نامه سرگشاده علی قشقاوی به رئیس پلیس فرانسه در رابطه با اقدامات خشونت بار اخیر مجاهدین در پاریس
علی قشقاوی، انجمن ایران سبز، بیست و چهارم ژوئن 2007
ریاست محترم پلیس فرانسه
همانطور که شما مطلع هستید در روز 17 ژوئن تعدادی از فعالین حقوق بشر در سالن فیاب منطقه 14 فرانسه دور هم گرد آمدند تا برای معرفی انجمن تازه تاسیس حقوق بشری ایرانیان مقیم فرانسه پیرامون مسائل حقوق بشر و ایرانیان مقیم فرانسه به بحث و گفتگو بنشینند. از آنجایی که سازمان مجاهدین دارای ماهیت ضد حقوق بشری شناخته شده در ارگان های حقوق بشری و سیاسی می باشد با تمام تلاش و تهدیدات خود بر آن شد که جلسه در آن سالن برگزار نشود ولی صاحب سالن تسلیم تهدیدات مجاهدین نشد و النهایه اجازه برگزاری این گردهم آیی را داده بود.
اینجانب راس ساعت 14.30 به سالن فیاب رسیدم اولین چیزی که نظر مرا جلب کرد، وجود افراد مجاهدین در حوالی و در داخل لابی سالن بود که کاملا مجهز و با آمادگی قبلی در حال شناسایی افراد و انسانهای بودند که برای شرکت در این جلسه دعوت شده بودند. افراد سازمان مجاهدین در همان واکنش اول بصورت دسته جمعی به دعوت شدگان حمله و هجوم کردند و تعدادی را زخمی کردند که خوشبختانه پلیس بسرعت خودش را به محل رساند.
بر اساس تجربه واکنش جنون وار مجاهدین به این تجمع نشان از اوضاع به هم ریخته در درون مناسبات فرقه ای آنها دارد و نشان دهنده این است که افراد زیادی خواهان جدایی از فرقه مجاهدین می باشند اما برای اعلام جدایی از سازمان مجاهدین میترسند. مطمئنا در درجه اول این افراد خواهان آزادی از سازمان قابل حمایت هستند. سازمان مجاهدین با اشراف به این معضل درونی، به دو منظور تدارک این عملیات را ضروری میدانست:
1- سرکوب منتقدین و انسانهای آزاد اندیش در خارج از سازمان
2- تهدید به آنهایی که در داخل مجاهدین در آستانه جدایی از سازمان مجاهدین قرار دارند.
مشکل فرقه مجاهدین تنها آنهایی نیستند که در خارج از فرقه بسر می برند بلکه فرقه مجاهدین در درون خود با موجی از افرادی که خواهان ادامه دادن با فرقه مجاهدین نیستند مواجه است. قبل از این که مجاهدین برای سرکوب این تجمع لشکر کشی کرده باشند، برای آنهایی که در آستانه جدایی از سازمان مجاهدین و باصطلاع شورای ملی مقاومت هستند، ایجاد یک تهدید و ترس از عواقب آن بود.
اما آنچه که ااتفاق افتاد اتفاقی جدید نیست و شما با این گونه اعمال سازمان مجاهدین اشراف لازم را دارید. اهمیت آن از این زوایه است که چرا سازمان مجاهدین در سرزمین آزادی فرانسه به راحتی به تبلیغ خود می پردازد و دین فرقه ای خود را تبلیغ می کند و در بین هواداران خود نسبت به دیگران نفرت پراکنی میکند و تحمل عقاید دیگران را ندارد. شما میدانید امروزه یکی از مهم ترین بحث روی میز کشور های اروپایی ، برخورد با گرو ه های تروریستی است که علنا دین، مرام و مسلک تروریستی پس رفته خود را تبلیغ و نفرت پراکنی میکنند.
همان طور که میدانید وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود 30 آوریل 2007 سازمان مجاهدین را علاوه بر تروریست بودن بطور رسمی آن را در لیست فرقه ها قرار داد و بخشی از کار کردهای مناسبات فرقه ای درونی آن را برشمرد. این همان نکته ای بود که بیش از چند دهه توسط آنهایی که عضو سابق مجاهدین بودند و از آن جدا شدند، به کرات اصرار داشتند.
جناب ریئس
آیا این سئوال برای شما ایجاد نشده است که اگر آزادی بیان و تجمعات مسالمت آمیز از نظر سازمان مجاهدین بد است چرا برای تروریست و فرقه مجاهدین باید آزاد باشد و آزدانه در خاک شما از این نعمت برخوردار باشند؟
عدم تعهد سازمان مجاهدین به ابتدایی ترین حقوق انسان آن را در بین ایرانیان کاملا طرد کرده و بیشتر ایرانیان حتی از اینکه در جایی حرفی از آنها به میان می آید، شدیدا اظهار تنفر می کنند و صریح میخواهند تا از ادامه آن منصرف شوند. و خیلیها از اینکه اسم آنها ایرانی است عمیقا اظهار تاسف میکنند. این کارنامه و محصول بیش از 4 دهه مبارزه مورد ادعای فرقه مجاهدین در بین هوطنان ایرانی میباشد.
جدا از این مجاهدین به لحاظ سیاسی در بن بست همه جانبه قرار گرفتند و هیچ گونه راه برون رفتی در جلوی آنها متصور نیست، انگیزه اینگونه اعمال مجاهدین کاملا برای مردم آزاده و شریف ایرانی و آزادی خواه که در هر کجایی دنیا زندگی می کنند روشن است که روند تحولات سیاسی مرتبط با ایران روز به روز به سمت گشایش و روشنتر شدن آینده سیاسی و تحول آن توسط فعالین شناخته شده و فعال در داخل و خارج کشور برای آزادیخواهان واقعی به پیش میرود و این ترویستها هستند که خاسرین و سوخته گان دنیا و آخرت شده اند. از آنجایی فرقه مجاهدین از حذف شدن کامل خود در هر حالتش در تحولات سیاسی به وضوح آگاه شده است، به سیم آخر زد که این اعمال ننگین هم برای آن هیچ راه حلی نیست و زمان آن کوتاه است.
جناب رئیس
اینجانب برای آزادی از دست سازمان مجاهدین که مدعی حقوق بشر است فقط 4 سال را در زندان ابوغریب توسط مجاهدین و ماموران صدام زندانی شدم. به جرات می توان گفت همه آنهایی که از سازمان مجاهدین خواهان جدایی بودند، میباید مسیر مشابه را طی میکردند.
در پایان با توجه به شناختی که شما از این گروه دارید، و با توجه به سابقه خودسوزی های افراد شستشوی مغزی داده شده مجاهدین در خیابانهای شهرهای اروپایی، باید نگران به خطر افتادن امنیت شهروندان اروپایی توسط این گروه تروریست بود.
با احترام
علی قشقاوی
آلمان
رونوشت به :
پلیس رئیس پلیس آلمان
وزیر کشور فرانسه
دادگستری فرانسه