بلاهت سیاسی رجوی و بقایای عقب ماندهاش

ایراندیدبان
علامت سؤال بزرگی دربارهی اینکه چرا رجوی و دار و دستهاش دست به فعالیت تبلیغی علنی و آشکار در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه – انتخاباتی که هیچ ارتباطی با آنها ندارد – زدند، وجود دارد.
قبل از کشف پاسخ این سؤال، لازم است این نکته روشن شود که دار و دستهی رجوی باز هم رکورد تازهای در بلاهت سیاسی از خود بر جای گذارد که نظیر آن در جهان کمتر یافت میشود، چرا که از ابتدا هم معلوم بود که شانس برد در این انتخابات با کیست!
نمایش بلاهت بقایای رجوی آنجا به اوج رسید که در عراق! سرزمینی با فاصلهی زیاد که هیچ ارتباطی به فرانسه ندارد، با بهراه انداختن مهمانی و دعوت از چند زن عرب، از مسلمانان فرانسه خواستند تا به سگولن رویال رأی دهند!؟
سردرگمی و گیجی شدید باند رجوی که آنها را به این قبیل تشبثات وامیدارد، بهحدی است که بسیاری از نیروهای نزدیک به مجاهدین و حتی اعضای شورا نیز این حرکت را اقدامی ناشیانه و توجیهناپذیر دانستند.
در مقابل، بقایای رجوی با این توجیه که حتی اگر هم رویال انتخاب نشود، ما از این پس حمایت حزب سوسیالیست را با خود خواهیم داشت، این مهم را مکتوم داشتند که اگر سارکوزی برنده شود، دشمنی او با مجاهدین را برای همیشه خواهند داشت! پس بهتر این بود که سکوت پیشه میکردند و منتظر نتایج میشدند. اما گرفتن ژست مترقیمآبانه مزید بر علت شد تا دست به چنین حماقتی بزنند.
شاید هم علت این مرزبندی آشکار در این واقعیت نهفته باشد که دشمنی سارکوزی با مجاهدین تازگی ندارد و بههمین خاطر آنها یکبار دیگر تمام ظرفیت خود را برای رقیب سارکوزی بهکار بستند تا شاید از آیندهی محتومی که در انتظار آنان است خلاصی یابند. چرا که پیش از این سارکوزی نظر خودش را دربارهی آنها اعلام داشته و نشان داده که چگونه با آنها برخورد میکند و حداقل در برابر طرحهای تروریستی آنها خواهد ایستاد.
اما بهراستی علت این همه دست و پا زدن بقایای رجوی چیست؟
و چرا رجوی که در پی قطعنامهی کمرنگ و غیرمؤثر شورای امنیت علیه ایران، به تبریک و تهنیت به مجاهدین پرداخت، اکنون اینگونه خفقان گرفته و حرفی برای گفتن ندارد؟
این قبیل دست و پا زدنها، سرچشمهای جز فلاکت و بدبختی مجاهدین که همانا بیریشگی و عدم حمایت مردمی در داخل ایران است، ندارد، و همه از این واقعیت نشأت میگیرد.
از سوی دیگر اینگونه حرکتها و اقدامات رجوی، همچون دماسنجی نشان میدهد که اوضاع در اردوگاه اشرف چگونه است!؟
هر روز خبر میرسد که کلافگی و سردرگمی در میان اعضای مجاهدین در اشرف بیش از پیش شده است. درگیری نیروها با گردانندگان اشرف شدت زیادی گرفته و گشتاپوی اشرف برای مهار نیروها با جدیترین بحران درونی طی سالهای اخیر مواجه گردیده است.
رجوی که سالها در زیر سایهی حمایتهای صدام با ترفند و اجرای انواع و اقسام نمایشات و شعبده، نیروها را بازی میداد، اکنون خود را به هر خاشاکی آویزان میکند تا لوازم برگزاری نمایشهایی اینچنین را برای سرگرم نمودن نیروها و روحیه دادن به آنها فراهم آورد. اما هر بار که به حادثهای متوسل میشود بدتر از گذشته، بلاهت و عقبماندگیاش برملا میشود.
در همین یک سال گذشته، حوادثی نظیر پروندهی هستهای ایران، قطعنامههای شورای امنیت، پیروزی دموکراتها در امریکا… و بالاخره پیروزی سارکوزی در فرانسه نشان داد که رجوی حتی اگر عقبهی سیاسی در میان برخی جناحها و سیاستمداران دارد، آنها نیز همه ورشکسته و محکوم به نابودی هستند.
بلاشک باید منتظر ماند که رجوی مجدداٌ مار دیگری بهمیان بیندازد و اسباب سرگرمی نیروها را بهشکل تازهای فراهم آورد.

خروج از نسخه موبایل