزی باشد که تشکیلات به آنها می گوید. در نتیجه هرگاه دو عضو بیشتر از یکبار با هم ناهار یا شام می خوردند و یا اینکه هر عضو با نفراتی که در گروه او نیستند صحبت می کرد، متهم به ایجاد محفل و شعبه سپاه پاسداران شده و مورد برخورد شدید تشکیلاتی قرار می گرفتند.

* فشار سنگین به اعضاء در حدی که تعداد زیادی از آنان خودکشی کردند.
* فرستادن اعضای مخالف و منتقد به زندان های عراق همچون ابوغریب
* ممنوع اعلام نمودن فکر کردن اعضاء با اعلام رسمی مریم قجر که گفته بود ” به فرماندهان تان گفتم آنقدر از شما کار بکشند که شب مثل جنازه بیافتید و نتوانید فکر کنید. چرا که افکار شما ضد انقلابی است”. (منظورش ضد انقلاب طلاق رجوی بود).
* ممنوع کردن ملاقات خانواده ها و یا تماس آنها با فرزندان شان که در این فرقه گرفتار هستند.
* پرتاب سنگ و میله هایی که نوک آنها تیز شده بود به سمت خانواده هایی که جهت انجام ملاقات با فرزندان شان به جلوی درب قرارگاه اشرف رفته بودند.

* وادار نمودن اعضاء به توهین کردن به خانواده هایی که برای انجام ملاقات به درب اشرف می رفتند. رجوی شخصاً به اعضاء گفته بود که به این خانواده ها «خانواده الدنگ» بگویند.
*انجام ترور، بمب گذاری و کشتار کور در ایران
* کشتار مرزبانان ایرانی در نوار مرزی ایران و عراق در حالی که آنان در جنگ با دشمن متجاوز بودند. همچنین به اسارت گرفتن تعدادی از آنان

* جاسوسی علیه نیروهای ایرانی در جنگ عراق علیه ایران که سبب لو رفتن برخی عملیات های دفاعی و تهاجمی ایران گردید که منجر به شهادت یا جراحت و اسیر شدن تعدادی از نیروهای ایرانی شد.
* جاسوسی بر علیه توان هسته ای ایران با هدف دادن بهانه به جنگ طلبان برای حمله به ایران
* درخواست از مقامات آمریکایی برای افزایش بیش از پیش تحریم علیه مردم ایران حتی در شرایط همه گیری کرونا و شرکت در شکنجه و آزار بیمارانی که بخاطر تحریم، از دارو محروم شدند.

*کشتار  اکراد و شیعیان عراق در هنگام قیام آنها علیه صدام
* توهین به هر منتقد و مخالفی که به هر دلیل انتقادی به رجوی داشته باشد با انواع دروغ های بی پایه و اساس و پایبندی به این شعار که «هر کس با ما نیست بر ماست»
* آزار و اذیت جداشدگان و تلاش برای عدم موفقیت آنها در زندگی در آلبانی
و دهها و صدها مورد دیگر که می توان به این موارد اضافه نمود تنها بخشی از واقعیت وجودی رجوی ها و مناسبات فرقه آنهاست که ثابت می کنند رجوی ها دشمن «شفقت و انسانیت» و سمبل «شقاوت و شیطان صفتی» هستند.

صالحی

خروج از نسخه موبایل