حمید دهدار حسنی عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ، به دنبال انتشار سندی مکتوب از نشست های “طعمه” که اخیرا توسط برخی از کودک سربازان سابق افشا شده است، با انتشار ویدئویی تجربیات خود از این نشست ها را بیان کرد.
او می گوید: اخیرا برخی از کودک سربازان سابق فرقه رجوی سندی از نشست های درونی فرقه موسوم به “طعمه” تحت عنوان نشست رهبری، بحث تشکیلاتی – ایدئولوژیکی که در سال 80 از سوی رجوی به منظور سرکوب و مرعوب کردن اعضای ناراضی و خواهان جدایی تدوین و در نشست معاونین بخش جدید سازمان آن را ابلاغ کرد را به منظور افشای ماهیت فرقه رجوی در فضای مجازی منتشر کردند . حال با توجه به اینکه خودم در آن سال به نوعی درگیر و سوژه نشست های اولیه بحث طعمه بودم لازم دیدم که حول این موضوع و اتفاقاتی در آن سال افتاد به اطلاع افکار عمومی برسانم.
دهدار حسنی گذری دارد بر کارنامه سراسر خیانت بار رجوی از زمان انقلاب و آزادی رجوی از زندان شاه ، ادعای رهبری جامعه و قدرت طلبی و تمامیت خواهی او، فریب افراد با شعر و شعارهای توخالی، 30 خرداد 1360 و اعلام عملیات مسلحانه و قربانی کردن تعداد بیشماری از مردم ، مهاجرت به فرانسه و نقطه اوج خیانت های رجوی یعنی هم پیمانی اش با دشمن متجاوز به خاک وطن! عملیات های ایذایی زمان جنگ. دهدارحسنی می گوید: رجوی عملیات های ایذایی به راه انداخت تا به زعم خود در صورت پیروزی صدام، او را بر سر قدرت بنشانند.
او سپس به ماجراجویی مسعود رجوی در پایان جنگ ایران و عراق و عملیات فروغ جاویدان اشاره می کند که با شکست فضاحت بار و تراژیکی با مرگ تعداد زیادی از اعضا پایان می یابد. شکستی که منجر می شود به نقطه تلاشی سازمان .در این مرحله تعداد زیادی از افراد متناقض شده بودند و این مسئله منجر می شود به کناره گیری تعداد زیادی از اعضا. رجوی در این مرحله برای نجات فرقه اش از فروپاشی بحث های انقلاب ایدئولوژیک و طلاق های اجباری را راه انداخت.
عضو سابق سازمان مجاهدین خلق سپس به آغاز بحث هژمونی زنان در سال 1372 و همچنین چک های امنیتی سال 1373 اشاره میکند. سالی که حدود 900 نفر از اعضا به بهانه چک امنیتی زندانی و شکنجه و تعدادی همچون پرویز احمدی، جلیل بزرگمهر و قربانعلی ترابی کشته شدند. او به نقل از یکی از اعضای جداشده به نام نادر بنی فرحان که هم بند قربانعلی ترابی بوده می گوید: “او را آنقدر شکنجه کرده بودند که زبانش داشت برمی گشت. هر چه در زدیم کسی اهمیتی نداد.” قربانعلی روی دست آنها جان می دهد.
دهدار حسنی در ادامه به نشست های مختلفی اشاره می کند که مسعود رجوی هرگاه سازمانش را در حال فروپاشی می دیده به راه می انداخته است. نشست هایی آمیخته از مغزشویی و سرکوب توامان.
یکی از این نشست ها، نشست طعمه بوده است که با افزایش موج جدایی ها بعد از دور دوم انتخاب خاتمی به عنوان رییس جمهور ایران در سال 1380 کلید می خورد.
دهدار حسنی هم جزو افرادی است که درخواست جدایی از سازمان را مطرح می کند: اول مرداد مرا به قرارگاه باقرزاده بردند. روز دوم مرا وارد نشستی کردند که فقط اعضای رده بالا حضور داشتند. 60 یا 70 نفر از مسئولین آنجا بودند. این نشست ها 9 شبانه روز ادامه می یابد. با داد و فریاد و توهین و فحش های آن چنانی سعی میکنند دهدارحسنی را وادار کنند تا از موضع خود عقب نشینی کند و درخواست خود را پس بگیرد. مهدی ابریشچمی او را تهدید به مرگ می کند. اما او که پس از صحبت با خانواده مصمم به جدایی بوده، بر خواسته اش مبنی بر جدایی از سازمان پافشاری می کند، همه سختی ها را به جان می خرد و بعد از دوسال زندان به نزد خانواده بازمی گردد.