آیا آقای رجوی و خانم عضدانلو فاقد احساسات انسانی هستند؟

” کسانی که زندگی خود را در امید به راه انداختن انقلاب سپری نمودند، خشونت در رفتار، گفتار و عمل سیاسی بسیار عادی و آسان توجیه می‌شود، چنان که تروریست‌ها – هیچ نمی ‌اندیشند که زیان کاربرد خشونت بیشتر است یا سود آن؛ به ویژه در شرایطی که هیچ دشمن مشخص یا حتا قابل تشخیصی وجود ندارد. “

هانا آرنت

نامه های پی در پی خانم فاطمه امیری خطاب به برادرش آقای علیرضا امیری (فرد مستقر در قرارگاه اشرف)

حاکی از شدت اضطراب و دغدغه خانواده ای ست که به هر ترتیبی مایل هستند علیرضا به آغوش خانواده خویش باز گردد و نیز تقاضای تماس تلفنی با او را دارند تا پس از سالها با وی صحبت کرده و از آخرین وضعیتش با خبر شوند اما مسئولین قرارگاه اشرف گوئی به احساسات و عواطف سرشار اعضای خانواده آقای علیرضا امیری اهمیتی نمی دهند و تقاضای مشروع و طبیعی آنها را به هیچ می انگارند. زیرا تاکنون به علیرضا امکان تماس تلفنی و گفتگو با اعضای خانواده چشم انتظارش نداده و متاسفانه سکوت کامل اختیار کرده اند. براستی چرا آنان هیچ واکنشی به خواسته انسانی و قانونی خانواده نمی دهند؟

آیا این نوع رفتار با استانداردهای تربیتی و فرهنگی دنیای مدرن و پرنسیب های اخلاقی سازگاری و همخوانی دارد؟ آیا رهبران فرقه به خصوص شخص آقای مسعود رجوی و نیز خانم مریم عضدانلو در برابر اصرار موکد خانواده آقای علیرضا امیری مبنی بر امکان تماس با فرزند دلبنشان و عدم اجابت خواسته پدر و مادر، خواهر و برادر چشم انتظار و دل نگران از سوی مسئولین قرارگاه اشرف، احساس مسئولیتی نمی کنند و بر این تصورند که علیرضا ملک و یا کالایی در دست آنان است که آنها مالکیت مطلق بر آن دارند و بنا بر این نبایستی حتی کمترین واکنشی به خواسته های انسانی و مشروع اعضای خانواد ه ها و سایرین بدهند؟

آیا آقای رجوی و خانم عضدانلو فاقد احساسات انسانی هستند؟ و هیچگونه علائم و سیگنال های احساسی و انسانی از خود بروز نمی دهند و در این زمینه دیگر نمی توان از آنان انتظاری داشت؟

آیا رهبری مسعود و مریم قادر به درک درد و اندوه فراوان خانواده علیرضا امیری نیست؟ و تا این حد از فراهم نمودن امکان یک تماس تلفنی واهمه و ترس دارند؟ آیا این است رسم مسلمانی و آزادگی؟

دوست دارم نکته مهمی را از زبان سارتر به آقای مسعود رجوی و خانم مریم عضدانلو بازگو کنم شاید تلنگری بر ذهنشان باشد. نوشتن از دیدگاه سارتر نوعی عمل اجتماعی برای تحقق آزادی است. انسان در اندیشه و کنش اجتماعی ناگزیز از انتخاب است. آزادی او از همین “اجبار” بر می خیزد. به گفته او: “انسان محکوم به آزادی است. انسان با آمدن به این دنیا، مسئول تمام کارهایی است که انجام می دهد.”

و شما آقای مسعود رجوی و خانم مریم عضدانلو، بی هیچ شبهه ای مسئول تمامی رفتارها و اعمالی هستید که انجام می دهید.

نامه نگاری های خانواده های عضو انجمن نجات خطاب به فرزندانشان و نیز در نقد و واکاوی همه جانبه مناسبات قرارگاه اشرف و سرنوشت شومی که فرقه مجاهدین به رهبری شما برای فرزندان آنها تدارک دیده است، نوعی عمل اجتماعی آگاهانه و هشدار دهنده برای شما است. این امر مشهود را فراموش نکنید.

آرش رضایی

مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی

22/4/1386

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

 

خروج از نسخه موبایل