در پی بازگشت یکی دیگر از اعضای جدا شده از مجاهدین خلق، پرویز حیدرزاده به ایران، رسانه های تبلیغاتی مجاهدین بار دیگر جداشدهها را مزدور حکومت ایران معرفی کردند و بازگشت حیدرزاده به وطن را سند آن دانستند! استناد مجاهدین خلق به بازگشتن جدا شدهها به ایران و آغوش خانواده برای مزدور خواندن آنها موضوع تازهای نیست اما جالب توجهتر آن است که سران مجاهدین خلق این برچسب مزدوری را از فرزندان خود نیز دریغ نمیکنند.
کودک سربازان سابق که اخیرا افشاگریهای گستردهای درباره نقض حقوق کودکان در تشکیلات مجاهدین خلق انجام دادهاند به ایران بازنگشتهاند و اکنون در نقاط مختلف اروپا و آمریکای شمالی زندگی می کنند. اما آنها نیز به سادگی از سوی رسانههای مجاهدین خلق و در مواردی حتی از سوی مادران و پدران مجاهد خود که هنوز گرفتار این تشکیلات فرقهای هستند، برچسب مزدوری میخورند علیرغم آنکه چنان که خود ادعا میکنند با حفظ فاصله با حکومت ایران، به زندگی عادی خود در بیرون از تشکیلات مجاهدین خلق میپردازند.
از همین رو در دومین جلسه گفتگوی کودک سربازان در کلاب هاوس، به پاسخگویی به این سوال پرداختند که چرا مجاهدین خلق فرزندان خود را مزدور میخوانند. در این جلسه پنج ساعته افراد زیادی صحبت کردند. در میان کودک سربازان سابق فردی به نام پدرام شاید جامعترین پاسخ را برای این پرسش بیان کرد. پدرام معتقد است که این رویکرد مجاهدین خلق نوعی ضعیف کشی است چرا که در طول سالیان گذشته تشکیلات رجوی هیچ دستاوردی در مبارزه با حکومت ایران نداشته است.
پدرام در ادامه گفت: «ما شاهد این مسئله هستیم. اینها هم اکنون در آلبانی چه کار میکنند؟ هیچ کار. این ارتش آزادی بخش ایران هیچ کاری نمیکند. تنها کاری که از دستشان برمیآید ضعیف کشی است. سعی میکنند افرادی که اینجا صحبت کردند، کودک سربازان مجاهدین را ضعیف کشی کنند.»
این کودک سرباز سابق که سالها از عمر خود را در تشکیلات فرقهای مجاهدین خلق گرفتار بوده است به درستی رویکرد خصمانه مجاهدین نسبت به فرزندان جدا شده را تحلیل میکند. طبق دستور مسعود رجوی، سازمان مجاهدین خلق باید هر فردی که به هر دلیلی از تشکیلات جدا شده است را بریده مزدور و محکوم به اعدام بداند. بنابراین اگر فرقه رجوی موفق به کشتار و شکنجه و سربه نیست کردن فرد منتقد و خواهان جدا شدن نشود، ناچار به ترور شخصیتی او دست میزند.
پدرام معتقد است که سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک تشکیلات سیاسی باید بتواند بین مزدور و منتقد تشخیص بدهد اما نکته مهمی که باید در نظر گرفت این است که مجاهدین خلق دیگر سازمانی سیاسی نیست بلکه فرقهای مخرب است که حتی ایدئولوژی ثابتی ندارد و بر اساس یک متدولوژی فرقهای اداره میشود و خروج از فرقهها در همه جای جهان ممنوع است. با این وجود آنچه پدرام به سازمان مسعود توصیه میکند منطقی به نظر میرسد اما خود میداند که رجوی هرگز پاسخگوی کسی نبوده و به توصیه کسی عمل نکرده است.
این کودک سرباز سابق میگوید: «سازمان باید به این نتیجه برسد که یک سری منتقد دارد و باید پاسخ بدهد و از عملکرد خود دفاع کند اما سازمان از این کار عاجز است، نمیتواند از خود و عملکرد خود دفاع کند. سالیان است که نمیتواند و این یکی از دلایل محوری ست که انگ میزند. علی الخصوص به بچههایی که از DNA خودشان هستند.»
هجمه همزمان تشکیلات رجوی به انجمن نجات، انجمن آسیلا و جمع کودک سربازان سابق که سه موجودیت جداگانه با اهداف جداگانه هستند، نشان از عجز و ناکارآمدی مدیریت تشکیلات رجوی است. انجمن نجات این روزها تمرکز رسالتش بر حمایت از خانوادههای اعضای مجاهدین خلق و وصل آنها به عزیزانشان در آلبانی است، انجمن تازه تاسیس آسیلا رسالتش حمایت از اعضای جدا شده از مجاهدین در آلبانی برای احقاق حقوق شهروندی خود درکشور آلبانی است و جمع فرزندان مجاهدین که از این تشکیلات جدا شدهاند در پی روشنگری افکار عمومی درباره ماهیت فرقهای تشکیلات رجوی است.
در راستای هر سه این اهداف، انتقاد از رفتارهای ضد حقوق بشری، غیر دمکراتیک و سرکوبگرانه سران مجاهدین خلق نسبت به اعضای خود ناگزیر است و هموراه پاسخ مجاهدین به انتقادها منحصرا زدن اتهام مزدوری بوده است. فرقی نمیکند که شما ثریا عبدالهی مادر رنج کشیدهای باشید که بیست و چند سال از تماس با فرزند مجاهدتان محرومید یا پرویز حیدرزاده باشید که پس از 35 سال دوری از خانواده عزم وطن کردهاید یا امین گلمریمی باشید که از تجربه هایتان به عنوان کودک سرباز ارتش آزادی بخش ملی در نشریهای آلمانی صحبت کردهاید. در هر صورت رسانههای مجاهدین خلق دور چهرهتان خط قرمز میکشد و به عنوان مزدور اطلاعاتی ایران معرفی میکند.
مزدا پارسی