*شنبه 24 مهر
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
دیدار انجمن نجات با آقای علی قاسمی برادر زهرا گرفتار در فرقه رجوی
آقای قاسمی با توجه به تماس هایی که با بعضی از خانواده ها توسط وابستگانشان از آلبانی انجام شده، اظهار نمود: متأسفانه تاکنون هیچ تماسی از طرف خواهرم صورت نگرفته و با شیوع بیماری کرونا در جهان و کشور آلبانی نگران احوال خواهرم هستم، لذا شاید وی نتوانسته شماره تلفنی از ما پیدا و علت آن تغییرات شماره تلفن های شهر وهمچنین نداشتن شماره موبایل من است.
آقای قاسمی خواهان آن شد که از طرف وی پیامی در سایت انجمن نجات به خواهرش در آلبانی نوشته و نگرانی خود و خانواده را از بی اطلاعی از خواهرش اعلام نماییم و همچنین شماره تلفن موبایل وی درج تا ان شاءالله به دست وی رسیده و خواهرش بتواند با آنان تماس برقرار نماید.
نرگس قجر عضدانلو کیست؟
… نرگس قجر عضدانلو فرزند محمود قجر عضدانلو برادر بزرگ مریم رجوی و شهرزاد صدر حاج سید جوادی است. او که در بحبوحه انقلاب به دنیا آمد با الهام از نام عمه ای که در سال 1354 توسط ساواک کشته شده بود، نرگس نام گرفت. {نرگس قجر عضدانلو خواهر مریم و محمود عضدانلو از سال 1350 عضو تشکیلات مجاهدین خلق بود.}
محمود عضدانلو پدر نرگس از زمان حکومت پهلوی در تشکیلات مجاهدین خلق فعالیت داشت و پس از انقلاب به عنوان عضوی با سابقه و برادر همسر سوم مسعود رجوی از امتیازاتی در تشکیلات برخوردار شد. با این وجود، او و همسرش شهرزاد صدر نیز در پی انقلاب ایدئولوژیک و حکم مسعود رجوی به طلاق اعضا، به اجبار از یکدیگر جدا شدند. با این «انقلاب رهایی» شهرزاد همچون دیگر زنان رده بالا و مطلقه در هرم کیش شخصیتی مسعود رجوی ترقی کرد و بین سال های 1374 تا 1376 به سمت مسئول اولی سازمان منتصب شد….
ادعای پوچ فرقه رجوی در مورد حقوق بشر، اعدام و شکنجه
با دستگیری آقای حمید نوری در سوئد دستگاه دروغ پرداز رجوی ها شروع به کار کرد و مدعی حقوق بشر، اعدام و شکنجه شد. این برگی بود که آنان همیشه با آن بازی کرده و نمایندگان اروپایی را فریب می دهند! اما واقعیت چیست؟ آیا در درون مناسبات فرقه ای رجوی حقوق بشر برقرار بوده و هست؟ آیا شکنجه در تشکیلات رجوی منسوخ است؟ آیا برای رجوی اعدام معنی نداشته و ندارد؟ و هزاران سؤال دیگر که می توان به تک تک آن ها پرداخت.
… چرا رجوی جنایتکار درباره تعدادی از افراد مخالف خود که به اسم عملیات از سر راه برداشت حرفی نمی زند؟ چرا به صرف خودخواهی و این که می توانست اشرف را تخلیه نموده و به لیبرتی برود و یا از عراق خارج شود تعدادی را به کشتن داد؟ تمام این شامورته بازی در مورد حقوق بشر دکانی است که سالیان رجوی ها آن را باز نموده و با آن کار می کنند و این حربه ای ست که در هر زمان خریدار خارجی دارد و آنان نیز که در فقر مطلق آگاهی قرار دارند و هر ساعت زیر بمباران تبلیغات رسانه های خود قرار دارند خیلی راحت فکر می کنند که در ایران چه خبر است!…
*یکشنبه 25 مهر
این روز مجموعاً 15 مطلب جدید وارد سایت نجات گردید. در زیر مروری مختصر به چند مطلب برگزیده ارائه می شود.
تنها چیزی که برای مجاهدین خلق مانده است دو انگشت مریم به نشانه پیروزی است
شکست های پی در پی فرقه رجوی در عرصه سیاسی و بین المللی و طلب احقاق حق جدا شده ها که سالیان عمر مفید خود را صرف خدمت به فرقه خیانت پیشه رجوی کردند و فشار خانواده های داغدار که عزیزانشان در زندان های رجوی اسیر شده اند رجوی را بر آن داشت که تمام قدرت و توانش در دروغگویی و فریبکاری را به کار ببندد تا بتواند جلوی ورود خانواده ها به آلبانی را بگیرد و چند صباحی دیگر به خیانت علیه ایران و ایرانی ادامه دهد.
… یک زمانی رجوی شعار می داد (چو اشرف نباشد تن من مباد) یا (کوه زجا بجنبد اشرف ز جا نجنبد)! اما همین خانواده ها توانستند با اراده فولادین تن رجوی را به خاک سپردند و اشرف را از عراق تا آلبانی جابجا کردند و این بار پایان زندان های فرقه به نام اشرف را به ثبت خواهند رساند.
جدا شده ها، خاری در چشم سران بدنام و فاسد فرقه رجوی
پس از جدا شدن رفیق دهقان از فرقه رجوی، مجاهدین طبق روال همیشگی سعی کردند با تخریب شخصیت ایشان در رسانه های این گروه، غیر مستقیم باعث ترس سایر اعضای باقیمانده در اردوگاه این گروه شده و از ریزش های بیشتر جلوگیری کنند.
… در طی یکسال گذشته آقایان باقر محمدی، خلیل انصاریان، منصور براهویی، سرفراز رحیمی، مهدی سلیمانی و رفیق دهقان از مجاهدین جدا شده اند. این جدایی ها در حالی است که فرقه رجوی سخت تلاش می کند بقیه اعضا از این جدایی ها مطلع نشوند. ضمن اینکه اگر افراد محصور شده در اردوگاه رجوی آزادی عمل داشتند، مسلما تعداد جداشدگان بیش از این رقم می بود.
مجاهدین برای اینکه اعضای جداشده را به سکوت وادار کنند اقدام به افشای باصطلاح اسنادی می کنند که قبلا آن اسناد به زور به امضای اعضاء رسیده است. اما این را نمی دانند بالاترین افتخار جداشده ها این است که دست رد به سینه رجوی مزدور زده و دیگر در آن تشکیلات که زندگی خود و خانواده هایشان را تباه کرده نباشند.
پیام مدیر عامل انجمن نجات در خصوص صدور کارت شناسایی برای اعضای مجاهدین خلق
… بر اساس اطلاعات به دست آمده از داخل اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی، سران فرقه رجوی که نتوانستند جلوی این اقدام دولت آلبانی را بگیرند از در دیگری وارد شده و برای اعضای درون فرقه، این اقدام را در نتیجه مساعی و تلاش های خودشان قلمداد کردند و از فواید آن سخن گفتند و بر سرشان منت گذاشتند.
این اخبار که از جانب نجات یافتگان در آلبانی در اختیار عموم قرار گرفت موجی از شادمانی و خرسندی را در میان خانواده های چشم انتظار اعضای گرفتار در فرقه رجوی به همراه داشت که برخی حتی با ارسال نامه به مقامات آلبانی مراتب قدردانی خود را ابراز نمودند.
با این اقدام، افرادی که در اسارت فرقه رجوی در آلبانی هستند یک گام به خارج شدن از اسارت فرقه ای نزدیک تر شده و این امکان را می یابند تا با استفاده از مزایای این کارت ها خود را از قید بندگی فرقه مخرب رجوی نجات داده و پا به دنیای آزاد بگذارند و مهم تر از همه این که در ارتباط با خانواده های خود قرار گیرند.
*دوشنبه 26 مهر
در این روز 12 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
بازی با دادگاه ها و حقوق بشر، خط سیاسی مریم رجوی
اشاره مجاهدین به «مزدور» نیز همان کسانی هستند که از مناسبات مجاهدین فرار کرده اند و در این سالیان دست به افشای اقدامات ضدانسانی و ضداخلاقی رجوی زده اند و بسیاری از هموطنان را نسبت به ماهیت خطرناک این فرقه آگاهی داده اند. اما به طور واقع چه کسانی «مزدور» هستند؟ آیا کسانی که سال ها از صدام حسین حقوق ماهیانه می گرفتند، و کامیون های پر از طلای اهدایی ملک عبدالله را به قرارگاه های خود در عراق می بردند، و بعد هم پنتاگون و سیا منبع مالی آن ها شدند و از صهیونیسم جهانی خط گرفته اند، مزدور هستند یا کسانی که نگاه شان به اوضاع سیاسی و منطقه ای تغییر کرده و زوج تبهکار رجوی را افشا می کنند؟
مریم نمی گوید خودش با چه کسانی در 35 سال گذشته هم جبهه بوده و با آنان علیه تمامیت ایران و مردم کشورش جنگیده است!؟ آیا کسانی که سیاست های ضد ایرانی او را افشا می کنند لزوماً باید با جمهوری اسلامی هم جبهه باشند؟ در این صورت سازمان تحت رهبری او که بی وقفه خط سیاسی دشمنان ایران را پیش می برده هم جبهه با چه دولت هایی است؟ چرا هم جبهه با مردم ایران شدن جرم است ولی هم جبهه شدن با اغیار و اضداد ملت ایران نشان از رشد و بالندگی است؟
… در نهایت، دولت های غربی هم حاضر به شرط بندی روی یک اسب مرده نخواهند بود. آن ها بین جمهوری اسلامی و مجاهدین، هرگز روی کسانی شرط نمی بندند که از سوی مردم ایران طرد شده و در خارج کشور هم جز تعدادی نیروی اجیر شده برای نمایش های خیابانی، کسی برایشان نمانده است.
دیوید ایمس حامی بی چشمداشت! مجاهدین خلق کشته شد
… دیوید ایمس یکی از پایه ثابتهای اجلاس سالانه در فرقه ی رجوی بود و طبق اسناد ثبت شده در تارنمای پارلمان انگلیس تحت عناوین مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم از مجاهدین پاداش و دستخوش دریافت می کرد. نامبرده سالانه ارقام هنگفتی را به عناوین مختلف از جمله سخنرانی و تهیه لوایح ضد ایرانی در پارلمان دریافت می کرد و حتی برای سخنرانی در اجلاس فرقه ی رجوی به آمریکا هم سفر کرد تا اعلام کند که تغییر حکومت در ایران در دسترس است!
… امثال دیوید ایمس که در صحبت های علنی و غیرعلنی خود، بر ” تحریم های سخت تر” علیه مردم ایران سخن می رانند، آیا نمی دانند این تحریم ها، نان را از سفره ی مردم ایران می رباید و حتی بیماران بسیاری را که با مرگ دست و پنجه نرم می کنند را از دسترسی به داروهای خود محروم می کند؟
شاید مردم ایران فعلاً نمی توانند پاسخ مناسبی به دشمنان ایران بدهند، اما آیا به خاطر مشتی دلار، وقتی از تحریم های سخت تر علیه مردم ایران سخن می گویند، وجدان های آنان راحت است؟ یا اصلاً وجدان را به رسمیت نمی شناسند؟
شاید همه چیز در این دنیا برایشان دلار و یورو است ؟
ضمناً، قتل و ترور همیشه از سوی مدافعان حقوق انسان ها، عملی زشت و مطرود است و هرگز کسی خشونت را دوست ندارد و از آن حمایت نمی کند.
مادر محمد رضا و محمد حسن باقرزاده: بیش از این دوری از شما در توانم نیست
سلام محمد رضا و محمد حسن، حالتان چطور است؟ مدتی است که با من تماسی نگرفته اید و من نگران حال شما هستم. درد دور بودن از فرزندان را نمی شود تحمل کرد.
محمد رضا، چرا دست همسرت را نمی گیری و خودتان را نجات دهید؟ چرا خودتان را زندانی کردید؟ خودتان را نجات دهید و در کنار فرزندانتان باشید. هیچ چیز مثل خانواده نمی شود! خانواده است که به زندگی لذت می دهد.
*سه شنبه 27 مهر
در این روز مجموعاً 16 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
جداشده ها در آلبانی آزادی احسان بیدی را جشن گرفتند
آقای احسان بیدی در سال ۱۳۸۱ در خاک عراق به مجاهدین پیوست و در سال ۱۳۹۱ از جهنم رجوی در لیبرتی فرار کرد و خود را به کشور آلبانی رساند. آقای بیدی یکی از منتقدین جدی فرقه بدنام مجاهدین است.
… احسان بیدی که دارای اقامت ده ساله و اجازه کار بود توسط عناصر فاسد در دستگاه امنیتی و دولت آلبانی بدون تفهیم اتهام به صورت غیرقانونی بازداشت شد. هدف، اخراج وی از آلبانی و فرستادن وی به ایران بود و تلاش می شد تا احسان بیدی وادار به امضای چنین درخواستی بشود تا به راحتی این کار انجام گردد، اما او بیدی نبود که با این بادها بلرزد.
برقراری ارتباط مستقیم خانواده ها و نجات یافتگان از داخل ایران با آقای احسان بیدی پس از آزادی
آقای احسان بیدی صبح روز دوشنبه 18 اکتبر 2021 برابر با 26 مهر 1400 بعد از دو سال بازداشت غیر قانونی به صورت کامل و بدون قید و شرط آزاد شد.
سپس مراحل قانونی کار در وزارت کشور و اداره مهاجرت آلبانی انجام پذیرفت و اقامت ایشان در آلبانی به ثبت رسید. در حقیقت کسانی که مایل بودند آقای بیدی را به تسلیم وادار نموده یا او را از آلبانی اخراج کنند نهایتاً خود تسلیم شده و به زانو درآمدند.
دیگر نجات یافتگان در آلبانی و دوستان آلبانیایی آنان مراسم استقبالی برای آقای احسان بیدی همراه با قربانی کردن گوسفند و صرف ناهار ترتیب داده بودند که همزمان تعدادی از خانواده های چشم انتظار و نجات یافتگان در داخل ایران نیز به صورت آنلاین به این جمع پیوسته و مراتب خرسندی و شادمانی و تبریکاتشان به آقای بیدی را ابراز داشتند.
آقای رجوی! شجریان ذلیل بود یا شجره ی جاودانه؟
سال گذشته وقتی محمدرضا شجریان فوت شد، مسعود رجوی رئیس باند مجاهدین آه و فغان کرد و در رثای شجریان شعرها سرود و خلاصه سنگ تمام گذاشت و سیستم تبلیغی او هم چند تیکه فیلم مستند کردند که شجریان به پابوسی مریم آمده و از دسته گل رد و بدل شده چه صحبت هایی که نشد و برخی هنرمندنماهای فرقه ای از جمله حمیدرضا طاهرزاده مامور شده بودند که دیدارهای شجریان و مریم را تأیید کنند.
اینک در سالگرد فوت شجریان دو مرتبه مسعود رجوی به شکلی زالو وار بعد از یک سال از مرگ شجریان از وجهه او سوء استفاده می کند و برایش درسوگ نشسته و سیستم تبلیغات دروغین او هم آنچنان این سوگ رجوی را رمانتیک کرده اند که گویی رجوی و محمدرضا شجریان سالها در یک بشقاب غذا می خوردند !
…سؤال این است که رجوی چرا تا وقتی شجریان زنده بود نه صدایش را پخش کرد و نه از این دوستی و حمایت های او از فرقه دم برنمی آورد و چرا در مناسبات فرقه ای خود او را یک مرده و زندگی طلب جدا از مردم و مقاومت و یک ذلیل به حساب می آورد؟! رجوی این تناقض را چگونه توجیه می کند؟
انتشار کتاب قصه ای ناتمام برای دخترم
کتاب “قصه ای ناتمام برای دخترم” تالیف آقای علی اکرامی منتشر شد.
آقای علی اکرامی در این کتاب خاطرات و سرفصل های تاریخی 20 سال حضور در فرقه مجاهدین خلق را در قالب داستان و رمان و به عنوان یک راوی برای دخترش و دیگر دخترانی که پدر و مادرشان هنوز در اسارت این فرقه می باشند، نقل می کند. تا چراغ راه آن ها برای تجربه آموزی و عبور از دالان تاریک فرقه رجوی باشد.
*چهارشنبه 28 مهر
در این روز مجموعاً 16 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
عبدالرحیم نظری: سران سازمان مجاهدین خلق 3 سال من را شکنجه کردند
عبدالرحیم نظری از استان گلستان هستم، در سال 1381 به مدت 3 سال در سازمان مجاهدین بودم که مورد اذیت و آزار جسمی و روحی و روانی قرار گرفتم و من را شکنجه دادند .
فرماندهان سازمان مجاهدین در طول این 3 سال وحشیانه با من برخورد کردند و من از اینجا اعلام می کنم که از سازمان مجاهدین به طور زنده در دادگاه لاهه شکایت خواهم کرد و من از این شکنجه هیچ وقت نمی گذرم و من در دادگاه لاهه از این فرماندهان سازمان شکایت خود را اعلام می کنم و کسانی که شکایت کردند از آن ها حمایت کامل را دارم .
ابراز خوشحالی پدر احسان بیدی از آزادی فرزند دلبندش در آلبانی
آقای محمد تقی بیدی، پدر احسان بیدی پس از مطلع شدن از آزادی فرزندش با تماس به دفتر انجمن نجات کرج از زحمات مسئولین انجمن نجات کرج و دیگر دست اندرکاران در داخل و خارج از کشور که تلاش نمودند حکم آزادی فرزندش پس از یکسال صادر گردد تشکر کردند و ابراز خوشحالی کردند. ایشان با فرزندش ارتباط تصویری داشته و از سلامتی وی اطمینان خاطر حاصل کرده است.
… آقای محمد تقی بیدی از توطئه های آینده فرقه علیه فرزندش ابراز نگرانی نموده و وزارت کشور و دیگر مقامات این کشور را مسئول حفاظت جان پسر خود می داند. آقای بیدی در این مکالمه تلفنی وزیر کشور آلبانی را به عنوان بالاترین مقام این کشور مخاطب قرار داد و از انجمن نجات کرج تقاضا داشت تا مقامات آلبانی را از خطرات و دسیسه های فرقه رجوی علیه فرزندش درآینده مطلع کند. همچنین تقاضا داشته به وی اجازه دیدار با فرزندش در کشور آلبانی و یا کشوری ثالث بدهند تا بتواند فرزندش را بار دیگر در آغوش بکشد.
آزادی آقای احسان بیدی، ضربه ای دیگر بر پیکر فرتوت فرقه رجوی
… آزادی آقای بیدی خبر مسرت بخشی بود که همه جدا شده ها با شنیدن خبر آزادی وی خوشحال شدند و همچنین خانواده های گرفتار فرقه رجوی هم بسیار خوشحال شدند و از آنجایی که به خودش دسترسی نداشتند با ما تماس گرفتند و تبریک گفتند. از آن طرف رجوی ها بسیار غمگین، چرا که حضور آقای بیدی در آلبانی خاری است در چشم رجوی ها، با افشاگری و مصاحبه های مطبوعاتی همواره آن ها را خوار و ذلیل و رسوا می کند.
یکی از ویژگی های آقای بیدی این است که اهل سازش نیست، آدمی نیست که با تهدید و تطمیع کوتاه بیاید به همین دلیل من مطمئنم رجوی ها این روزها به غیر از مرگ دیوید ایمس حامی رجوی، به خاطر آزادی احسان بیدی هم در ماتم فرو رفتند. باید به رجوی ها گفت باز هم بور شدید نتوانستید آقای بیدی را ساکت کنید و شما را بیش از گذشته رسوا می کند….
*پنج شنبه 29 مهر
7 مطلب حاصل آخرین روز کاری هفته در سایت نجات است. مروری کوتاه بر برخی از آن ها به قرار زیر است:
سران فرقه رجوی هیچ تعهدی به آزادی و انسانیت ندارند
در مقاله ای با نام “مقاومتی با تعهد به آزادی و تکیه بر ذخایر بی پایان انسانی” ، رسانه های رجوی حرف های مشحون از دروغ و نیرنگ، به ستایش صدها هزاران باره ی خود پرداخته اند و من با مطالعه ی این خزعبلات، بر آن شدم که با نقل پاراگراف های اصلی آن، نقد کوتاه و منصفانه ای از آن به عمل آورم تا خدمتی ولو کوچک به بالا رفتن سطح آگاهی مردمی که این مطالب را می خوانند، کرده باشم.
… سرمایه ی اصلی مقاومت (باند رجوی) در داشتن چند هزار فریب خورده ی اسیر که بر اثر تلقینات دستگاه مغزشویی رجوی در کنار انواع تهدید و تطمیع و آزار جسمی و روحی تبدیل به برده ی کامل او شده و تمام کارهای اجرایی او را بدون کوچک ترین اعتراضی انجام می دهند، می باشد.
پول صدام و سپس کمک های هنگفت مالی عربستان در کنار کمک های اطلاعاتی و سیاسی کشورهایی که با مردم و حکومت ایران دشمنی یا زاویه دارند، بخش دیگری از این سرمایه ی نامشروع رجوی می باشد….
رهایی احسان بیدی نوید می دهد که آزادی دست یافتنی است
… ما جمعی از خانواده های لرستان که عزیزانمان اسیر این فرقه بوده و مدت هاست که هیچ گونه راه تماس و ارتباطی با فرزندانمان نداشته ایم، با دیدن این عزیزان یاد و خاطر فرزندانمان زنده شد و امیدی دوباره در درونمان رویید. همیشه پیگیر وضعیت آنان بوده و هستیم و امید داریم که این دوستان گرامی در سلامت و دور از چشم حسود مریم و ایادی وی به سر برده و این انس و برادری را که شاهد هستیم ادامه دهند و حمایت خود را از آنان اعلام می نماییم.
ما بی نهایت از آزادی احسان شاد و مسرور شدیم و رهایی وی را طلیعه ای برای رهایی دیگر اسیران فرقه می دانیم. ما نیز مانند شما و در کنار شما به هم شادباش گفتیم و سرنگونی و مرگ رجوی را در آن کشور از خدای متعال خواستار شدیم. ما نیز همانند شما اشک شوق ریختیم از دیدار دوست در آغوش دوست اشک فراق در هجر عزیزانمان.
مریم قجر و پلاک موقت رئیس جمهور منتخب
در مورد انتخاب مریم قجر به عنوان رئیس جمهور و این که رجوی چگونه وی را انتخاب نموده و چه تعاریفی از این انتخاب به کله ما فرو کرده است قدری به گذشته سرک می کشیم .
رجوی شیاد در یک کر هماهنگ در بغداد همه اعضای شورای بی خاصیت خود را در ششم شهریور سال 72 جمع کرد تا علاوه بر نشست رئیس جمهوری منتخب را نیز انتخاب نماید. در پایان کار رجوی با حقه بازی مسأله انتخاب ریاست جمهوری را پیش کشید و بعد مریم قجر را به عنوان رئیس جمهور منتخب پیشنهاد داد. از آنجایی که تعداد اعضای فرقه رجوی بیشتر از اعضای شورا بودند همه به این انتخاب رأی مثبت دادند و مریم قجر بدون هیچ گونه مشکلی رئیس جمهور منتخب شورا انتخاب شد….
در مورد فرستادن مخفیانه مریم قجر هم باید گفت رجوی در توهم خود به سر می برد چون بعد از انتخاب مریم قجر برای ریاست جمهوری صحبتی نشده بود که او قرار است به فرانسه فرستاده شود تا حکومت ایران برای او نقشه ربایش بکشد؟ تمام این اراجیف از ذهن پوک رجوی بیرون می زد و هیچ معنی هم نداشت .
اکنون بعد از 28 سال مریم قجر هنوز خواب ریاست جمهوری را می بیند و هنوز فکر می کند که می تواند به قدرت برسد و اکنون این سلاح ضد بورژوازی به خود عامل بورژوازی تبدیل شده و هر روز سعی می کند با خوش رقصی خودش را مطرح کند… .
*موارد قابل توجه این هفته
نامه های خانواده ها و اعضای سابق به کریم خان دادستان دادگاه کیفریی بین المللی
با گذشته بیش از چهار ماه از تحویل مدارک مربوط به شکایت 42 عضو سابق علیه سران فرقه رجوی و حکم صادره از دادگاه بین الملل تهران به دبیرخانه دادگاه بین الملل لاهه، بسیاری از خانواده ها و اعضای سابق ایمیل هایی برای کریم خان دادستان دادگاه کیفری بین المللی نوشته و پیگیر رسیدگی به این موضوع در اسرع وقت شدند.
خانواده ها و اعضای سابق از استان های مختلف از جمله گلستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی، یزد، خوزستان، مرکزی، مازندران، گیلان، ایلام و دیگر استان ها نسبت به ارسال ایمیل اقدام نمودند که گزارش تعدادی از آنها در سایت نجات درج گردید.
نامه های خانواده ها و اعضای سابق در حمایت از خانواده حیرانی
همچنین خانواده ها و اعضای سابق از استان های مختلف نامه هایی به وزرای امور داخله و امور خارجه جمهوری آلبانی نوشته و نسبت به ممانعت از ورود پدر و مادر آقای حسن حیرانی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق در آلبانی علیرغم هماهنگی های انجام شده اعتراض کرده و خواهان رفع موانع در اسرع وقت شدد.
نامه های تشکر و قدردانی خانواده ها و اعضای سابق از مقامات آلبانی بخاطر صدور مدارک شناسایی برای اعضای سازمان مجاهدین خلق
خانواده ها و اعضای سابق از استان های مختلف همچنین نامه هایی خطاب به نخست وزیر و دیگر دولتمردان جمهوری آلبانی نوشته و نسبت به صدور مدارک شناسایی برای اعضای سازمان مجاهدین خلق مستقر در آلبانی، علیرغم ممانعت ها و کارشکنی های فرقه رجوی، ارسال کرده و مراتب تشکر و قدردانی خود را ابراز نمودند.
مصاحبه های سایت نجات
سایت نجات در این هفته اقدام به انجام مصاحبه های اختصاصی با تعدادی از اعضای سابق فرقه رجوی از جمله آقایان صمد اسکندری از زنجان (در خصوص نامه های خانواده ها به دادستان دیوان بین المللی کیفری) و فؤاد بصری از اراک (در خصوص قصد رجوی برای به قتل رساندن اعضا در آلبانی) نمود.