خداوندان مرگ _ قسمت 2

آذر ماه 1381 آقای مسعود رجوی عده ای را مأمور کرده تا از سراسر اروپا و امریکا مدارک شناسایی برای انتقال حدود 200 نفر از کادرهای مجاهدین از عراق به اروپا تهیه کنند.

آقای رجوی می داند حمله امریکا به عراق جدی و ارباب رفتنی است. او  تلاش می کند خود را از این معرکه دور کند. بعد از ارسال چند نوبت مدارک توسط بخش اطلاعات به عراق، عناصر مورد نظر رجوی ها به مرور از عراق خارج شدند البته شخص رجوی نیز با نام مستعار به اروپا رفت، اما خانم رجوی هم با پاسپورتی به نام فرزانه هاتفی مروتی از طریق کشور همسایه عراق عازم یکی از کشورهای اروپایی شده سپس از راه زمینی وارد فرانسه می شود. او به شکل مخفی در پایگاه مجاهدین در منطقه اورسورآواز مستقر می شود و به دلیل این که  دیگر امکان ایجاد جنگ و سرنگونی حکومت ایران را نداشته اند و بنابر توصیه مسعود رجوی که گفته بد: ما هر زمان نتوانیم به ایران برویم به اروپا خواهیم رفت و افراد جدا شده از مجاهدین را به سزای اعمالشان خواهیم رساند. خانم رجوی برای تحقق امر آقای رجوی به سازماندهی عده ای از تروریست هایی که قبلاً بهاروپا اعزام کرده بود اقدام نموده برای انتقام جویی و سر به نیست کردن اعضای که از مجاهدین جدا شده و در اروپا به زندگی مشغول هستند برنامه ریزی می نماید. اما غافل ا ز این که سرویس اطلاعات داخلی فرانسه از حضور ایشان و توطئه آن ها با اطلاع شده در یک زمان مناسب در 17 ژوئن 2003 پایگاه آن ها را محاصره کرده  خانم رجوی و فرماندهان تروریست را دستگیر می نمایند. در این معرکه آقای رجوی از مخفی گاه خود به باقی مانده عناصری که از تور دستگیری به دور بوده اند دستور می دهد باید زهر چشمی به مقامات فرانسه و حتی اروپائیان نشان دهند و در این شرایط تروریست ها عده ای را برای خودسوزی عازم خیابان ها کرده و دستور آتش را صادر می کنند. حال با گذشت چند سال از موضوع ضمن بازنگری اخبار آن روزها مروری بر وقایع آن زمان خواهیم داشت.

خروج از نسخه موبایل