در پی انتشار خبر پیروزی قطعی محمد رجوی فرزند مسعود رجوی علیه کارفرمای سابقش در دادگاه استیناف نروژ، در صفحه شخصی او، موج شادباش ها در حمایت از محمد رجوی به جهت پیروزی اش در برابر لشکرکشیهای تشکیلات پدرش، به راه افتاد. ده ها تن از اعضای سابق فرقه رجوی با ابراز شادمانی از شکست عوامل فرقه در برابر فرزند مسعود رجوی و اشرف ربیعی حمایت خود را از او و تنفر خود را از فرقه رجوی ابراز کردند.
نظرات ذیل متن محمد رجوی نشان میدهد که سازمان مسعود رجوی نه تنها در میان ملت ایران بلکه در نظر اعضای سابق خویش که سالهای متمادی از عمر خود را برای به اصطلاح هدف تشکیلات در طبق اخلاص گذاشتند، به غایت مورد خشم و نفرت است. در کنار همدلیها و ابراز شادمانیهای کودک سربازان سابق و هم سن و سالان محمد رجوی، چون محمدرضا ترابی و امین گل مریمی، نام افرادی به چشم میخورد که سوابق طولانی کار تشکیلاتی در فرقه رجوی داشتهاند.
فرزند اشرف و فرار از اشرف
موضع گیری شخص محمد رجوی در برابر فرقه پدرش و به تبع آن حمایت اعضای سابق فرقه از او، از این نظر بسیار اهمیت دارد که او فرزند زنی است که نام او همواره بر سردر تشکیلات بوده است. قرارگاههای مجاهدین همواره نام اشرف را به دوش میکشند. محمد رجوی فرزند زنی است که جان خود را در راه مبارزه مسلحانه مجاهدین خلق از دست داد اما مکانی که نام او را به یدک میکشد، به جایی برای رقم خوردن شدیدترین موارد نقض حقوق بشر، شکنجه و قتل اعضای تشکیلات، تبدیل شد.
قرارگاه اشرف در عراق، تحت حکمرانی مسعود رجوی جایی بود که فرزند اشرف و مسعود بارها به دلیل اقدام به فرار از آن مورد سرکوب و تنبیه قرار گرفت! قرارگاه اشرف جایی بود که بسیاری از اعضای سابق مجاهدین خلق برای خلاصی از آن حاضر به تحمل حبس در مخوفترین زندان عراق یعنی زندان ابوغریب شدند.
امروز نیز قرارگاه اشرف سه در آلبانی، در دوران غیبت مسعود رجوی و تحت حاکمیت مریم رجوی، جایی است که افراد برای خروج از آن باید نقشههای فراوان طرح کنند که گاهی ممکن است مانند داستان محمود دهقانی موفقیتآمیز باشد و گاهی چون ماجرای امیر پرویزی، نقشه فرار ناموفق باشد و منجر به سرکوب و مجازات بیشتر پشت دربهای اشرف بشود.
امروز قرارگاهی که به نام مادر محمد رجوی است دیواری بلند میان خانوادهها و عزیزانشان کشیده است. حتی اگر این خانواده پویا نوری باشد که تا چند سال پیش عضو تشکیلات بود. او امروز تنها به جرم درخواست دیدار با برادرش متهم به مزدوری برای حکومت ایران میشود؛ مورد بازجویی توسط پلیس آلبانی قرار میگیرد؛ و برادرش پیام تحت فرمان سران فرقه رجوی علیه او موضع گیری میکند.
تنفر از مسعود وجه اشتراک همه جدا شده ها
حمایت اعضای سابق مجاهدین خلق در ماجرای اخیر پویا نوری نیز رخ میدهد. خیل عظیم پیام های اعضای سابق تشکیلات رجوی، کسانی که روزگاری فرمانده و مقام مسئول و مربی آموزشهای نظامی مجاهدین بودند در شبکه های اجتماعی در ابراز انزجار از مسعود رجوی و پشتیبانی از پویا نوری معیاری روشن برای اثبات انزوای تشکیلات رجوی است.
داستان دادگاه محمد رجوی و هزینههای سرسامآور فرقه رجوی برای آوردن لشکر وکیل و سیاستمدار سابق به صحن دادگاه و تلاشهای آنها برای امنیتی جلوه دادن کیس محمد رجوی، نه تنها بیثمر ماند، بلکه انتشار خبر آن توسط محمد رجوی با عنوان ” پيروزی درخشان و نهایی عدالت و شكست قطعی و تاريخی دروغ و نيرنگ”، موجب شد که اعضای سابق مجاهدین خلق فارغ از دیدگاه های سیاسی امروزیشان، بار دیگر نفرت مشترک خود از مسعود رجوی را در فضای رسانهای اعلام کنند.
داستان محمد رجوی به تنهایی برای ثبت بی شرافتی مسعود رجوی در تاریخ کافی است. در زمانهای که دیگر پادشاهان فرزندان خود را کور نمیکنند، مسعود رجوی فرزند خود را تنها برای آنکه حاضر به همکاری تبلیغاتی با او نشده است، مورد کثیفترین اتهامها قرار میدهد، غافل از اینکه در جوامع دمکراتیک قانون حرف نخست را میزند و هزاران یورو هزینه برای تطمیع افراد و نهادها، بر روند عدالت خواهی و حقیقت جویی اثری ندارد.
مزدا پارسی