رجوی ها تا بی نهایت با زن، زندگی و آزادی دشمن هستند – قسمت پنجم

در قسمت قبل درباره عدم امکان دسترسی به وسایل ارتباطی مانند تلفن و اینترنت نوشتم و توضیح دادم که چون ارتباط با بیرون از فرقه برای نیروها ممنوع بود،این وسایل در اختیار نیروها قرار نمی گرفت. در ادامه می خواهم به ممنوع بودن و عدم دسترسی اعضای فرقه به وسایل ارتباط جمعی بپردازم.

پنجم – ممنوع بودن دسترسی به وسایل ارتباط جمعی

بی خبر و ناآگاه نگه داشتن اعضا

علاوه بر وسایل ارتباطی امکان دسترسی به وسایل ارتباط جمعی هم در فرقه رجوی وجود نداشت و تنها وسیله ارتباط جمعی که مجاز بود، تلویزیون هایی بود که در سالن های غذاخوری هر مقر قرار داشت و هنگام وعده های غذایی برنامه پخش می کرد. این تلویزیون ها مدار بسته بودند و به یک اتاق در همان سالن غذاخوری که به آن اتاق فرهنگی می گفتند وصل بودند. در گذشته از طریق دستگاه ویدئو و بعدها از طریق کامپیوتر برنامه هایی که اعضا باید در هنگام وعده های غذایی ببینند از این تلویزیون ها پخش می شد. این برنامه ها شامل اخبار رادیو یا تلویزیون مجاهدین و سخنرانی های رجوی یا مریم قجر و یا مصاحبه های مسئولین فرقه یا اعضای شورا با تلویزیون فرقه بود. در هنگام صبحانه و میان وعده های صبح و عصر نیز معمولا ترانه ها و سرودهای فرقه پخش می شد.

با این که این برنامه ها همه مربوط به فرقه بود اما رجوی ها حتی در قرارگاه اشرف، برنامه تلویزیونی خودشان را که در خارج از عراق بصورت زنده پخش می شد به صورت زنده در دسترس اعضا قرار نمی دادند تا مبادا خبری که اعضا نباید بدانند به گوش شان برسد.
آقای حسین زندی یکی از جداشدگان فرقه تروریستی رجوی در رابطه با دسترسی به وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی گفته بود: “در طول مدت بیش از 20 سال حضورم در فرقه رجوی، فقط یک بار موفق به دیدن تلویزیون ایران شدم و آن هم زمانی بود که تعدادی از افراد از اردوگاه صدام به قرارگاه آورده شدند. موضوع از این قرار بود که مسئولین فرقه به اسیرانی که از اردوگاه جنگی صدام آمده بودند وعده آزادی و امکانات رفاهی داده بودند و از طرفی برای جذب این افراد، به مدت یک سال در هر مقر یک اتاق تلویزیون درست کرده بودند تا این افراد در آنجا تلویزیون تماشا کنند. البته مسئولین طوری رفتار می کردند که بقیه اعضا می فهمیدند غیر از اسرای پیوسته کسی نباید وارد اتاق تلویزیون بشود و در واقع رفتن به این اتاق برای بقیه ممنوع بود. رجوی ها بعد از تبادل اسرای ایرانی و عراقی و راحت شدن خیال شان از اینکه دیگر اسرای پیوسته امکان بازگشت ندارند، این اتاق را تعطیل کردند. تا زمان خروجم از اشرف (24 سال بعد از این که وارد اشرف شدم) هر روز فقط هنگام ناهار و شام به مدت نیم ساعت آن هم از تلویزیون مدار بسته برنامه های از قبل ضبط شده و اخبار سانسور شده خودشان را پخش می کردند .”

با توجه به اینکه رادیو وسیله کوچکتری بود و امکان دسترسی به اخبار را راحت تر ممکن می کرد، داشتن رادیو و گوش کردن به آن ممنوع بود و چنانچه از کسی می گرفتند به شدت با او برخورد می شد. آقای مسعود دریاباری یکی از جداشدگان از فرقه رجوی در این باره می گوید: “یک بار یک نفر از هواداران خارج کشور رادیویی آورده بود که این رادیو از طریقی به دستم رسید و یواشکی به آن گوش می کردم که بعداً لو رفت و گزارش به بالاتر رسید و بلافاصله آن را از من گرفتند و مرا شدیدا مورد توبیخ قرار دادند.”

یک تابلو اعلانات نیز در هر سالن غذاخوری وجود داشت که روی آن بولتن خبری را قرار می دادند. در این بولتن اخبار تحریف و سانسور شده که سمت و سوی مشخصی داشت درج می گردید. این اخبار طوری تنظیم می شد که با تحلیل ها و خواسته های رجوی همخوانی داشته باشد. مثلاً قبل از حمله آمریکا به عراق در سال 1381، رجوی برای آن که تن به خارج شدن از قرارگاه ندهد – چون می ترسید اعضای ناراضی فرار کنند – مدعی بود که آمریکا به عراق حمله نخواهد کرد. در نتیجه تنها اخباری در بولتن خبری درج می گردید که با این تحلیل او همخوانی داشت و اخباری که خلاف این تحلیل بودند در بولتن درج نمی گردید.

البته خواندن همان بولتن هم در بسیاری اوقات برای عموم اعضا غیر ممکن بود چرا که بیشتر اعضا بدلیل نداشتن وقت و یا خستگی زیاد امکان تمایلی به مطالعه آن بولتن نداشتند و به ندرت کسی بود که برای خواندن بولتن کنار تابلو بایستد.

در قرارگاه جهنمی اشرف روزنامه و یا مجله ای وجود نداشت. تنها نشریه موجود، نشریه خودشان بود که در مقاطع مختلف بدلایل خراب کاریها و شکستهای جور واجور رجوی تعطیل می شد و فقط در موقع لزوم برای فریب افکار عمومی به چاپ می رسید و بیشتر در خارج در دسترس هواداران قرار می گرفت.

تا سال 68 یک کتابخانه عمومی در قرارگاه اشرف وجود داشت که در آن کتابهایی غیر از کتاب ها و نشریات فرقه بود اما بعد از انقلاب طلاق رجوی که آن را انقلاب ایدئولوژیک می خواند، همان هم جمع شد. از آن پس در سالن غذاخوری هر مقر یک کتابخانه بود که فقط کتاب ها و نشریات فرقه و شورا در آن وجود داشت. البته زمان برای خواندن همان ها نبود و آنقدر وقت مان را با کار پر می کردند که زمانی برای مطالعه کردن نداشتیم. بخصوص که در برخی از این کتاب ها مطالبی وجود داشت که با گفته های روز رجوی اختلاف 180 درجه داشتند و چنانچه آنها را کسی مطالعه می کرد دچار تناقض می شد. مثلا آنچه که قبلا درباره مبارزه با امپریالیسم و آمریکا می گفتند با کردارشان کاملاً در اختلاف بود و یا مطلبی که درباره رژیم بعث عراق گفته بودند با مزدوری شان برای صدام اختلاف داشت و …

ادامه دارد

صالحی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا