برای کسانی که آشنایی مختصری با تاریخ دارند و سرگذشت گروه ها و احزاب مختلف را بررسی نموده اند واضح و روشن است که هر گروه بریده و طرد شده از سوی مردم کشورش به پایان تاریخ مصرف خود خواهد رسید و همان سرنوشتی را که امروز فرقه رجوی بدان گرفتار شده باید به انتظار بنشیند، بنابراین گزارشی که در سال 2007 از سوی وزارت خارجه امریکا منتشر شد، دور از ذهن نبود.
با توجه به دشمنی و خصومتی که امریکا با ایران دارد فرقه ی رجوی نمی تواند این گزارش را به روابط سود دهنده ارتباط دهد و از تحلیل پوچ و بی محتوای قدیمی استفاده کند. اما صرف نظر از واکنش های فرقه که دیگر بهایی در افکار عمومی ندارد این گزارش از چنان لحن تندی برخوردار است که اگر خود مریم و مسعود رجوی هم اقدام به خودسوزی نمایند نباید تعجب کرد! این بار تنها بحث بر سر کشتن چند امریکایی در فلان سال و بمب گذاری در داخل ایران و ترور مسئولین رده بالای حکومت نیست بلکه به روابط درونی فرقه که مدام سعی داشتند آن را که از زبان بریده ها و اعضای سابق گفته به نفوذی های دولت ایران نسبت دهند،است. فرقه ی رجوی پس از حمله ی امریکا و غرب به عراق با تسلیم شدن زود هنگام و فرار رهبر آن مسعود رجوی، روبرو شدن با خیل عظیم بریده ها و افشاگری توسط آنان تمام نیروی خود را صرف موجه جلوه دادن خود و رد افشاگری های درون گروهی نمود و با چند سفر خانم رجوی و ادعای حمایت چند پارلمانتر و به قول خودشان دادن طرحی به نام راه حل سوم و گرفتن اطلاعات از اسرائیل و به اصطلاح افشاگری هسته ای و تشویق اروپا به تحریم علیه ایران و جیغ زدن بر سر یک حکم دادگاه لوگزامبورگ که در مورد مسائل مالی فرقه بود به هر دری زد تا نام خود را از لیست سیاه بیرون کشد و با بردن چند حامی مجهول الهویه به اشرف خواست ثابت کند خبری از خط مشی مسلحانه نیست و یا اصلاً آن ها داد و ستدی با رژیم بعث و صدام نداشتند و در اجرای برنامه های سرکوبگرانه او بر ضد اکراد و مردم عراق هیچ کمکی به وی ننمودند!! با رفتن زیر پوشش قانون چهار کنوانسیون ژنو فریاد شادی سر دادند که این نشانگر تروریست نبودن ماست و بازدید کنندگان اثری از سلاح و اقدام به رفتار خشونت آمیز ندیدند! با انتشار اخبار و اطلاعات غلط و ساختگی برای جذب کمک چند میلیارد دلاری سنای امریکا به فعالان مخالف دولت ایران تلاش کردند و همه را برای خروج از لیستی انجام می دادند که مدعی بودند غرب و اروپا برای امتیاز دادن فرقه را در آن قرار دادند و خلاصه این که کلی با لابی های مستقر در امریکا بده و بستان کردند و خبر خروج زود هنگام از لیست تروریستی را به اشرفیان که بسان بردگان در چنگال فرقه اسیرند دادند تا کار به این جا کشید که امروز و در روز آخر آوریل 2007 یکی از دلایل ابقای نام فرقه در لیست، فشار ایدئولوژیک بر افراد و تحریف تاریخ برای آنان ذکر گردد!!!
خانم رجوی که با زیر پا گذاشتن اصول اولیه و برای فرار از برچسب فمینیسم از حقوق زنان در ایران می گفت در گزارش تازه وزارت خارجه متهم به جدا کردن فرزندان از والدین و مجبور کردن اعضا به طلاق جمعی و اقرار به این نادیده گرفتن حق ابتدایی زنان شده و بالاخره از پرده برون آمد هر آن چه خوفش را داشتند.
این گزارش از آن جهت که در آن به مسائل جدید اشاره نشده برای فرقه ی رجوی لگد زدن به جنازه اش بود.
از سوی دیگر نگرانی از وجود برخی رهبران و فراریانی که آموزش نظامی دیدند در گزارش آورده شده. این ها اثبات سخنان کسانی است که فرقه تهدیدشان نمود و به زندان و شکنجه گاه برد تا مبادا صدایشان به دیگر دربندان اشرف برسد و نفری از اسرای رجوی کم شود. همان ها که نگران باقی ماندگان در اشرفند. که اگر این درب باز شود و رازهای خفته در سینه های پر رنجشان بازگو شود وضع فرقه از این هم بدتر خواهد شد. ذکر این مطلب که در گزارش فوق تأکید بر مشی فرقه ای گروه رجوی شده کافی است تا همه ی وجدان های بیدار و انسان دوست برای نجات اسیران تلاش کنند و سازمان های بین المللی اقدامی نمایند.
اما افسوس برای رهبرانی که حتی از سوی نا آشنایان به اسلام متهم می شوند که خود را جانشین پیامبر (ص) جا زدند. مایه ی شرمساری است که هنوز از تحریم علیه کشور خود دم بزنید و منافع غیر را بر خلق ترجیح دهید و دلخوش به جنگ هسته ای،چشم امید به نابودی خاک خود دارید!!