غنائم جنگی و دستاوردهای مجاهدین در حمله 17 ژوئن 2007 در پاریس
مسعودجابانی
از چگونگی و جزئیات تهاجم مجاهدین به فعالین حقوق بشر در یک گردهمائی پناهندگی سخن بسیار گفتیم.هرجند که حرفها ناتمام می ماند وقتی که مجاهدین سفیدی ماست و تابش خورشید را هم انکار می کنند و تحریف وقایع را جزء دستاوردهای انقلابی خود می شمارند.
درعین حال مایلم که دستاوردها و غنائم جنگی مجاهدین را در تهاجم به تعدادی از فعالین حقوق بشری تیتروار برشمارم.
دستاوردهای زیر در صفحه ذهن من ثبت شده است.کمبودها و نواقص لیست غنائم زیر را، می توانید از آقای محمد حیاتی پرسیده و از ایشان پاسخ های تکمیلی را دریافت نمائید.
( در همین جا از آقای محمد حیاتی تقاضا می نمایم که همه عکسهای موجود در دوربینهای به غنیمت گرفته شده را استفاده تبلیغاتی نفرمائید. در یکی از دوربینهای به غنیمت گرفته شده چند عکس با همسایه ها گرفته ام. آن عکس ها را در کنار عکس جداشدگان به عنوان مزدور و خائن قرار ندهید.خدا را خوش نمی آید که بناگهان عکس خانم الیزابت که در عمرش حرفی بالاتر از گل نشنیده در صفحه اول مجاهد بنام یکی از سازمان دهندگان توطئه رژیم آخوندی در پاریس درج گردد.)
دستاوردها و غنائم جنگی مجاهدین
* فعال شدن برادر محمدحیاتی که ازکاشتن شلغم و هویج و آبیاری درختان شهر اشرف در عراق خسته و درمانده شده بود.
* رسیدگی عملی به درخواست تعدادی از خواهران و برادران مجاهد که مایل بودند با خشم و نفرت و کینه انقلابی! خود را از انزوا خارج کرده و فعالیتهای خود را با پرتاب تف بر روی مخالفان در جامعه، گسترش دهند.
*آشنائی با پلیس و دادن عکس و مشخصات و آدرس به آنان( البته این قسمت را نمی دانم که باید جزء غنائم بنویسم و یا جزء خسارات جنگی) ولی از آنجائیکه چند عکس جداشدگان در محل بازداشت، اشتباها در ساک انقلابیون قرار گرفته است، ما آنرا به فال نیک می گیریم.
*آشنائی و یادآوری مجدد رزمندگان با شیوه های جنگ و گریز چریک شهری در شهرهای اروپائی با استفاده از روشها و تاکتیکهای چماقدار بازنشسته رژیم، اقای مسعود ده نمکی که در سالهای58 تا 60 تجمعات مخالفین را باهمین شیوه ها و باپرتاب همین نوع آب دهن ها بهم می ریخت.
*استفاده انقلابی از چاقو و قمه( در این رابطه رزمندگان ضوابط تشکیلاتی را تمام عیار رعایت نموده و با واردکردن یک ضربه به دشمن و دو ضربه به خود برای محکومیت قانونی دشمن در دادگاه، میزان حل شدگی خود را ثابت نمودند و شدیدا مورد توجه رهبری قرار گرفتند.( این قانون فقط در شهرهای مهم اروپائی صادق است. در شهرهای کوچکتر خودسوزی انعکاس بهتری پیدا می کند.)
* ارتقاء ایدئولوژیک رزمندگان هنگام کشیدن عربده و جیغ و دادن فحش های کوبنده که در راستای نابودی دشمن ضدبشر کاملا ملموس و سازنده بود.
*گرفتن زهر چشم از دیگر گروه های اپوزیسیون که ماستهایشان را در این تهاجم کیسه کردند.
*جا انداختن اینکه تهدید مجاهدخلق تنها تهدید نیست و اجرا هم می گردد.
* تعدادی دوربین و کیف پول شرکت کنندگان از چنگ حاضرین با تهاجم صددرصد خارج شده که رهبری در حال بررسی جنس ومارک آنان می باشد.
* روحیه گرفتن و بیرون آمدن از خمودی و کسالت روحی دیگر اعضاء مجاهدین و شورا و گرفتن نور امید برای سرنگونی رژیم آخوندی
*گوشمالی ایدئولوژیک مخالفین و منتقدین و نمایش سرعت و قدرت تهاجم و قاطعیت انقلابی
* ایجاد یک رابطه عمیق عاطفی و برادرانه بین چماقداران اقای رجوی با چماقداران و نقابداران رژیم که چشم دیدن هیچ تحول، دگراندیشی و ساز مخالف را نداشته و نخواهند داشت.
یکی از خسارات وارده به مجاهدین
* بیش از 50 آدرس و مشخصات رزمندگان به دست پلیس افتاد.( این تعداد به دلیل ثبت مشخصاتشان در پلیس وپرهیز از زدن شاخ به دیگران، در تهاجم بعدی نمی توانند شرکت کنند) بنابرین اگر در هر تهاجمی 50 نفر از دور خارج شوند ، بزودی کفگیر رهبری به ته دیگ می خورد و دست آخر آقای حیاتی می ماند که دست در دست رهبری بدون سوت و کف باید میز مخالفین را به هم بریزند.
