رجوی دو دهه مزدور صدام بود
پرونده سیاه، بیست و هشتم آوریل 2007
علی رضا نوری زاده در برنامه پنجره ای رو به خانه پدری در کانال وان ، با اشاره به موضع گیری های سازمان مجاهدین در قبال گروهی از روشنفکران جداشده از شورای ملی مقاومت خطاب به رجوی گفت:
« این آقای رجوی که مدعی مبارزه است شرم نمی کند اینطور اتهام می زند. این آدم شرافت دارد که این حرف ها را می زند.»
در این مناسبات نه شرافت معنی دارد، نه معنای پدری و فرزندی و نه عاطفه و خانواده و… هر چه هست فقط عشق به ماه و ماه بانو یعنی مسعود و مریم خانم رجوی است.
نوری زاده با تأکید بر مشی گذشته مجاهدین و وابستگی آنها به صدام گفت:
« رجوی شرم نمی کند یک روز مزدور صدام، یک روز مزدور آمریکا و پای ژنرال های آمریکایی را می بوسد؟»
در باب مزدوری رجوی برای صدام و بعد آمریکا و نهایتاً اربابان ریز و درشت در اقصی نقاط جهان بهتر است، بگوییم، آقای رجوی دو دهه مزدور صدام بود و در هر زمینه ای که توانست با ترور و جاسوسی برعلیه مردم و منافع ملی ایران اقدام کرد. بعد از سقوط صدام با تملق و جاسوسی گریبان آمریکا و اسرائیل را گرفت و عاجزانه خواست که در حق او پدری کنند و وسیله نجاتش باشند.
فرهنگ فرقه رجوی به گونه ای است که اساساً با دنیای خارج و بیرون از قلعه متفاوت و متضاد است. از خانه و خانواده و پدری و فرزندی و مادر و همسر و هر آنچه در بین عامه مردم و جوامع انسانی مرسوم است و رواج دارد، خبری نیست. در تشکیلات فرقه رجوی عشق ممنوع است، فقط نوعی اطاعت پذیری مطلق و پرستش کورکورانه به نام عشق به رهبری حاکم است که گاه اعضای مسخ شده موظف و مجبورند با سوختن خود آنرا به اثبات برسانند.
در باب مزدوری رجوی در رژیم صدام، باید بگوییم که امروز این اتهام از طرف رهبری فرقه مجاهدین پذیرفتنی نیست، زیرا حس خود بزرگ بینی به رجوی اجازه نمی دهد خود را مزدورصدام بداند، بلکه مدعی است، که این صدام بود که دو دهه مزدوری سازمان مجاهدین را در پرونده سیاه خود ثبت نمود. از نظر رجوی صدام هم مانند دیگر مریدان فرقه هواداری بیش نبود! عاقبت دیدیم رجوی بعد از اعدام صدام، حق پدر و فرزندی را کنار گذاشت و 180 درجه تغییر فاز داد، اکنون مزدوری آمریکا و پادویی ژنرال های آمریکایی را پیشه کرده است که ننگی بدتر از نوکری برای صدام را بدوش می کشد. رجوی ها روزی هزار بار می میرند و زنده می شوند، بازیچه دست اشغالگران شده اند، روزی امیدوار و فردایش در تب و لرز اخراج و دستگیری و محاکمه به سر می برند.
امروز رجوی مزدوری مدٌت دار با نرخ و قیمت معین را دنبال می کند چون اوضاع سیاسی نظامی منطقه دائم در حال تغییر و ناپایدار است. برای جای پا و لقمه نانی مجبور است دامنه دست و پازدن های سیاسی تبلیغاتی مجاهدین را تا پنج قاره جهان گسترش دهد.
هنوز از بحران آسیا رهایی نیافته که دادگاه اروپا برعلیه آنها اقدام می کند و تروریستشان می نامد، بعد فرانسه و انگلیس و آمریکا و آخر هم مردم عراق که دستور اخراج می دهند.
بهترین و شیرین ترین ایام مزدوری رجوی در طول حیات سیاسی تروریستی فقط مزدوری برای صدام بود که خواب و رویایی بیش نبود، ولی بدترین نوع مزدوری رجوی در زمان فعلی آنهم برای مجموعه ای از طرف های فرصت طلب است.
آقای نوری زاده به شرم و حیای رجوی اشاره کرده اند، بهتر است به عنوان عضو جداشده ای از فرقه مجاهدین اعتراف کنم و آب پاکی رو دست همه بریزم که آقایان، صفات و خصوصیات و اخلاق انسانی را از رجوی سراغ نگیرید که ندارد، تمام کرد، بیچاره به کلی ایران را فراموش کرده ، مگر نمی بینید او و همدستانش چگونه کمر به خیانت و ترور بسته اند؟
لینک به صحبت های دکتر نوری زاده (فایل تصویری)
http://www.iran-interlink.org/userfiles/Media/movie/nourizadeh1110407.wmv