گزارش مایکل ویر و وابستگی فرقه رجوی به امریکا و غرب
دوگانه برخورد کردن و داشتن سیاست متناقض در قبال یک موضوع چیزی نیست که بتوان برای آن جایی در معادلات صحیح در نظر گرفت، تروریست خواندن گروه رجوی و پافشاری بر باقی ماندن نامشان در لیست سیاه از سوی امریکا نشان از همان سیاست دارد. اما فرقه ی رجوی هم پیرو همین سیاست است و از یک سو بر خود می بالد که اطلاعات هسته ای و تسلیحاتی به غرب می فروشد و از سوی دیگر در زمینه ی لیست تروریستی از برخورد آن ها انتقاد می کند. برای تأیید این مطلب به گزارش CNN در مورد مجاهدین که از سوی یکی از سایت های وابسته به فرقه ی رجوی در تاریخ جمعه 17 فروردین ماه منتشر شده استناد نموده تا خوانندگان عزیز متوجه تناقض آشکار میان دو موضع گیری شوند. گزارش گر شبکه ی تلویزیونی مذکور در گزارش خویش چنین بیان داشته: در نظر وزارت خارجه ی امریکا این ها تروریست هستند ولی در یک تناقض سیاست امریکا، آن ها تحت حفاظت ارتش امریکا قرار دارند! آقای مایکل ویر گزارش گر مذکور اذعان می دارد که فرقه یک منبع اطلاعاتی برای امریکا و متحد آن هاست.
و اما خانم مژگان پارسایی که تا چندی پیش قاچاقی زنده بود و به واسطه ی فشارهای بیرونی زنده مانده چرا که از سیاست بله قربان گویی در مقابل امریکا به ستوه آمده و کلامی بر خلاف میل فرقه ای ها زده بود چنین گفته: تمامی رفت و آمدها توسط پلیس امریکا کنترل می شود و اگر هم حمل و نقل مواد مورد نیاز ما از سوی آن ها صورت می گیرد صرفاً به دلیل مسائل انسان دوستانه است!
خانم پارسایی توضیح ندادند که اگر کمک های ارتش امریکا که بر طبق سیاست دولتمردانشان انجام می پذیرد، انسان دوستانه است و این موضوع را قبول دارند و آن را سیاستی درست تلقی می نمایند پس مزدوری فرقه هم برای آنان در قبال چنین مشی انسان دوستانه ای یک تعامل صحیح و برقراری یک موازنه است یا یک اقدام دوستانه برای تشکر از چنین امری؟؟!
امریکایی ها هم خود را گول می زنند و هم خانم پارسایی را! در مورد امریکایی ها قضیه از این قرار است که اگر با پافشاری وزارت خارجه شان ( به قول مایکل ویر گزارش گر CNN) گروه رجوی به واسطه ی فعالیت های تروریستی باید در لیست باقی بماند پس حمایت و کمک آن ها به این گروه تروریستی چه تناسبی با شعار مبارزه با تروریسم از سوی امریکا دارد؟ آیا این منطقی است که از یک سو گروهی را تروریستی نامید و از سوی دیگر سعی بر بقا و ماندنش نمود؟ بنابراین مشخص می شود که سودی در قبل این کمک ها به ایشان رسیده! از طرف دیگر فرقه ی رجوی هم گر چه نسبت به سیاست امریکایی ها مبنی بر قرار دادن نامشان در لیست سیاه مخالفت نشان نمی دهند اما از دیگر سو همراه آنان و در جهت منافع شان قدم بر می دارند که درست در جهت خلاف منافع خلقی است که از رهایی و آزادی اش دم می زنند! پس این نان قرض دادن فرقه و امریکا به هم دیگر نه تنها بر کسی پوشیده نیست که دلیل محکمی برای جایگاه نداشتن فرقه در میان مردم ایران است چرا که بارها ثابت نمودند با نوکران و سر سپردگان امپریالیسم از هر طیف و گروهی باشند کاری نداشته و ندارند. و صحبت های خانم پارسایی گرچه بااحتیاط و از سر مواضعی غیر از آن چه پشت پرده می گذرد بیان شده اما به خوبی نشان گر این مسئله است که فرقه باید تابع سیاست امریکا و غرب بماند تا چند صباحی بیش تر به حیات ننگین خود ادامه دهد! علاوه بر این که گزارش گر.سی.ان.ان از عدم تغییر وضعیت کمپ اشرف خبر می دهد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که علیرغم ادعای پوچ فرقه مبنی بر حفاظت سربازان امریکایی طبق اصل چهارم ژنو آنان زیر پوشش امریکا بودند و در ازایش تبلیغ در جهت سیاست های ضد ایرانی آن ها را برای خود لازم و ضروری تلقی کرده اند. و هر چند از قول همین گزارش گر خلیل زاد سفیر سابق امریکا در عراق گفته ما همچنان نامشان را در لیست تروریستی باقی خواهیم گذاشت اما حمایت شان از فرقه چنان برایشان اهمیت دارد که گرچه بیهوده بودند تلاش برای خروج از لیست سیاه را می دانند ولیکن بر نوکری خود ادامه می دهند.
و چه قدر احمقانه است که مدعیان دروغین فرقه این گونه بسته عمل نموده و به مطلب شیروان وانلی که گفته شش ماه به این گروه مهلت دادیم تا خاک عراق را ترک کند و به صلیب سرخ هم اعلام نمودیم و احتمالاً دوستان امریکایی هم تصمیم ما را محترم می شمارند توجه نمی نمایند و بر حماقت خویش پای می فشارند و امید واهی به کمک غربی ها دارند و متوجه نیستند که به محض پایان تاریخ مصرفشان سرنوشتی غیر از آن چه مهره های سوخته ی قبلی داشتند نخواهند داشت!!