درباره یک نمایش خیابانی توسط سازمان مجاهدین خلق)
برنامه چهارشنبه شب 30 خرداد ارتباط مستقیم به دو موضوع برهم زدن نشست پناهندگان ایرانی در پاریس و همچنین سالگرد 17 ژوئن اختصاص داشت. در بخش اول برنامه که با اجرا حمید رفیعی و حضور ابوالقاسم رضایی از اعضای قدیمی سازمان برگزار شد، در خصوص ریشه یابی و بازخوانی این درگیری به نکات قابل تعمق و جالب توجهی اشاره شد. از جمله ادعای صریح و آشکار ابوالقاسم رضایی مبنی بر اینکه اعضای سازمان مسئول بر هم زدن و ایجاد درگیری بوده اند. منتهی این حقیقت را با ادبیات و لحن مخصوص مجاهدین خلق مطرح کرد. وی در این رابطه چنین اظهار داشت:
"ظاهرا قرار بوده تعدادی از مزدوران رژیم جلسه ای تحت عنوان حمایت از حقوق پناهنده گی در پاریس و در سالنی به نام فیاف برگزار کنند. اما عده ای از هموطنان ما در این محل حاضر شدند و به این دلیل که عناصری که آنجا جمع شده بودند شناخته شده و از عناصر مزدور رژیم بودند، این هموطنان ما در این مکان حرکت کرده بودند تا ماهیت آنها را افشا کنند، اما آنها با سبق تصمیم ابزارهایی آماده کرده بودند برای مقابله."
این اظهارات حتی در تعارض آشکار با اظهاراتی بود که شماری از اعضای سازمان و با این پوشش که قصد شرکت در جلسه را داشته و متوجه شده اند که این جلسه توسط وزارت اطلاعات برگزار شده و انها ناچار به سوال و اعتراض شده و در مقابل از سوی برگزارکنندگان مورد هجوم و ضرب و شتم قرار گرفته اند. این تعداد که جملگی علیرغم اعتراف به عدم آشنایی با آدم هایی از جمله سبحانی و حائری و شادانلو و… بیوگرافی آنها را بازخوانی می کردند، در نوع خود هم به لحاظ شباهت های عجیب و غریب اظهاراتشان و هم به لحاظ انگیزه شرکت در این جلسه و هم در نهایت قرار گرفتنشان در یک لوکیشن واحد برای فیلمبرداری یک سناریوی ضعیف را نماینده گی و بازی می کردند. پخش فیلمی مربوط به این حادثه نیز مزید بر علت گردید و در نهایت تصاویر درهم و صداهای مبهم و اما تصویربرداری از یکی از حاضرین که بطرز ناشیانه ای مشخص بود خودزنی کرده گویای حداقل این حقیقت بود که اعضای سازمان در موقعیت مهاجم به جلسه بوده اند و مابقی اتفاقات بر اساس یک سناریوی هدفمند اما ضعیف طراحی و اجرا شده است. ابوالقاسم رضایی به صراحت در همین برنامه اعلام کرد خاک اروپا خاک ما است و ما به هیچ وجه اجازه نمی دهیم در این خاک علیه مقاومت حرف و سخنی به میان بیاید. او با حرارت و تاکید ادعا می کرد: اینجا زمین زمین ما است و ما اجازه نمی دهیم در اینجا علیه مقاومت توطئه بشود." اینکه شماری ولو اعضای جداشده می خواهند ولو درباره سازمان مجاهدین خلق صحبت کنند و شما مانع می شوید، در ادبیات مجاهدین معادل توطئه تلقی می شود. اما اینکه به صراحت و آشکارا به یک نشست ساده و معمولی حمله و هجوم شود این در نوع خود یک کار انقلابی و مربوط به مقاومت است. آقای رضایی در بخش دیگری از اظهاراتشان خطاب به اعضای جداشده این بود که:
"بدانید هموطنانمان در دوره اضمحلال تحملتان نخواهند کرد."
که البته واژه هموطن در اینجا معادل ترجیع بند همیشگی یعنی هواداران و اعضای سازمان مجاهدین است. در بخش دوم نیز با حضور معزی و نصیری به سیاق معمول و سخنان تکراری بر تهی بودن پرونده 17 ژوئن و بندوبست دستگاه قضایی فرانسه و جداشدگان و رژیم جمهوری اسلامی تاکید می شد و در عین حال یکی دو تلفن در این رابطه حرف و نکته تازه ای به این ادعاها اضافه نکرد. اظهارات رضایی و فیلم پخش شده در این برنامه به نظر می رسد صرفنظر از هر ادعایی از سوی مجاهدین حداقل یک سند زنده و قابل اتکا برای پیگیری منصفانه درگیری 17 ژوئن در پاریس است. لابی ای که مورد تهاجم اعضای سازمان قرار گرفته، صحنه های فیلمبرداری شده از لابی، انتخاب نماها و زوایای مورد نیاز و میزانسن هر صحنه برای اگراندیسمان و ضبط هر اتفاق پیش بینی شده از جمله مورد کاملا کلیشه ای چاقو خوردن و روی زمین ماندن یکی از اعضای به اصطلاح سازمان که معلوم نیست مضروب چرا قبل از هر چیز اقدام به بالا زدن پیراهن خود کرده و جالب اینجا است در چنین صحنه ای هیچکس هم به داد این نگون بخت نمی رسد. این صحنه ها بیش از هر چیز صحنه های خودسوزی های حساب شده و از قبل طراحی شده ژوئن 2003 را تداعی می کرد. لازم هم نیست کسی برای درک این معنی درس سینما و میزانسن و دکوپاژ و طراحی صحنه و بازیگری و دیالوگ خوانده باشد. فقط کافی است یک بار آنرا دید، همین.
مجاهدین دبلیو اس، بیست و سوم ژوئن 2007