پدر عزیزم سلام.
روز پدر نزدیک و نزدیک تر می شود و من به همان اندازه دلتنگ تر. کاش می توانستم تو را ببینم تا از دلتنگی هایم برایت بگویم. کاش شانه مهربان پدرانه ات در دسترسم بود تا حداقل چند لحظه ای قلب بی قرارم در کنارت آرام بگیر.
پدر عزیزم از همین جا که هستم می خواهم روزت را تبریک بگویم و آرزو می کنم سال آینده از نزدیک روزت را تبریک بگویم.
هر چند سالهاست دور از من هستی ولی من هر روز و هر لحظه به شما فکر می کنم. دلم روشن است که در زمانی نه چندان دور بالاخره تو را ملاقات می کنم. پدر جانم دوست دارم تمام خاطرات زندگیم را با تو مرور کنم. من تشکیل خانواده داده ام و پدر شده ام.
واقعا جایت در بین ما خالی است. شما نوه دار شدی . وقتی خاطراتم را مرور می کنم و برگ برگ دوران کودکی ام را ورق می زنم به یاد سختیهای زیادی که بدون شما پشت سر گذاشتم، می افتم و دلم می گیرد. ولی با این وجود من هنوز دوستت دارم و دلم می خواهد تو را در بغل بگیرم. اگر فکر می کنی کسی را در ایران نداری اشتباه است. من به هر لحاظ به شما رسیدگی می کنم فقط کافی است خودت را نجات دهی و قدم در دنیای آزاد بگذاری. بیشتر از این خودت را در کمپ بسته مجاهدین عذاب نده، خودت را آزاد کن و به آغوش خانواده ات برگرد.
فرزندت – محسن یونسی