طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سی و سوم

امحاء اسناد طبقه بندی شده مجاهدین در خاک عراق

پس از فراز و نشیب فراوان در روابط عراق ، سازمان ملل و امریکا ، در دسامبر سال ۱۹۹۹ (سال ۱۳۷۸) شورای امنیت قطعنامه ۱۲۸۴ را صادر کرد و براساس آن اقداماتی را که باید عراق به منظور لغو تحریم هایش انجام می داد ، مشخص ساخت.

از سوی دیگر کمیسیون ویژه بازرسی سازمان ملل ، کمیسیون خلع سلاح سازمان ملل آنسکام (UNSCOM) ، منحل و به جای آن کمیسیون بازرسی ، تایید و کنترل سازمان ملل ، آنمویک (UNMOVIC) تاسیس شد.

با وجود آن که در این قطعنامه چشم اندازی ترسیم شده بود که براساس آن عراق به همکاری با سازمان ملل برای لغو تحریمهایش امیدوار باشد ، ولی بغداد هم چنان از همکاری با بازرسان سازمان ملل خودداری کرد. در چنین فضایی ، حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و تحولات پس از آن به وقوع پیوست.

با وقوع این حوادث و امنیتی شدن فضای بین المللی ازیک سو و اتخاذ سیاستهای تهاجمی از سوی سیاستمداران امریکایی ازسوی دیگر رویارویی عراق و سازمان ملل کاملاً به رویارویی عراق و امریکا تبدیل شد . تا این مرحله امریکا در شکل دادن و هدایت اقداماتی که در جهت اعمال فشار بر عراق صورت می گرفت ، نقش اصلی و عمده را داشت ، ولی همگی در چارچوبهای حقوقی و براساس قطعنامه های سازمان ملل تعقیب می شد.

اما از این مرحله به بعد امریکا سعی داشت تا هم چنان اهداف خود را در چارچوب سازمان ملل تعقیب کند ، ولی هنگامی که پیگیری آن را از طریق سازمان ملل میسر ندید ، به صورت یک جانبه و بدون هماهنگی و همکاری با دیگر دولتها وارد عمل شد . پس ازآن که در بیست ونهم ژانویه ۲۰۰۲ ، جرج بوش ، رئیس جمهور امریکا ، عراق را به عنوان یکی از کشورهای محور شرارت نام برد ، این نحوه اقدام تشدید شد.

در هشتم نوامبر ۲۰۰۲ پس از مخالفت عراق با بازرسیهای سازمان ملل ، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۱۴۴۱ را به تصویب رساند. در این قطعنامه از عراق خواسته شد تا با بازرسان سازمان ملل در جهت شفاف سازی برنامه های تسلیحات کشتارجمعی خود همکاری نماید . این قطعنامه ضمن اشاره به نقض فاحش قطعنامه پیشین شورای امنیت از سوی عراق ، این کشور را ملزم نمود با بازرسان سازمان ملل همکاری کند و هشدار داد چنانچه ظرف مدت سی روز دولت عراق به تعهدات خود عمل نکند ، باید منتظر عواقب سخت و وخیم باشد .

از سال ۱۳۸۱ به بعد که بازدید های آنمویک (UNMOVIC) ، کمیسیون بازرسی ، تایید و کنترل سازمان ملل ، درخاک عراق شدت یافت. تحلیل مجاهدین این بود که امکان دارد آنمویک بخواهد از قرارگاههای سازمان نیز بازدید کند به ویژه این که در آن مقطع شایعاتی مبنی بر این که بخشی از سلاحهای کشتار جمعی عراق در برخی از قرارگاههای سازمان نگهداری می شود نیز بر شدت این حدس و گمانها می افزود . بنابراین سازمان در تمامی قرارگاههای دایر خود تیم های گشت منطقه ای ترتیب داد .

این تیم ها معمولاً از یک ترکیب دو نفره با یک خودروی شخصی تشکیل می شد که مجهز به سیستم ارتباط بی سیمی بود . این تیم ها مسئولیت داشتنند در جاده های اصلی منتهی به قرارگاهها گشت بدهند و در صورت مشاهده خودرو تیم های بازرسی سازمان ملل آن را به قرارگاه اطلاع دهند . تا قرارگاه نیز آمادگی پاسخگویی و برخورد با آنها را داشته باشند . در هر قرارگاهی نیز یک اکیپ روابطی مشخص کرده بودند که در صورت مراجعه تیم بازرسان سازمان ملل متحد با آنها برخورد کرده و طبق توجیهاتی که از بالا شده اند با اعضای تیم برخورد کنند .

این وضعیت تا زمانی که تیم بازرسان سازمان ملل در عراق حضور داشت و بازدیدهای خود را انجام می داد ادامه داشت.
در قرارگاه علوی نیز همین وضعیت حاکم بود و هر روز یک تیم مسئول گشت جاده ای بود تا در صورت حضور آنها در منطقه به قرارگاه اطلاع دهد .

معمولاً افراد تیم های گشت از نفرات تشکیلاتی و بالا انتخاب می شدند و نفرات پائین اصلاً از این موضوع اطلاع نداشتند. این نفرات از اعضای بخش اطلاعات و بخش کامپیوتر در حد مسئولین و کلاً نفرات ستادی بودند.

هر روز که می گذشت شرایط سخت و سخت تر می شد . اصلی ترین موضوع خبری نیز در سازمان همین وضعیت عراق و رفتارهای بین المللی و آمریکا با آن بود . حلقه تحریم ها هر روز بر گردن حاکمان عراقی تنگ تر و تنگ تر می شد و مجموعه قرائن و شواهد نشان می داد که وضعیت به طرف جنگ پیش می رود .

وضعیت بوجود آمده ، سازمان را در شرایط بدی قرار می داد و مجموعه قرائن و شواهد نشان می داد که سازمان باید خود را برای شرایط سخت تری آماده کند .

در این بین تنش بین عراق و آمریکا نیز بیشتر و بیشتر می شد و وضعیت بوجود آمده کشور عراق را یک گام دیگر به جنگ و نابودی نزدیک می کرد .

هرچند حضور بازرسان سازمان ملل متحد «آنمویک» در عراق در رابطه با عراق و حاکمیت صدام حسین بود ولی سازمان نیز می ترسید که آنها بخواهند از قرارگاههای سازمان نیز بازدید کنند و به یک سری اسناد و مدارک سری که اساساً مربوط به همکاری های مجاهدین با اطلاعات عراق و برخی دیگر از کشورهای منطقه خاورمیانه و… است دسترسی پیدا کنند و مایه آبروریزی سازمان شود .

در چنین وضعیتی بود که سازمان تلاش می کرد از یک سو هیچ گونه گاف اطلاعاتی ندهد و هر گونه اسناد و مدارکی که دال بر وابستگی و همکاری سازمان با اطلاعات عراق را نشان می دهد را از بین ببرد و از سوی دیگر می خواست غافلگیر نشده و در فرصت مناسب نیروها را از قرارگاهها خارج ساخته و از بمبارانی که در راه بود نجات دهد .

به همین دلیل بود که پروژه طرح امحاء اسناد و مدارک به سرعت از طرف ستاد فرماندهی به کلیه ارتش ها و ستاد ها ابلاغ و با نظارت بالاترین مسئول هر قرارگاه هم در بخش کاغذی و هم کامپیوتری به اجرا درآمد.

ادامه دارد…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا