با دستگیری آقای حمید نوری در سوئد دستگاه دروغ پرداز رجویها شروع بکار کرد و مدعی حقوق بشر، اعدام و شکنجه شد. این برگی بود که آنان همیشه با آن بازی کرده و نمایندگان اروپایی را فریب می دهند! اما واقعیت چیست؟ آیا در درون مناسبات فرقه ای رجوی حقوق بشر برقرار بوده و هست؟ آیا شکنجه در تشکیلات رجوی منسوخ است؟ آیا برای رجوی اعدام معنی نداشته و ندارد؟ و هزاران سئوال دیگر که می توان به تک تک آنها پرداخت .
اما اکنون می خواهیم در مورد اعدام و شکنجه حرف بزنیم . در مورد اعدام باید گفت که رجوی در نشست های درونی عنوان می کرد که اگر کسی خیانتی بکند باید اعدام شود و یا عنوان می کرد که اگر کسی از تشکیلات جدا شد و دست به افشاگری زد، حتی در اروپا هم شما بعنوان اعضای مجاهدین باید او را به سزای خیانتش برسانید و خیال تان راحت باشد که زندانی شدن در اروپا مشکلی ندارد. اما در مورد شکنجه باید گفت چطور تعدادی از اعضای قدیمی و جدیدتان را به ظن نفوذی بودن به زندان انداخته و به زیر شکنجه برده و تعدادی هم کشته شدند. آیا این برای مسئولین فرقه تروریستی رجوی شکنجه و مرگ نیست؟ نفراتی که خودشان ادعای زندانی و شکنجه شدن در زمان شاه را یدک می کشیدند به خاطر سیستم مغزشویی رجوی، به شکنجه گرانی تبدیل شدند و کارشان را تئوریزه می کردند که برای پیشبرد انقلاب این کار لازم است و هیچ وقت هم دچار تناقض نشدند .
چرا رجوی جنایتکار درباره تعدادی از افراد مخالف خود که به اسم عملیات از سر راه برداشت حرفی نمی زند؟ چرا به صرف خودخواهی و این که می توانست اشرف را تخلیه نموده و به لیبرتی برود و یا از عراق خارج شود تعدادی را به کشتن داد؟
تمام این شامورته بازی در مورد حقوق بشر دکانی است که سالیان رجوی ها آنرا باز نموده و با آن کار می کنند و این حربه ای ست که در هر زمان خریدار خارجی دارد و آنان نیز که در فقر مطلق آگاهی قرار دارند و هر ساعت زیر بمباران تبلیغات رسانه های خود قرار دارند خیلی راحت فکر می کنند که در ایران چه خبر است!
رجوی ها سعی دارند با راه اندازی اکسیونها و شوهای مختلف به این مسئله دامن بزنند ولی هرگز راضی نیستند ، در مورد حقوق بشر، اعدام، زندان و شکنجه در داخل مناسباتشان حرفی زده شود و اگر کسی حرفی برای افشاگری داشته باشد به شدیدترین وجه مورد توهین و ناسزا قرار می گیرد و باید طرد شود! این سیاستی است که از همان ابتدای بنیانگذاری سازمان نهادینه شد و اکنون آنرا در بالاترین نقطه از فریبکاری و ریا کاری ادامه می دهند.
خانواده را از بین بردند ، پمپ بنزین را زنانه و مردانه کردنند، اعضا از استفاده از ادکلن منع شدند، مردان حق ندارند در اتاق با زنان مسئول تنها باشند ، زنان حق ندارند مردان را به تنهایی سوار خودرو کنند. همچنین اعضاء را وادار کردند تا به خانواده های خود فحش و ناسزا بگویند.ازدواج و خانواده را ممنوع اعلام کردند.این نمونه ها که مشتی است نمونه خروار ، همه نشان از مناسبات فرقه ای حاکم بر سازمان می باشد. اکنون مریم قجر مدعی حقوق بشر و اعدام و شکنجه می شود! دروغ مسخره ای که فقط به درد خود و شوهر قاتلش می خورد و به مرحله ای رسیدیم که به جز عوامل جیره خوارش کسی دیگر باورشان ندارد .
پس می توان نتیجه گرفت که در فرقه رجوی حرف زدن در مورد حقوق بشر و اعدام به یک جوک شبیه است و این ابزاری است که مریم قجر با آن کار می کند .
حال هر چقدر مریم قجر اکسیون و شوهای مسخره در مورد حقوق بشر و اعدام و شکنجه راه اندازی کند اولین ناقضان این کار خود مریم قجر و شوهرش می باشند و اولین نفراتی که باید محاکمه شوند خود آنان هستند .
رجوی از همان ابتدا می دانست که در جنگ برای سرنگونی هیچ پیروزی بدست نخواهد آورد و نیاز داشت که با ریختن خون اعضای خود بر اریکه قدرت در سازمان باقی بماند و با آن خونها زندگی کند .
البته این مورد را می توان درباره ترک اشرف بعد از سرنگونی صدام هم دید که چطور با خیره سری حاضر نشد اشرف را تخلیه کند و بعد از به کشتن دادن تعداد زیادی در نهایت مجبور به ترک آن شد و اکنون خون آنان را به بازی گرفته و هر روز برایشان مراسم برگزار می کند! چون به آنها نیاز دارد و در مورد عملیات فروغ جاویدان هم این گونه بود و می توان نتیجه گرفت که عامل همه این اعدام ها و ریختن خون اعضای بی گناه در جبهه های جنگ خود رجوی ها می باشند و باید آنان را برای پاسخگویی به دادگاه کشاند و اگر اکنون مدعی اعدام و حقوق بشر می شوند بازی است که به راه انداخته تا خودشان را مبرا از هر گناهی بدانند .
هادی شبانی