در پی افشاگریهای اخیر کودک سربازان سابق مجاهدین خلق در رسانههای غربی و شبکههای اجتماعی، چنانکه انتظار میرفت رسانههای مجاهدین این افراد را متهم به همکاری با وزارت اطلاعات کردند. این اتهام حتی در حین برگزاری جلسه کلاب هاوس مورخ 11 دسامبر به نوعی مطرح شد.
یکی از حاضرین در جلسه به صورت پرسشی بیطرفانه از کودک سربازان حاضر در جلسه این اتهام همیشگی مجاهدین خلق علیه منتقدین را مطرح کرد. در ساعت سوم و دقیقه 45 از این جلسه، کاربری به نام الی ضمن تحسین این کودک سربازان سابق برای فائق آمدن بر احساس گناه ناشی از جدا شدن از تشکیلات و شجاعت شان برای صحبت کردن از تجارب تلخشان در سازمان، درباره احتمال ارتباط گرفتن عوامل حکومت ایران با این افراد پرسید.
محمدرضا ترابی با نام کاربری «ری»، در پاسخ به این سوال گفت: «همچنان که در این روم مستمر تاکید میشود هر کسی تجربه شخصی و منحصر به فرد خود را دارد. ولی من به عنوان کسی که چهار و نیم سال است که از این سازمان خارج شدم و به عنوان کسی که وقتی داشت خارج میشد چنان مسئولین سازمان به من میگفتند که اگر بروی رژیم تو را گول میزند و به دام میاندازد و مجبور به همکاری با وزارت اطلاعات و غیره میشوی… من میتوانم بگویم که در این چهار و نیم سال حتی یک مورد نبوده که یک نفر از سمت رژیم ایران بخواهد دستش را به سوی من دراز کند یا پیامی یا نامه ای بدهد یا تلفنی بزند یا تکستی بدهد. یعنی هیچ. یعنی کسی اصلا حتی تلاش نکرده که با من ارتباط برقرار کند. این تجربه شخصی خود من است. من میتوانم در این رابطه گواهی بدهم. »
و در ادامه امین گل مریمی با وجود آن که این سوال را مرتبط با موضوع بحث اتاق نمیدانست در تائید سخنان محمدرضا گفت: « من هم این را ایضا میزنم. همان حرفی که ری گفت. برای من هم در این شش هفت سالی که در واقع در آلبانی و بعدش هم در آلمان بودم یک مورد حتی نبوده که از سمت وزارت اطلاعات یا از سمت رژیم ایران کسی بیاید و ازم درخواستی بکند در رابطه با همکاری یا مصاحبه یا … حرفی نبوده و خب فکر میکنم از دور مرز سرخ همه ما را میبینند. بنابراین اصلا وارد نمیشوند.»
این در حالی است که پس از انتشار مصاحبه نشریه دسایت آلمان با امین گل مریمی، رسانههای مجاهدین روزنامه نگار آلمانی لوییزا هومریش را متهم به همکاری با وزارت اطلاعات ایران کردند و مادر امین گل مریمی در نامهای اساسا کودک سرباز بودن پسرش در کمپ اشرف را انکار کرد. مورد دیگر، واکنش مادر حنیف عزیزی به انتشار کتاب زندگینامه پسرش در سوئد است. این مادر به سادگی نوشته شدن کتاب از سوی پسرش را انکار میکند و آن را نتیجه سو استفاده وزارت اطلاعات ایران از پلیس سوئد میداند!
همچنین، یکی از همین کودک سربازان که هنوز گرفتار فرقه رجوی است جلسه پنج ساعته روایتهای کودک سربازان سابق و چندین تن دیگر از اعضای جدا شده از مجاهدین خلق در کلاب هاوس را با عنوان «به خط شدن اطفال در کلاب هاوس وزارت»، در چند جمله ضد و نقیض، دام وزارت اطلاعات برای این افراد میخواند. نویسنده مطلب کذایی شاهدان جلسه کلاب هاوس را به «مفتخوری و نان به نرخ روز خوری» متهم میکند.
اما، محمدرضا ترابی در همان جلسه با ذکر این نکته که سران سازمان بر مبنای منطق «یا با ماهستی یا بر ما هستی» عمل میکنند، پیشاپیش پاسخ این اتهامات را میدهد و هر نوع اتهام بعدی را خنثی میکند. او در ادامه پاسخ به پرسش الی میگوید: «یکی از … نمیدانم چه کلمهای به کار ببرم. شاید بشود گفت جنایت. سازمان مجاهدین یک دستگاهی، یک میزی را چیده. همه چیز در این دستگاه به مانند مناسباتشان، سیاه و سفید است. همه چیز خوب و بد است. یعنی در معادله سیاسی ایران، یک طرف خودش را گذاشته و یک طرف جمهوری اسلامی را گذاشته و هیچ وسطی وجود ندارد. حرفش این است که یا با ما هستی یا با رژیم هستی و وسطی وجود ندارد. و اینکه اگر از صفوف ما خارج بشوی پس خواه ناخواه وارد صفوف رژیم شدی. این فکر میکنم یکی از بزرگترین جنایاتشان باشد که چنین مرزبندی را ایجاد کردهاند و هوادارانشان هم چنین تفکری دارند که من که از سازمان خارج شدم خواه ناخواه در طرف رژیم ایران هستم. واقعا از هر بابت، حتی از پایه منطقی میشود از این ایراد گرفت. متاسفانه این از خشک مغزی و افکار و عقاید خیلی کهنه و دایناسوری مجاهدین در میآید که همچنان چنین افکاری دارند و یکی از دلایلی که خودشان را متاسفانه از جامعه ایران قطع کردهاند همین مرز بندی پوشالی است که بین خودشان و رژیم ایجاد کردهاند که انگار که یک قشر خاکستری، یک طیف خاکستری این وسط وجود ندارد. و برای همین است که خیلی از اعضایی که همچنان توی سازمان هستند، به خاطر همین آموزشهای سازمان در نشستها، فکر میکنند که اگر روزی از سازمان پا را بیرون بگذارند، پشت هر درخت، به قول خودشان، به اصطلاح خودشان، پشت هر درخت دوتا مامور وزارت اطلاعات منتظرند که این ها را بگیرند و به استخدام در بیاوردند.»
با توجه به حجم افشاگریهای رو به افزایش کودکان مجاهدین خلق و در پی آن شکایتهایی حقوقی و رسمی که به مرور از سوی کودک سربازان سابق علیه سران مجاهدین خلق شکل خواهد گرفت، دستگاه پروپاگاندای مجاهدین خلق علیرغم همه تلاش هایش برای اتهام زنی به این افراد، در این جبهه بازنده است. این کودک سربازان سابق، امروز در دهههای بالندگی و شکوفایی زندگی خود هستند و هر روز بر جسارت آنها برای افشاگریهای بیشتر از آنچه در پشت حصارهای فرقه رجوی بر آن ها گذشته است، افزوده میشود و هر روز بر تعداد کسانی که این جسارت را بدست میآورند افزوده میشود. بدین ترتیب، به نظر نمیرسد که سران سازمان قادر باشند همه این افشاگریها را با برچسب مزدوری برای وزارت اطلاعات پاسخ بدهند، هرچند که برای وقاحت آنها در این دروغ پردازی ها و اتهام زنیها پایانی وجود ندارد.
مزدا پارسی