در شهریورماه 1401 خانواده دردمند منصور راهدار از اعضای اسیر رجوی در زندان مانز آلبانی دیداری با مسئول انجمن نجات گیلان داشتند که در تاریخ 6 شهریورماه در سایت نجات اطلاع رسانی شده است.
از آن تاریخ به بعد این خانواده چشم براه روستایی شب و روز در انتظار یک تماس تلفنی از عزیزشان بی تاب و بی قرار هستند و لذا خانم زهرا راهدار خواهر کوچک منصور راهدار با ارسال نامه ای به دفتر انجمن نجات گیلان خواستار درج نامه در سایت انجمن نجات شد. شاید که به گوش برادرش منصور راهدار برسد.
منصور جان سلام، خوبی برادر نازنینم؟ بخدا خیلی دلم برایت تنگ شده است. به اندازه ای خاطرات خوب و خوشت را از بابا و مامان و خواهر و برادرها شنیدم دیگر طاقت دوری شما را ندارم .حاصل دوری تو درگذشت بابا در زمستان 1399 بود که خیلی چشم انتظارت بود و الان همه ما خاصه مامان برای دیدار تو و در آغوش کشیدنت لحظه شماری میکنیم.
همین ماه گذشته برغم سالمندی مامان و تن مریض احوالش بخاطر اینکه احوالی از تو بگیریم به دفتر انجمن نجات گیلان مراجعه کردیم و با آقای پوراحمد دیدار و گفتگو داشتیم که از توضیحاتی که از ایشان درباره وقایع آلبانی شنیدیم خیلی امیدوار به جدایی تو و بازگشتت به کشور و آغوش خانواده شدیم .
از قضا در آن دیدار شرایطی پیش آمد که بتوانیم با آقای محمود دهقان جداشده از مجاهدین که در خرداد ماه گذشته رهایی یافته است، دقایقی تماس تصویری داشته باشیم و امیدوار کننده تر اینکه آقای دهقان از نزدیک شما را می شناخت و به ما دلداری داد که در آینده ای نه چندان دور منصور هم از رجویها جدا خواهد شد و انگیزه ای برای ماندن در آن جهنم را ندارد.
منصور جان خیلی حرف برای گفتن دارم ولی دوست دارم از نزدیک تو را ببینم و درآغوش بگیرم و یک دنیا با هم گپ و گفتگو داشته باشیم .
الان تنها درخواست عاجزانه ام اینست که تا قبل از جدایی و رهایی از دار و دسته تبهکار رجوی با من تماس بگیری تا من و مامان و دیگر اعضای خانواده بتوانیم صدایت را بشنویم و روی ماهت را ببینیم و یک دنیا ذوق کنیم .
خواهر کوچکت زهرا
09116110299