یکی از حوزههای مهم در مطالعات فرقههای مخرب، بررسی نقش و جایگاه زنان است. زنان در درازای تاریخ، نقشی انکارناپذیر در عرصههای مختلف حیات بشر داشته و دارند. بیتفاوتی نسبت به جایگاه زنان در پدیدههای اجتماعی یا کم اهمیت قلمداد کردن آن در آسیب شناسی و مطالعه فرقهها، به معنای چشم فروبستن بر یک عنصر کلیدی در فرقهها است. اسناد و شواهد موجود درباره جایگاه زنان در فرقه رجوی، حکایت از وخامت شرایط زنان دارد. زنان مجاهد همواره در معرض نقض حقوقشان در کیش شخصیتی رجوی بوده اند.
امروزه، به لطف مصاحبهها و خاطرات تصویری و نوشتاری موجود از زنانی که سابقا عضو مجاهدین خلق بودند، درک عمیق و صحیح از رفتار فرقه مجاهدین خلق و شخص مسعود رجوی در قبال زنان سادهتر شده است. در کلیپ کوتاه زیر تنها بخشهایی از شهادت برخی از زنان جدا شده از فرقه رجوی درباره اجبارهای تشکیلاتی در مجاهدین خلق را مشاهده میکنید.
برای دانلود اینجا را کلیک کنید.
برای نمونه، ازدواج های اجباری از عجیب ترین اجبارهای تشکیلاتی در فرقه هاست. با وجود آن که موضوع طلاقهای اجباری –که در سال 1368 به دستور مسعود رجوی در تشکیلات انجام شد–همواره مورد نقد فراوان بوده است، زنان جدا شده از ازدواجهای اجباری در تشکیلات میگویند که تا پیش از فروغ جاویدان بر مبنای دستور تشکیلاتی انجام میشد.در این ازدواج ها که تعدادشان کم نبود، هیچ رابطه عشقی و عاطفی میان زوجین وجود نداشت.
به عقیده این بانوان یادآوری خاطراتشان از نابرابری و نقض حقوق بشر در مجاهدین خلق، همچون یادآوری خاطرات یک زندانی سابق گوانتانامو هولناک است. در روایات زنان جدا شده از دیکتاتوری مسعود رجوی، سازمان او هیچ سنخیتی با آزادی ندارد چندان که در مواردی رجوی شخصا زنان را تهدید میکند یا مورد ضرب و شتم قرار میدهد. در این ساختار زنانی چون فاطمه کوه نشین نیز رشد میکنند که خود تبدیل به شکنجهگری برای همرزمانشان میشوند و زنانی چون مهری موسوی قربانی سرکوب و خفقان فرقهای میشوند.