اوج درماندگی و استیصال رهبران فرقه مجاهدین خلق

در اخبار آمده بود که پلیس آلبانی به محل جداشدگان از سازمان مراجعه کرده و خواستار برخی توضیحات از طرف آنان شده است و در نهایت هم : “بر اساس گزارش سه صفحه ای پلیس نهایتاً هیچ مورد غیرقانونی در اماکن و خودروها و وسایل مورد بازرسی یافت نشد.”

حال سوال این است:
آیا زندگی کردن جرم است؟ آیا جدا شدن از فرقه جرم است؟ آیا ازدواج کردن جرم است؟ آیا تصمیم به تشکیل خانواده جرم است؟ آیا تماس با خانواده بعد از دهها سال جرم است؟ آیا کار کردن شرافتمندانه و نان خوردن از زور بازوی خود، جرم تلقی می شود؟
گناه جداشدگان چیست ؟ که بعد از جداشدن هم باید زیر تهمت های اطلاعاتی و امنیتی قرار بگیرند؟

بله ، از دیدگاه فرقه گرایانه رجوی ها، همه موارد بالا جرم است، مسعود رجوی صراحتا گفته است که :

جداشدگان از این سازمان باید توسط اعضای سازمان، ترور شوند! حتی بعد از دادگاهی که 42 عضو سابق سازمان در آن از رهبران فرقه ی رجوی شکایت کردند، مسعود رجوی سراسیمه خودش به صحنه آمد، و در همان زمان انجمن نجات در مورد این دادگاه و موضعگیری شخص مسعود رجوی نوشت:

“برگزاری این دادگاه آنچنان ضربۀ مهلکی بر پیکر فرتوت مسعود رجوی فرود آورد که بعد از سالها سکوت و غیبت، بعد از اولین روز دادگاه به صحنه آمد و طی یک فایل صوتی اقدام به موضعگیری کرد و به شکل سخیفانه ای شاکیان و شاهدان و هر آن کسی که در خصوص این دادگاه تلاش کرده بود را به اقدام تروریستی و حذف تهدید نمود. این گونه به صحنه آمدن مسعود رجوی بعد از تقریبا بیست سال سکوت بسیار شگفت انگیز بود و خیلی ها را متعجب کرد. همگان متوجه شدند که ضربه ای مهلک و جدی به بنیان سازمان مجاهدین خلق و مسعود رجوی وارد شده و به صحنه آمدن رجوی مُهر تائیدی بر اهمیت این دادگاه بود. رجوی سابقاً مدعی شده بود که حاضر است در هر دادگاهی حضور بهم رساند. او مدعی بود هر جایی که یک قطره قانون باشد او و گروه تروریستی اش پیروز خواهد شد. اما ناگهان همچون شکست خورده ها به صحنه آمده و تاثیرات “جام زهری” که توسط جداشدگان به حلقوم وی ریخته شده بود را برملا کرد.”

امنیت جانی و مالی تک تک جداشدگان در آلبانی، از مهم ترین ارکانی است که برای همه مهم است و هر گونه خدشه به آن، قطعا عواقب قانونی بیشماری برای مسببین خواهد داشت، چرا که آسیلا یک انجمن قانونی و مصوب شده تحت قوانین دولت آلبانی می باشد، تشکیل انجمن قانونی آسیلا برای حمایت از ایرانیانی که از فرقه رجوی جدا شدند، خاری در چشم رجوی ها شده است که تاب تحمل یک انجمن قانونی را نداشته و ندارند، قانون گریزان رجوی پنج شنبه نشان دادند که به قانون و محکمه عقیده ای ندارند و تاب تحمل حتی زندگی ساده جداشدگان را هم ندارند.

همین چند روز پیش بود که خانم اریسا رحیمی، همسر آلبانیایی آقای سر فراز رحیمی، از جداشدگان از این فرقه ی جهنمی، به محل زندگی دو جداشده، آقایان رضا اسلامی و علی هاجری رفته و از نزدیک نشان داد که جداشدگان با کارهای شرافتمندانه، نظیر کار کردن در کارواش و کارگاه مبل سازی، به زندگی مناسبی مشغول هستند و نان غیرت و بازوی خود را می خورند. خانم اریسا رحیمی برای مخاطبان نشان داد که اعضای سابق سازمان که اکنون جداشدند، بر خلاف تمام یاوه گویی های رجوی ها، از شرایط زندگی مناسبی در جامعه آلبانی برخوردار هستند.

اکنون رهبران این فرقه تروریستی، تمام کار و بار خود را رها کردند و به سنگ اندازی به سمت جداشدگان در آلبانی مشغول هستند، گویا سرنگونی که از دسترس خارج شده است، اکنون جداشدگان از سازمان، که مشغول زندگی عادی در آلبانی هستند به هدف عمده سازمان تبدیل شده اند.

سرنوشت فرقه رجوی برای جداشدگان، امری تمام شده و پایان یافته است، پرونده این فرقه برای جداشدگان، مختومه شده است و جداشدگان مشغول زندگی عادی خود هستند، اما این سازمان که چوب در لانه زنبوران می کند، باید بداند که اگر جداشدگان از این فرقه ساکت هستند و مشغول زندگی خود، این دلیل بر این نیست که جنایات رهبران این فرقه را فراموش کردند، بلکه قصد درگیر شدن با فرقه را ندارند، سران فرقه باید بدانند که جداشدگان می توانند در محکمه های آلبانی اقامه دعوا کنند و طلب عمر از دست رفته خود در فرقه رجوی را بکنند.

هوچیگری های امروز فرقه در آلبانی، امر جدیدی نیست و تازگی ندارد، بلکه برای جلوگیری از روند صعودی جدایی و فرار، مجبور هستند که هر مارک نچسبی به جداشدگان بزنند، به این امید که جلوی موج ریزش و فرار را بگیرند، وگرنه خود رهبران این فرقه ، از همه بهتر می دانند که جداشدگان فقط برای زندگی کردن و آزادی و آسایش خیال، از این فرقه ضد بشری جدا شدند و بس.
بور شدن سبک مغزان رجوی در آلبانی در این قضیه، امروز حاکی از آن است که وضعیت نابسامان درون فرقه بسا شکننده تر از آن حدی است که ما فکرش را می کردیم.

اعضای در بند سازمان نیز می دانند که این فرافکنی های مسئولین فرقه و خود را به این در و آن در زدن، فرار کردن از مسئله اصلی و بحران ریزش فزاینده ای است که دیر یا زود ، دامن مریم و مسعود را خواهد گرفت. زندگی حق همه است و کسی نمی تواند به زور و اجبار انسان ها را در بند و اسارت نگه دارد، اعضای سازمان هم اگر دوست ندارند تمام عمر خود را در زندان بگذرانند، باید همین امروز اقدام کنند و دست پس به سینه ی رجوی ها بزنند وزندگی شیرین را تجربه کنند.

فرید

خروج از نسخه موبایل