مجموعه مستند “به نام خلق” به روایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق به تاریخچه این سازمان از ابتدای شکلگیری تا کنون میپردازد. این مجموعه مستند تلویزیونی نحوه شکل گیری، فعالیت های قبل و بعد از انقلاب اسلامی و فعالیت های حال حاضر این گروه تروریستی را به تصویر می کشد.
این قسمت از این مجموعه به حضور خانواده ها در مقابل درب های کمپ اشرف و درخواست آنها برای ملاقات با عزیزان شان پرداخته است.
برای دانلود اینجا را کلیک کنید.
یکی از مهمترین معضلاتی که فرقه رجوی در سالهای آخر حضورش در عراق با آن مواجه بود حضور خانواده های اسیران فرقه رجوی در مقابل درب اصلی این مقر خشونت و ترور فرقه رجوی بود. طبق اعتراف سران فرقه رجوی در خصوص همین خانواده ها بخوبی معلوم میشود که چقدر فرقه از این حیث و از این درگاه آسیب پذیر بوده است.
علت هم کاملاً روشن بود وقتی اعضاء متوجه فاصله شدید خود با دنیای بیرون می شدند و از آنهم مهمتر متوجه فرقه ای شدند که این فاصله را ایجاد میکرد، تصمیم به جدایی از مجاهدین می گرفتند.
جدایی و فاصله هایی که از طریق بی خبر نگهداشتن و یا اطلاع رسانی کانالیزه شده و دور نگهداشتن اعضاء از ارتباط مستقیم با خانواده خود و کنترل و پس زدن احساسات عاطفی و مغزشویی و اهرم های فشار بکار بسته می شد. تمام اینها در حصاری به نام کمپ اشرف نهادینه و اجرایی می شد و به اعضاء تحمیل می شد.
کاملاً طبیعی بود وقتی که این افراد با خانواده های خود و بستگانشان پس از سالها دوری مواجه می شدند تمام آن حبابی که فرقه برای اعضاء خود درست کرده بود خیلی سریع می ترکید و فرد از درون آن خود را به بیرون پرتاب میکرد.
فرقه رجوی انتظار نداشت خانواده ها بتوانند این مقدار ایستادگی و پافشاری کنند. فکر می کرد در اوضاع ناآرام عراق آنها عزیزان خود را تنها میگذارند و میروند. فکر میکرد در گرمای طاقت فرسای عراق و بحران بی آبی و بی برقی این خانواده ها از خواسته خود کوتاه می آیند و از خواسته خود دست بر میدارند و برمیگردند.
فکر میکرد اگر فرزندان و بستگان اسیر این خانواده ها را هر روز به مقابله با آنها به درب اشرف بیاورد و آنها شروع به هتاکی و فحاشی و توهین و تکفیر به این خانواده ها بکنند، خانواده ها مأیوس شده و بر میگردند. فکر میکرد اگر کار را به مجامع بین المللی بکشاند و بقول خودش کارزار سیاسی و تبلیغی راه بیاندازد خانواده ها آنجا را و فرزندانشان را ترک می کنند و میروند.
اما آخر سر نشد که نشد که نشد. هم خانواده ها ماندند و نرفتند، هم مجامع بین المللی نتوانستند جلوی خواسته بر حق خانواده ها را بگیرند. خانواده ها ماندند و این ماندن به اخراج مجاهدین از عراق منجر شد.