خانواده بهترین مامن و جایگاهی ست که هر انسانی به آن احتیاج دارد و هر شخصیت و سازمانی که خانواده را نفی می کند، در واقع از بینش لازم برخوردار نبوده و شعور او باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. سازمان ضد خانواده مجاهدین خلق یکی از همین سازمانهاست که به شدت با کانون خانواده برای اعضای خود مخالف می باشد ولی سرکرده خائن آن با همسر غصب شده خود بصورت خانوادگی زندگی میکردند. این سازمان انحرافی از هر روشی برای بدنام کردن خانواده در پیش اعضای خود استفاده می کند تا افراد هیچگونه ارتباطی با خانواده های خود برقرار نکنند و از این طریق مانع جدایی افراد و از هم پاشیدگی سازمانشان شوند.
خانواده مهران و مهرناز نیک سیر از خانواده هایی هستند که دائما پیگیر وضعیت جسمی و روحی فرزندان خود هستند. در این راستا خواهر آنها از طریق ارتباط مستقیم با انجمن نجات، پیگیر وضعیت و شرایط آنهاست. ایشان با اطلاع یافتن از جدایی حمید محمد آتابای، خواستار برقراری ارتباط تصویری با ایشان بود تا بتواند از وضعیت برادر و خواهر خود سئوال نماید که بالاخره این ارتباط انجام شد و وی توانست بطور مستقیم با حمیدمحمد آتابای صحبت کند.
خانم نیک سیر بعد از احوالپرسی و عرض تبریک به مناسبت رهایی حمید محمد، بلافاصله از ایشان در مورد وضعیت برادر و خواهر خود که بیش از چهار دهه در چنگال فرقه ضد انسانی رجوی گرفتار شده اند سئوال کرد. حمیدمحمد آتابای در مورد مهران گفت: او را چند وقت قبل از اینکه از فرقه ضاله مجاهدین جدا شوم دیده بودم و از نظر جسمی مشکلی ندارد. آتابای گفت از نظر روحی واقعا نمی توانم نظری بدهم. چرا که با توجه به تجربه حضور 36 ساله ام در تشکیلات مجاهدین خلق، می دانم که اگر چه حقیقتا همه افراد مشکل دارند اما چون در داخل سازمان کسی نمی تواند به راحتی با دیگران ارتباط بگیرد و آن چه در ذهن و روحش می گذرد با کسی در میان بگذارد. و البته که این دقیقاً چیزی است که سران فرقه بدنبال آن هستند تا بتوانند از این طریق اعضای خود را کنترل کنند.
حمید محمد در مورد مهرناز نیز گفت: او را شاید 15 سال پیش که مسئول خودم بود میشناختم. شش ماه یا بیشتر قبل از رهایی ام او را دیدم که بسیار ضعیف و لاغر شده بود و نشان میداد که از افسردگی بالایی رنج میبرد. البته این بیماری در تمامی افراد در داخل فرقه رجوی وجود دارد و در آنها نهادینه شده است که دلیل آن دوری از خانواده و جامعه است. تمامی آدمها در فرقه رجوی از نظر ذهنی شدیدا مشغول برنامه های پوچ می باشند که این نیز از اهداف سران فرقه رجوی میباشد تا آدمها به هیچ چیزی غیر از جهنم خود ساخته رجوی فکر نکنند .
در طول زمانی که حمید محمد آتابای در مورد مهران و مهرناز و وضعیت روحی و جسمی آنها به خواهرشان توضیح میداد، او با گوشه روسری خود اشکهایش را پاک میکرد تا حمیدمحمد آنها را نبیند و این حسی است که تمام خانواده ها نسبت به عزیزانشان که توسط سران خائن فرقه رجوی به اسارت گرفته شده اند، دارند و در تمام ارتباطهای تصویری خانواده ها با حمید محمد مشهود بود .
در پایان این خواهر دردمند از حمیدمحمد آتابای تشکر کرد و حمیدمحمد نیز به ایشان توصیه کرد که تنها راه رسیدن به خواهر و برادرش نامه نگاری و درخواست از ارگانهای بین المللی می باشد تا ان شالله بتواند به خواسته قلبی شان برسد.
باشد که بزودی شاهد رهایی تمامی اسیران دربند سازمان ضد بشری مجاهدین خلق باشیم .
محمد آق آتابای