با دلارهایی که از سوی قدرت های استکباری به طرف فرقه رجوی سرازیر می شود تمام مسائل مالی آنان حل شده و از زیر بار مسائل کمر شکن و هنگفت مالی رها می شوند تا سران فرقه بتوانند با خیال راحت به وطن فروشی و خیانت ادامه دهند.
در ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ شاه ایران طی یک انقلاب مردمی حکومت دیکتاتوری خود را رها کرد و پا به فرار گذاشت. در آن روزها مردم با یک شور و اشتیاق فراوانی به خیابان ها آمده و انقلابی شکوهمند را رقم زدند. شهدای بسیاری نثار کردند تا این انقلاب پا بگیرد و مردم از یک دیکتاتوری به دوران جدیدی پا بگذارند. در این ایام گروههایی بودند که هدف اصلی آن ها به انحراف کشاندن اهداف اصلی انقلاب ضد سلطنتی بود. گروه هایی همانند مجاهدین خلق، حزب توده، چریک های فدایی خلق و …. که برخی گروه های خرد و ریز دیگر که در آن ایام خودنمایی کردند. اما بواسطه هوشیاری مردم در صحنه این گروه ها کم کم حذف شده و میدان را خالی کردند.
اما این گروه ها به این راحتی ول کن معامله نبودند و تلاش می کردند که با نیروهای برآمده از انقلاب اسلامی خصمانه برخورد کنند، به همین جهت دست به سلاح بردند، خون ریزی های بسیاری را در شهرهای مختلف ایران ایجاد کردند و مردم را به جان هم می انداختند تا بلکه بتوانند اهداف خود را پیاده کنند.
آن ها تلاش داشتند که اهداف مقدس انقلاب مردم را به سمتی سوق دهند که با اهداف خودشان همسو و با ایدئولوژی های آن موازی گردد. اینجا بود که برخوردها شروع شده و کار به برخی حرکت های ضد مردمی کشیده شد؛ از جمله ترور، بمب گذاری، تخریب اموال عمومی، کارشکنی در دستگاه های اجرایی، تشویق اذهان عمومی به اغتشاشات و به هم ریختن جامعه و انبوهی کارهای هنجارشکنانه که باعث تاخیر در رشد انقلاب شد.
قطعا در این مختصر نمی گنجد که به وقایع آن سال ها بپردازیم، بیشتر هدفم یک یادآوری بود اما بعد از گذشت نزدیک به چهل و پنج سال از آن دوران خیلی از آنها یا به طور کامل منهدم و نابود شدند و یا اینکه به قدری تعدادشان کم شد که دیگر مطرح نبودند. دیگر اثری از حزب توده که یک حزب بسیار بزرگ بود نماند، دیگر اثری از چریک های فدایی خلق که در بین دانشجویان هواداران بسیاری داشت نماند، دیگر اثری از گروه های معاند نماند، فقط در این میان یک گروه نسبت به بقیه فعالیت هایش ادامه داشته، منظورسازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) است. ممکن است این سؤال پیش آید پس چرا فرقه رجوی تا الان متلاشی نشده؟ پاسخ بسیار روشن است، اگر به وقایع سال های اخیر نگاه کنیم متوجه می شویم که ایران اسلامی دشمنان دیرینه ای در میان کشورهای جهان دارد، طبعا این کشورها در مقابل ایران و حکومت اسلامی آن ساکت نمی نشستند، کما اینکه اکنون نیز به شیطنت های بسیاری دست می زنند. هزینه های بسیار سنگین متحمل می شوند تا اجازه ندهند انقلاب مردم ایران به کشورهای آنان سرایت کند و یا اینکه منافع آنان را به خطر اندازد. در این میان سازمان مجاهدین به دستور مقامات قدرت های استکباری تبدیل به یک اهرم فشار علیه مردم و حکومت ایران شد. اما این ساختار را باید حمایت و پشتیبانی می کردند.
با دلارهایی که از سوی این قدرت ها به طرف این سازمان سرازیر می شود تمام مسائل مالی آنان حل شده و از زیر بار مسائل کمر شکن و هنگفت مالی رها می شوند تا سران فرقه بتوانند با خیال راحت به وطن فروشی و خیانت ادامه دهند. اینگونه است که آنها تا کنون دوام آوردند و به خیانت هایشان به صورت روزافزون ادامه می دهند؛ از جمله فروش اطلاعات هسته ای و نظامی، تشویق کشورهای اروپایی و آمریکایی به تحریم های ضد انسانی بیشتر، تشویق به تجزیه ایران، ایجاد آشوب در مناطقی از کشور، ایجاد اغتشاشات که امنیت مردم را به مخاطره می اندازد تا خیلی کارهای دیگر که در این مجال نمی گنجد.
به همین جهت است که باید همواره هوشیار بود و فریب ترفند ها و نیرنگ های این عناصر را نخورد. اینکه فکر کنیم از سال ۱۳۵۷ چند دهه می گذرد و خبری نیست خطای استراتژیک است، خطاهای استراتژیک جبران ناپذیر هستند.
بخشعلی علیزاده