جناب کریم اسد خان دادستان کیفری لاهه
سلام مان را از خانه غم زده مان پذیرا باشید
خانه ای که ۴۰ سال تمام است در غم و اندوه و چشم انتظاری بسر میبرد و تاریک است.
خانه ای که خواهرم زهرا حسینی بواسطه فریب و اغوا به قصد پیوستن به مجاهدین خلق از آن خارج شد و دیگر به پشت خود نگاه نکرد.
خانه پدری ام را میگویم که والدینم از دوری و بیخبری دلبندشان بسیار آسیب دیدند و الان عمرشان به آخر رسیده است.
جناب دادستان
اینجانبان کبری و مرضیه حسینی از خواهران زهرا از اعضای اسیر رجوی در آلبانی هستیم.
خواهرم نه تنها اجازه نیافت با ما در ارتباط باشد بلکه از ارتباط با فرزند و نوه هایش محروم شده است که آزادانه و به دور از تسلط و کنترل رجوی در کشور آلمان زندگی می کنند.
آنان زندگی پر پیچ و خم از یک تراژدی غمبار را پشت سر گذاشتند تا توانستند به اتفاق پدر جداشده راهی آلمان شوند و با هم زندگی آرامی داشته باشند ولیکن نمی توانند با مادرشان که عضو کمپ مجاهدین در اسارتگاه مانز آلبانی است، ارتباط داشته باشند.
جناب دادستان
با اندک توضیحات مان در خصوص جنایات و نقض فاحش حقوق بشر در فرقه مجاهدین خلق ، خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل!
جناب دادستان
رجوی با به اسارت گرفتن عزیزانمان، خانواده هایشان را قربانی کرد که خانواده ما نیز جزء آن خانواده ها است.
خوشحال و شادمان خواهیم شد که پرونده کیفری رجوی را که شماری از جداشدگان به چرخش انداختند، با جدیت تمام دنبال کنید و رای بر محکومیت رجوی بدهید تا کیفر اعمال ضد انسانی اش را ببیند.
ما به امید آن زنده ایم.
کبری و مرضیه حسینی از جانب خانواده خاصه پدر و مادر دردمند و چشم انتظار