مریم قجر به مناسبت روز جهانی زن باز به نشخوار حرفهای گذشته خود پرداخته و چیز جدیدی برای عرضه نداشت و تنها موردی که می توانست از آن استفاده کند، جنگ اوکراین بود. وی با عوامفریبی روز جهانی زن امسال را روز زنان اوکراین نامید حرفی که هیچ محتوا و هیچ خریداری ندارد و او خودش هم هیچ اعتقادی به آن ندارد. چرا که در جریان جنگ روسیه و اوکراین مسئله جان تمامی انسان ها است از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال. و جداکردن زنان محلی از اعراب ندارد.
برای اثبات ادعای او باید به عملکردش توجه کرد که آیا او می تواند مدعی این حرف باشد یا خیر؟ آیا اصلاٌ حرفهایش درست است؟ وقتی به عمق عملکرد مریم قجر در درون مناسباتش نگاه می کنیم همه حرفهایی که در مورد آزادی زنان می زند دروغی بیش نیست. چون اصلاٌ اعتقادی به آن ندارد. او یک شبه در یک نمایش مسخره زنان را به قدرت رساند تا جلوی مردان قد علم کنند و زنان و مردان را مجبور کرد که از هم طلاق بگیرند و بنیاد خانواده را متلاشی کرد، زنان همه کاره شدند و مردان باید زیر دست زنان به کار می پرداختند. یعنی مناسبات از نظام مرد سالار به نظام زن سالار تبدیل شد .
مریم قجر در میان حرفهایش عنوان می کند تاریخ ایران سرشار از زنان انقلابی است! اما سئوالی که وجود دارد چرا فقط زنانی را نام می برد که در راستای منافع آنها حرکت کرده اند. ما در زمان حکومت پهلوی شاهد بودیم زنان زیادی در مبارزه علیه شاه شرکت داشتند و به زندان انداخته شدند و حتی جانشان را از دست دادند ولی مریم قجر نامی از آنان نمی برد چون وی به صورت دگم فقط به نام کسانی اشاره می کند که در راستای منافع شان حرکت نموده اند و این گونه حتی در نام بردن اسم مبارزین زن هم تبعیض قائل می شود .
مریم قجر در ادامه از زنانی نام می برد که در اشرف سه و یا عملیات دروغ جاویدان کشته شدند ولی عنوان نمی کند که همین زنان وقتی در مناسبات شان بودند چگونه به دستور رجوی به شکنجه افراد می پرداختند ؟ آری همین زنان بودند که به دستور وی در رقص رهایی شرکت نمودند و اکنون به بت هایی تبدیل می شوند که بیشتر مصرف درونی و تشکیلاتی دارد و هیچ کاربرد و مصرف دیگری ندارند. مریم قجر از مهین رضایی به عنوان یکی از فرماندهان عملیات یاد می کند ولی هرگز در مورد شوهرش یعنی علی زرکش حرفی نمی زند که چگونه مورد خشم رجوی قرار گرفت و در عملیات کشته شد و اینکه حاضر نبود تن به خواسته های رجوی بدهد و این گونه توانست هم او را بکشد و هم از خونش ارتزاق کند و اکنون مریم قجر یادش افتاده که میهن رضایی قهرمان بوده است !
اگر مریم قجر از زن ستیزی حرف می زند، رجوی یکی از زن ستیزترین افراد در جهان است چون وی ابتدا بنیاد خانواده را از بین برد و از طرف دیگر زنان حق هیچ انتخابی در درون مناسبات او نداشتند ، زنان همیشه باید در کار و مسئولیت توی سر مردان بزنند ، زنان حق استفاده از وسایل آرایشی را نداشتند و باید مانند مردان سبیل و موهای زائد در صورت شان وجود می داشت ، زنان باید از فرهنگ لمپنی برخوردار می بودند تا بتوانند هر چه که می خواهند به مردان بگویند و مردان هم حق اعتراض نداشتند و مانند برده قبول می کردند ، شاهد بودیم که چگونه زنان افسار پاره می کردند و مرزهایی از وقاحت را در می نوردیدند که خود مردان هم از شنیدن آن شرم می کردند . حال مریم قجر با این خصوصیات چگونه می تواند علیه زن ستیزی حرف بزند .
رجوی زنان را مانند کالا می دید که همه باید در خدمت وی باشند . او عنوان کرد من صاحب همه زنان عالم هستم و به خاطر همین اندیشه کثیف بود که مریم قجر برای وی برنامه رقص رهایی ترتیب می داد تا زنان از انقلاب طلاق وی سیراب شوند . مریم رجوی بود که همه زنان تشکیلات را به عقد شوهرش در آورد تا دیگر کسی جرات مخالفت نداشته باشد و از طرف دیگر فرهنگ توهین و فحش دادن را در آنان زنده نمود که بعد شاهد بودیم همین زنان دیگر مرزی باقی نگذاشتند از شکنجه تا توهین و ناسزا گفتن به مردان .
مریم قجر باز از طرح شورای بی خاصیت خودش در مورد زنان حرف زد که می توان گفت هیچ کدام از محورهایی که بیان داشت درست نیست. از چند همسری گرفته که خود رجوی صاحب همه زنان بود تا خشونت جسمی که بعضی از زنان درون مناسبات بر اثر ضرب و شتم زیر دست مسئولین مانند مهوش سپهری کشته شدند. همچنین خشونت روانی که شاهد بودیم به خاطر فشار نشست های مسخره عملیات جاری و … چنان فشاری به افراد وارد می شد که دست به خودکشی می زدند مانند آلان محمدی و یا خدام گل محمدی و … یعنی هر چیزی که اکنون مریم قجر از آن به عنوان حقوق زنان بیان می کند دروغی بیش نیست چون خودش همه این کارها را هم اکنون هم در تشکیلات و مناسباتش اجرا می کند و زنان مانند برده هایی هستند که باید در خدمت ارباب بزرگ یعنی رجوی باشند و حق هیچ گونه اعتراضی ندارند.
در مورد مشارکت زنان در شورای مرکزی باید گفت: بعد از تصفیه درونی از مسئولین مرد و سپردن کارها به دست زنان دیگر شورای مرکزی اسم مسخره ای است که ادعا کنیم مردان نقشی در آن دارند! همه کارها به زنان سپرده شد و مردان قدیمی حتی جرات نفس کشیدن و عرض اندام در مقابل یک زن تازه وارد به تشکیلات را ندارند به همین خاطر است که مریم قجر تا توانسته زنان را در شورای مرکزی وارد نموده تا قدرت دست آنان باشد و پز آزادی خواهی در مورد زنان سر بدهد. وقتی مریم قجر از زنان جنگاور حرف می زند بهتر است سن آنان را هم بیان کند. زنانی که دیگر رمقی برای راه رفتن ندارند ، زنانی که به انواع بیماری های روحی و روانی دچار هستند ، زنانی که قدرت فکر کردن ندارند ، زنانی که مانند برده ابزار دست مریم قجر هستند! زنانی که فقط در تحلیل هایشان به نشخوار حرف های مریم قجر می پردازند ، زنانی که بصورت یک عروسک در مراسم ها مورد استفاده قرار می گیرند، زنانی که توان حل یک تضاد در جامعه را ندارند، زنانی که به لحاظ اجتماعی نمی توانند در جامعه به خرید و کارهای دیگر بپردازند، زنانی که با دروغ و فریبکاری به دام شما افتادند و اکنون به خاطر شستشوی مغزی دیگر توان فکر کردن هم ندارند، زنانی که به محض ورود به تشکیلات همیشه باید تو سری خور باشند ، اگر منظور مریم قجر این زنان است همان بهتر که نزد شما بمانند و برای آنان نعره آزادی خواهی سر بدهید چون این زنان با این وضعیت به درد جامعه نمی خورند .
کلام آخر اینکه اگر مریم قجر به مناسبت روز زن از زنان اوکراین یاد می کند یک فریبکاری است. باید از او سئوال کرد که شما در درون مناسبات چکار کردید که اکنون به دنبال زنان اوکراین هستید؟ شما چنان بلایی بر سر زنان تشکیلات خود آوردید که یاد کردن از مقاومت زنان اوکراینی بیشتر به تف سر بالا شبیه است . در ضمن وقتی از مقاومت حرف می زنید ابتدا بهتر بود چند نمونه از خودتان و شوهر در قبر مانده تان بیان می کردید؟ شما هر جا که بحث پرداخت بها و مقاومت بود راه فرار در پیش گرفتید. از تابستان 60 که به فرانسه فرار کردید تا رفتن به عراق و فرار کردن در دو جنگ! البته مورد همکاری رجوی با ساواک را هم باید اضافه کرد . وقتی همه نمونه ها را کنار هم قرار می دهیم در می یابیم که مریم قجر و شوهر دومش هیچ وقت حاضر به پرداخت بها نبوده و هر موقع بحث مقاومت می شد راه فرار در پیش می گرفتند. فرار از عراق و رفتن به فرانسه و نشستن کنار رود سن و رودخانه درین و ویوس در آلبانی . اکنون وی باید هم از آزادی خواهی زنان و مقاومت حرف بزند! برای مریم قجر شرم و حیا اصلاٌ معنا ندارد. او کار و مسئولیتش این است که فقط حرف بزند ولی به آن عمل نکند تا بتواند با عوامفریبی و دروغ بافی به زندگی نکبت بار خود ادامه دهد .
هادی شبانی