سردمداران فرقه تروریستی به اصطلاح مجاهدین تا چه حد به مفهوم آزادی و انتخاب آزادانه انسان پایبندند؟ اگر آنان در عصر تحولات دموکراتیک و انفجار اطلاعات به حقوق بشر معتقدند، چرا علیرغم خواست، اراده و تمایل خانم ها انیس و مونس خواهران خانم معصومه اولادی (فرد مستقر در قرارگاه اشرف) که در نامه خویش در فروردین ماه سالجاری(درج شده در سایت انجمن نجات) از خواهرشان خواسته بودند تا با آنها تماس تلفنی بگیرد، اجازه ندادند تا خانم معصومه اولادی با خواهران و مادر چشم انتظار و سایر اعضای خانواده اش که بشدت نگران وضعیت و سلامتی او هستند حتی به مدت چند دقیقه تماس تلفنی بگیرد.
آیا جز این است که سردمداران فرقه رجوی کمترین اعتقاد و پایبندی به حقوق ذاتی و طبیعی افراد ندارند و آزادی انسان و حقوق بشر برای آنان پشیزی ارزش ندارد.
هم اکنون که مادر محترم و چشم انتظار خانم معصومه اولادی برای تحقق تنها آرزو و رویای خویش نامه ای را جهت درج در سایت نوشته و در آن به نکات تکاندهنده ای در رابطه با افشای ماهیت واقعی و ضد دموکراتیک فرقه رجوی اشاره کرده است، و از مسئولین فرقه مجاهدین می خواهد تا به خواسته به حق و مشروع او تن در دهند و امکان تماس فرزند دلبندش را با او فراهم کنند، جا دارد مسئولین فرقه مذکور اندکی به خود آمده و در رفتار و عملکرد خویش تاملی ژرف کرده و متوجه باشند که در دنیای مدرن و جریان آزاد اطلاع رسانی بیش از این نمی توان موش و گربه بازی کرد و رفتار ها و عملکردهای ضد دموکراتیک را لاپوشانی نمود. باید شفاف عمل نمود و به افکار دیگران احترام گذاشت و تمایلات و خواسته های مشروع و طبیعی انسانها را بیش از این به سخره نگرفت، که در غیر این صورت جایی در چرخه زندگی و زیست اجتماعی و سیاسی نخواهند داشت.
آرش رضایی
مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی
نامه به خانم معصومه اولادی:
به نام خدا
دختر عزیزتر از جانم معصومه جان سلام
امیدوارم که سلامت و تندرست باشی. مدت 3 سال است که از فراق تو می گذرد و با چشمان غمبار و پراشک خود لحظه به لحظه انتظار دیدن روی ماهت را دارم، خیلی دلم برایت تنگ شده است و تنها آرزوی زندگیم دیدن دوباره تو می باشد و با کوچکترین صدای زنگ تلفن و درب خانه، فقط دعا می کنم که تو باشی و از درگاه خداوند متعال آرزومندم که هر چه زودتر صدای قشنگ و روی ماهت را ببینم معصومه جان در این مدت که نیستی من و خواهر و برادرانت برای آزادی تو از چنگال مخوف سازمان مجاهدین خیلی کارها کرده ایم و به بسیاری از مجامع بین المللی از جمله صلیب سرخ جهانی و سازمان انجمن نجات مراجعه نموده ایم. در بسیاری از جلسات و همایشاتی که به منظور آزادی و نجات تعدادی از اسیران فرقه تروریستی رجوی تشکیل گردیده، شرکت کرده ایم و حتی با خانم مرضیه قرصی که به تازگی از آنجا برگشته ملاقات حضوری داشتیم و ایشان گفتند که معصومه در آنجا ناراحت و ناراضی می باشد، دختر عزیزم درست است که عوامل مزدور و فریبکار سازمان تروریستی مجاهدین از احساسات پاک و سادگی و جوانی شما سوء استفاده کردند و شما را به کام آن زندان مخوف کشیدند ولی به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است، اصلاً دیر نشده است سعی و تلاش کن که خود را هر چه زودتر از آن زندان مخوف نجات بدهی و دیگر فریب حرفهای آنها را نخور، چون مسئولین و سران فرقه تروریستی مجاهدین همگی دروغگویند و مزدور بیگانگان و دشمنان ملت ایران هستند و چیزی از خود ندارند بجز دروغگویی و فریب جوانانی مثل شما و حالا هم اکثراً فراری هستند و در لانه موشهای خود پنهان شده اند که این فرصت، فرصتی مناسب برای تو می باشد که از آنجا نجات پیدا کنی، هیچ گونه ترسی به خود راه نده، چون دولت ایران پشتیبان و حامی شما می باشد و کسانیکه از آنجا برگشته اند همگی ازدواج کرده و دارای شغل مناسب هستند و در کمال آرامش زندگی می کنند معصومه جان شماره تلفن خانه را نوشته ام که برایم تلفن بزنی اگر مسئولین فرقه تروریستی مجاهدین غیرت داشته باشند و بویی از انسانیت برده باشند باید به تو اجازه بدهند که به مادر پیر و چشم انتظارت زنگ بزنی وگرنه آنان بویی از شرافت انسانی نبرده اند دختر عزیزم همت کن و خودت را از جهنم بیابان اشرف نجات بده و به کمپ آمریکائیها برو تا از طریق نمایندگان صلیب سرخ به آغوش مادر چشم انتظارت بازگردی. ما هم لحظه به لحظه پیگیر کارهایت هستیم به امید آزادی و بازگشت تو دختر گلم. دوستار همیشگی تو مادرت قمر مرادی
رونوشت:
1- آقای آندریاس رئیس محترم کمیته جستجوی صلیب سرخ – دفتر تهران
2- خانم کلنل تورلاک مقام محترم حقوقی و قضائی کمپ آمریکا موسوم به تیف
3- سازمان دیده بان حقوق بشر
4- آقای اشرف قاضی نماینده محترم حقوق بشر عراق
5- انجمن نجات دفتر آذربایجان غربی
